۱۳۹۱ شهریور ۲۹, چهارشنبه

شعری برای شیوا


رفتی مرا به جاده، چه تنها گذاشتی
من مانده ام، چگونه مرا جا گذاشتی؟
 

این پای لنگ بی تو به راهی نمی رود
وقتی مرا به حسرتِ بابا گذاشتی!
شیوا بانو چکامه سرا

زندگی فرصت بس کوتاهی است:
تا بدانیم که مرگ، آخرین نقطه پرواز پرستوها نیست!

مرگ هم حادثه ای است، مثل افتادن برگ:
تا بدانیم، پس از خواب زمستانی خاک

نفس سبز بهاران جاری است.
از شاعری گمنام
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر