پروفسور دکتر گونتر هیدن
برگردان شین میم شین
·
کار به کرد و کار هدفمند و آگاهانه انسان اطلاق می شود.
1
·
به قول مارکس، کار
عبارت است از «روندی میان انسان و طبیعت.....
·
روندی که در آن انسان کنش خویش را وساطت، تنظیم و کنترل می
کند»
·
(کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 192)
2
·
کار بطور جسمی و روحی تحقق می یابد.
3
·
با بر قراری مالکیت خصوصی بر وسایل تولید، جدائی میان
کار جسمی و روحی آغاز می شود و تضاد میان آندو توسعه می یابد.
الف
·
در کلیه جوامع منقسم به طبقات متخاصم، کار جسمی به عهده توده های تحت استثمار و ستم بوده و
کمتر از کار فکری مورد ارج و احترام قرار داشته
است.
ب
·
کار جسمی در جامعه برده داری، نشانه بارز بردگی بردگان بوده و
تمامت تمدن پیشرفت یابنده به حساب کار فکری
گذاشته شده است.
ت
·
کار فکری در اختیار بلامنازع طبقات دارا بوده است.
پ
با توسعه نظام اجتماعی
سرمایه داری، کار، خصلت و ارزش کار، امکانات،
دستاوردها و دورنمای کار بطور دم افزونی به موضوع مورد بررسی فلسفه مبدل می شود.
1
کار در فلسفه بیکن، جان
لاک و دیدرو
·
در آثار فرانسیس بیکن، جان لاک
و دیدرو احکام مهمی در باره کار
یافت می شوند.
الف
ژان ژاک روسو (1712
ـ 1778)
نویسنده،
فیلسوف، پداگوگ، طبیعت پژوه و کمپونیست
از تدارک
بینندگان معنوی انقلاب فرانسه
·
ژان ژاک روسو نقش تاریخی کار و خصلت تضادمند آن را در گذار از جامعه اشتراکی
اولیه مبتنی بر مساوات و پیدایش و توسعه نابرابری عمده می کند.
ب
·
در تعالیم حقوق طبیعی
روشنگران فرانسه، مالکیت اشتراکی، مالکیتی طبیعی است و کار
تنها ملاک حقوقی «داشتن» تلقی می شود.
2
کار در فلسفه سوسیالیسم اوتوپیکی
هنری سن سیمون (1760 ـ 1825 )
مؤسس مکتب فکری اقتصادی ـ اجتماعی
علمی موسوم به سن سیمونیسم
پدر جامعه شناسی علمی و سوسیالیسم
اوتوپیکی
از مبارزان جنگ استقلال آمریکا (1706
ـ 1783) بر ضد انگلیس
از طرفداران انقلاب کبیر فرانسه (1789)
در سال 1794 کم مانده بود که به
گیوتین سپرده شود.
·
سوسیالیست های اوتوپیکی (سن سیمون، فوریه، آون) به این نتیجه رسیده بودند که بر
مالکیت خصوصی بر وسایل تولید یا باید خاتمه داد و یا باید آن راعمدتا محدود کرد و انسان
حق دارد کل حاصل کارش را دریافت کند و هر کسر و کاهشی از آن توسط عامل «غیرکار» به معنی تجاوز به حقوق طبیعی انسان ها محسوب می
شود.
3
کار در اقتصاد سیاسی بورژوائی
·
اقتصاد سیاسی بورژوائی در مسیر توسعه خود از سیستم مربوط
به امور مالی تا آموزش های مربوط به ارزش کار ـ بطور دم افزونی ـ کار را به مثابه سرچشمه ثروت
عمده می کند.
الف
·
در فلسفه بورژوائی کلاسیک آلمان هردر به نقش تاریخساز کار اشاره می
کند.
ب
یوهان گوتفرید
هردر (1744 ـ 1803)
نویسنده، شاعر،
مترجم، تئولوگ، فیلسوف تاریخ و فرهنگ کلاسیک وایمار (آلمان)
متنفذترین
نویسنده و متفکر عصر روشنگری
ستارگان
چهارگانه وایمار (هردر، وایلند، گوته، شیللر)
آثار:
بررسی منشاء
زبان
ایده هائی راجع
به فلسفه تاریخ بشریت
باد و خورشید
متاانتقاد از
انتقاد از خرد محض
·
به نظر هردر، انسان
ببرکت کار (که بنظر او ناشی از عوامل آب و هوائی است) شرایط محیط زیست خود را تحت
تأثیر قرار می دهد و محیط نیز بنوبه خود متقابلا تأثیر تعیین کننده بر انسان اعمال
می کند.
ت
یوهان گوتلیب
فیشته (1762 ـ 1814)
یکی از برجسته
ترین نمایندگان ایدئالیسم آلمانی
·
به نظر فیشته، کار
وظیفه هر شخصیت اخلاقمند و شرط بقا و دوام هرشخصیت جسمانی است.
·
فیشته خواستار تضمین امکان کار
بوسیله دولت می شود.
·
بنظراو تنظیم مناسبات
کاری نباید به عهده عرضه و تقاضا رها شود (آن طورکه آدام
اسمیت می خواست) و حاصل کار نباید به مکانیسم مبارزه اجتماعی بر سر منافع
محول شود.
پ
گئورگ ویلهلم
فریدریش هگل (1770 ـ 1831)
·
هگل در حد فلسفه ایدئالیستی خود به کشف ماهیت کار دست می یابد.
1
·
وقتی هگل می گوید که
روح جهانی فقط ببرکت تجسم، ببرکت کرد و کار به
خودآگاهی دست می یابد، منظور او در قالب عرفانی اش عبارت است از اینکه انسان
بواسطه کارش خود را، نیروهای مولده خود را، جامعه خود را، یعنی تاریخ خود را می
سازد.
·
·
مراجعه کنید به تجسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
2
·
هگل بدین طریق (بر خلاف نظر اقتصاد سیاسی کلاسیک بورژوائی
که کار را تنها سرچشمه
ثروت می دانست)، نقش شخصیت ساز و تاریخساز کار
را عمده می کند.
3
·
هگل به کشف داهیانه این حقیقت امر نایل می آید که رابطه
انسان کارگر با وسایل تولید به سبب محدودیت های ناشی از مالکیت خصوصی پاره می شود،
او از وسایل تولید جدا می شود و تنها با اجازه صاحبان وسایل تولید قادر به کار
یعنی قادر به زندگی می شود.
·
بدین طریق، کار نسبت به خود بیگانه می شود، ولی این
حادثه بلحاظ تاریخی موقتی و گذرا ست.
·
(بیگانگی یعنی از
هم گسستن رشته پیوند تنگاتنگ میان اشیاء.
·
بیگانگی
یعنی اشیاء را مغایر با طبیعت آنان مورد استفاده قرار دادن.
·
مثلا
انسان را کالا کردن.
·
مثلا از
داس برای بریدن سر مردم استفاده کردن...
·
مراجعه
کنید به بیگانگی. مترجم.)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر