طرح از مجله ارجمند هفته
(حزب و جهان
بینی آن)
پروفسور
دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان
یدالله سلطانپور
تصورش را می توان کرد که برای مدتی، تعادل میان انباشت سرمایه
و بازتولید توده های
کارگر سلب توان کار خویش شده از طریق اقدامات به
اصطلاح دولت اجتماعی در یک سیستم حاکمیت فاشیستی
گونه به نفع و مصلحت سرمایه های بزرگ حفظ شود.
اما تضاد اصلی انباشت را بدین طریق
نمی توان نیست و نابود کرد، بلکه فقط می توان لحظه
انفجار آتشفشانی آن را به تعویق انداخت.
تمام ارضی شدن (گلوبالیزاسیون)
خودستیزی سرمایه داری و فرم
بازتولید سرمایه و نیروی کار ناشی از آن، در آینده شرایط نوینی برای بین المللی شدن واقعی مبارزه طبقاتی پدید خواهد آورد.
IV
تزهای روبرت کورتس و آنتی تزهای هانس
هاینتس هولتس
پ
آنتی
تز چهارم هانس هاینتس هولتس
ادامه
9
·
نیروهای کارگران مورد چپاول قرار می گیرد.
·
اما بدون همین کارگران، کاپیتالیسم نمی تواند وجود داشته باشد.
·
سرمایه داری برای برآوردن «نیازهای
مربوط به گردش سرمایه» به همین کارگران نیاز مبرم
دارد.
10
·
حق با روبرت
کورتس است، وقتی که
او از «خودستیزی منطقی» این سیستم سخن می گوید،
همانطور که مارکس از «خصلت
آنتاگونیستی انباشت کاپیتالیستی» سخن گفته است.
· (کلیات
مارکس و انگلس، جلد 23، ص 675، «سرمایه»)
·
(آنتاگونیسم
کلمه ای یونانی است و به معنی تحت اللفظی مبارزه بر ضد یکدیگر، جنگ و تضاد است.
·
در فلسفه مارکسیستی مفهوم «آنتاگونیسم» بمعنی نوع خاصی
از تضاد دیالک تیکی در عرصه جامعه بکار می رود،
که با وجود جامعه طبقاتی پیوند دارد و بر تضاد آشتی
ناپذیر میان منافع طبقات جامعه و گروه های اجتماعی مختلف استوار است.
مترجم)
الف
·
چون کارگران، هر چه بیشتر از روند تولید حذف شوند، به
همان اندازه هم قدرت خرید مصرف کنندگان کاهش می
یابد.
·
مصرف کنندگانی که تولید کالائی برای فروش کالاها جهت تحقق اضافه ارزش و انباشت بعدی
سرمایه به آنان نیاز بی چون و چرا دارد.
ب
·
بحران های سیکلی
تولید مازاد خاص سرمایه داری ـ بدین طریق ـ به بحران مداوم ساختاری بدل می
شوند،
بحرانی که بر آن، فقط بطور موقت می توان از طریق گسترش سرمایه به جای گسترش کالا
سرپوش نهاد.
ت
·
تصورش را می توان کرد که
برای مدتی، تعادل
میان انباشت سرمایه و بازتولید
توده های کارگر سلب توان کار خویش شده از طریق اقدامات به اصطلاح دولت
اجتماعی در یک سیستم حاکمیت فاشیستی گونه به نفع و
مصلحت سرمایه های بزرگ حفظ شود.
·
اما تضاد اصلی انباشت را بدین طریق نمی توان نیست و نابود کرد، بلکه فقط می توان
لحظه انفجار آتشفشانی آن
را به تعویق انداخت.
پ
·
انباشت سرمایه ـ در هر حال ـ به استخراج ذخایر زیر زمینی (مواد خام،
نفت و گاز و غیره) وابسته است.
·
بنابرین، بر خلاف ادعای روبرت
کورتس، دلیلی وجود ندارد که سرمایه داری «حوصله
امپریالیسم بودن را نداشته باشد.»
1
·
چون می توان انتظار داشت که سرمایه داری
مناطقی از کره زمین را به خاطر ذخایر زیر زمینی شان، زیر سلطه خود داشته باشد.
·
در نتیجه باید جمعیت
کشور مربوطه را تحت ستم و سرکوب قرار دهد.
2
·
با تشدید روزافزون
ذلت توده ای، تضمین شرایط تولیدی سرمایه داری در مقابل ناآرامی های اجتماعی، سیل
مهاجرت و غیره برای سیستم سرمایه داری ضرورت مبرم کسب خواهد کرد.
3
·
آنگاه، حفظ سیطره
امپریالیستی وظایف و میدان های عمل جدیدی را مطرح خواهد کرد، که با وظایف و میدان
های عمل کنونی آن از زمین تا آسمان فرق خواهند داشت.
4
·
این بار هم توده های
حق باخته تحت استثمار و ستم و سرکوب خواهند بود که به مقاومت بر ضد این سیستم
برخواهند خاست.
5
·
آری!
·
تمام ارضی شدن (گلوبالیزاسیون) خودستیزی سرمایه داری و
فرم بازتولید سرمایه و
نیروی کار ناشی از آن، در آینده شرایط نوینی برای بین المللی شدن واقعی مبارزه طبقاتی پدید خواهد آورد.
6
·
اولین نشانه های این شرایط نوین را
امروز می توان دید.
·
(مراجعه کنید به اثر جیانفرانکو پالا، تحت
عنوان «بازار جهانی، سازمان کارگری و انترناسیونالیسم پرولتری»، توپوس، دفتر اول،
تاریخ جهان، ص 103، 1993)
7
·
اگر هم امروز نتوان پیشگوئی کرد که
مبارزه حق باختگان بر ضد سیستم سرمایه داری چه فرم هائی به خود خواهد گرفت، اما
بنا بر منطق دیالک تیکی ساختارها و بنا بر
روندهای تاریخی، شکی نیست که این مبارزه از تضادهای سیستم سرچشمه خواهد گرفت و
بمثابه مبارزه میان نیروهای آنتاگونیستی تشکیل دهنده سیستم، بمثابه مبارزه میان اعضای طبقات آنتاگونیستی این جوامع صورت خواهد گرفت.
ادامه
دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر