۱۳۹۱ شهریور ۳۰, پنجشنبه

هماندیشی با مجید (2)



سرچشمه:
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هماندیشی با حمیده رضوانی (1)

مجید
چطوری شد که بحث از آن دنیا و خدا به عشق کشیده شد؟

·       ممنون از هماندیشی
·       این یکی از بهترین بحث های ما بود.
·       حمیده و کامیار عزیز هر دو از فرهنگمندترین افراد جامعه ما هستند.
·       آشنائی با چنین فرزانه هائی در این عصر عسرت و قحط الرجال، مائده ای است که بندرت نصیب بنی بشر می شود 
.
1
·       بحث بر سر نقل قولی از حسین پناهی و بعد البر کامو بود که بلحاظ محتوا به امام صادق تعلق دارد.
·       دوست مان فکر می کنند که البر خودش آن را اختراع کرده است :

البر کامو
«ترجیح می دهم طوری زندگی کنم که گویی خدایی هست و وقتی مردم، بفهمم نیست.
تا آنکه طوری زندگی کنم که انگار نیست و وقتی مردم، بفهمم هست.»

·       این نظر را امام ششم شیعیان حدود هزار سال پیش نمایندگی کرده اند.
·       این نظر، در آن زمان با توجه به سطح توسعه نیروهای مولده، نظری انقلابی و مترقی بود.
·       امام ششم خیلی نظرات پیشرفته تری هم دارند که احتمالا از یونان باستان به ایران و عراق و غیره امده است: 

  دموکریت (460 ـ 371 ق. م.)
فیلسوف ماتریالیست یونان باستان
از فلاسفه پیشاسقراطی
شاگرد لویکیپ و بزرگترین فیلسوف فلسفه طبیعت
نماینده ماتریالیسم اتمیستی
او کل طبیعت را متشکل از ذرات تقسیم ناپذیر (اتم) می دانست.
شعار اصلی او:
چیزها فقط به ظاهر رنگ دارند، فقط به ظاهر شیرین و یا تلخ اند.
در واقع فقط اتم ها در فضای خالی وجود دارند و لاغیر!

·       امام ششم اتم را جزء لایتجزاء تلقی می کنند که بلحاظ اسلوبی ـ شیمیائی هنوز هم اعتبار دارد.
·       (دموکریت ـ مؤسس اتمیسم ـ نماینده این تئوری بود.)

·       مراجعه کنید به اتمیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

·       تعریفی دقیقتر برای اتم در شیمی وجود ندارد 
.
2
·       فلاسفه امپریالیسم هنرشان زیر و رو کردن قبور از یاد رفته و بیرون کشیدن ایده های عهد عتیق و عرضه آنها در زر ورق تر و تمیز مدرن و مد روز کردن آنها ست.
·       نظرات اینها از دم مال حداقل هزار سال پیش اند. 

3
·       نظرات امام غزالی را بخوانید و بعد با ترهات نیچه مقایسه کنید.
·       اگزیستانسیالیست های فرنگی و وطنی اندیشیدن بلد نیستند.

·       دوست مان کامیار اعتقاد را امری قلبی تلقی می کردند که از دیرباز در ادبیات ما شایع است:
·       ایمان قلبی، ارادت قلبی، علاقه قلبی و غیره.
·        
·       به این طریق به قلب ـ به مثابه کانون عشق و عاطفه ـ هم رسیدیم. 

·       بحث همیشه همین طور است:
·       گذار بی وقفه از عام به خاص و از خاصی به خاصی دیگر.

مجید
همین اعتراف به پیچدگی ذهن انسان است .

1
·       حق با شما ست:
·       مغز و روندهای معنوی (فکری، منطقی، عاطفی، احساسی، روانی و غیره) تا زمانی که تجزیه و تحلیل علمی نشده اند و نتیجتا هنوز ناشناخته اند، بغرنج و پیچیده بنظر می رسند.
·       مثل هر چیز دیگر.

·       حدود صدسال پیش خیلی از مسائل روشن و مبرهن امروز، معمائی پیجیده و لاینحل جلوه می کرد.
·       این نیز بگذرد.

2
·       پیچیده و بغرنج و لایتناهی اما خود ماده (واقعیت عینی) است.
·       هر چه بیشتر بکاویمش، به همان میزان بیشتر به «اسرار» بیشتری و تازه تری دست می یابیم.
·       دلیل بغرنجی «ذهن» نیز به همین حقیقت امر برمی گردد:
·       مغز ماده تا درجه عالی توسعه و تکامل یافته و بسیار متعالی است.

·       طبیعت برای تشکیل و تکوین مغز که سهل است، حواس بشری میلیون ها سال کار کرده است. 

·       طبیعت خود هیولای لایتناهی فوق العاده صبور و شکیبائی است.
·       طبیعت در نهایت فروتنی و بی ادعائی «خاکی»، از ساده ترین چیزها با پیش پا افتاده ترین و ساده ترین روش ها برای تشکیل بغرنج ترین عطرها، تعفن ها، زهرها و پادزهرها استفاده می کند.
·       طبیعت ـ چه طبیعت اول و چه طبیعت دوم (انسان) ـ غول آسا و شگرف و زیبا و بی همتا ست!
·       خیلی ممنون از هماندیشی تان
پایان

۱ نظر:

  1. به نظر من هم این بحث خیلی‌ جالب بود، با تشکر از توضیحاتتان

    پاسخحذف