اگر بدانیم آدم ها واقعا چه فکر می کنند،
نمی توان با آن ها زندگی کرد!
«یادداشت ها»
آلبر کامو
«یادداشت ها»
آلبر کامو
میم حجری
· زندگی کردن با آدم ها یک ضرورت اجتماعی است.
· بنی بشر مجبور است که بی اعتنا به دانستن و ندانستن افکار دیگران، با آنها
همزیستی کند.
· انسان دیری است که عالم حیوانی را پشت سر گذاشته و اجتماعی شده.
· انسان اجتماعی بدون پیوند با جامعه، بدون برقراری مناسبات مختلف با دیگر
انسان ها، حتی لحظه ای نمی تواند زندگی کند.
· همزیستی و همبائی با همنوع و حتی با جانوران
یک ضرورت عینی ـ اجتماعی است.
· انسان موجودی اجتماعی است و نه حیوان که به دلیل طرز تفکر دیگران ره خویش
گیرد و گوشه عزلت گزیند.
·
کسانی که مرتب
برای عوامفریبی دم از انسان و آزادی می زنند،
کمترین خبری از مقوله انسان و جامعه ندارند.
· خوب فرض کنیم که چنین است.
· اما منظور حضرت البر کامو از این کشف بزرگ و
ابلاغ پر کر و فر آن چیست؟
· هدف ایشان ظاهرا تبلیغ بی اعتنائی و یا حتی
صرفنظر از کنجکاوی و علاقه به دانستن افکار دیگران است.
· اگر کسی از ترس دشواری همزیستی اعتنائی
به افکار همنوعانش نداشته باشد، از جامعه چه باقی می ماند، به غیر از طویله و
اصطبلی؟
· پس در این صورت، از
تبادل فکری و تجربی ـ علمی ـ فنی و نتیجتا توسعه و تکامل مادی، فکری و فرهنگی چی
باقی می ماند؟
پایان