فروغ فرخزاد (1313 ـ 1345)
پیغمبران رسالت ویرانی را
پیغمبران رسالت ویرانی را
با خود به قرن ما آوردند!
این انفجارهای پیاپی،
و ابرهاي مسموم ،
آیا طنین آیه های مقدس هستند؟
ای دوست، ای برادر، ای همخون
وقتی به ماه رسیدی
تاریخ قتل عام گل ها را بنویس.
همیشه خواب ها
از ارتفاع ساده لوحی خود پرت می شوند و می میرند!
من شبدر چهار پری را می بویم
که روی گور مفاهیم کهنه رويیده ست
آیا زنی که در کفن انتظار و عصمت خود خاک شد،
جوانی من بود؟
سرچشمه:
صفحه فیس بوک
گروه موسوم به
«رهائی زنان: نیمه دیگر از منظری دیگر!»
1
میم
این انفجارهای پیاپی،
و ابرهاي مسموم ،
آیا طنین آیه های مقدس هستند؟
ای دوست، ای برادر، ای همخون
وقتی به ماه رسیدی
تاریخ قتل عام گل ها را بنویس.
همیشه خواب ها
از ارتفاع ساده لوحی خود پرت می شوند و می میرند!
من شبدر چهار پری را می بویم
که روی گور مفاهیم کهنه رويیده ست
آیا زنی که در کفن انتظار و عصمت خود خاک شد،
جوانی من بود؟
سرچشمه:
صفحه فیس بوک
گروه موسوم به
«رهائی زنان: نیمه دیگر از منظری دیگر!»
1
میم
• خیلی ممنون
• ایکاش برداشت خود را از این فراز از شعر فروغ می نوشتید.
• ظاهرا «کنفدراسیون کذا و کذا» شعر فروغ را مثل عوام الناس تحت اللفظی معنی کرده اند و فکر کرده اند که منظور فروغ از پیامبران، پیامبران وحی بوده است.
• خدا نکند که فروغ بلحاظ فکری اینقدر عقب مانده باشد!
• پیامبران وحی همانقدر مترقی و انقلابی و خادم بشریت بوده اند که روبسپیر و آبراهام لینکن و مارکس و انگلس و لنین و امثالهم مترقی و انقلابی و خادم پیشرفت اجتماعی بوده اند.
2
بهمن
• مرسی دوست من!بهمن
• منظور فروغ دقیقا مشخص است و این که شما می گویید که پیامبران مترقی و انقلابی بوده اند، برای من جالب است.
• کاری که پیامبران کرده اند، ساختن صنعتی به نام مذهب بوده است!
• همین و بس و هیچ خدمتی جز تباهی زندگی انسان ها نکرده اند.
• آیا تباهی خدمت است؟
3
میم
میم
• این شعر فروغ باید در فرصتی دیگر، در کلیتش مورد تحلیل قرار گیرد.
• اما برای روشن شدن مطلب، نظری به بند اول این شعرباندازیم، که کنفدراسیون کذائی، تیتری از آن برای آته ئیسم خود ساخته اند:
فروغ
پیغمبران رسالت ویرانی را
با خود به قرن ما آوردند!
پیغمبران رسالت ویرانی را
با خود به قرن ما آوردند!
• فروغ در همین بند شعر، با صراحت بی چون و چرا از مفهوم «قرن ما»، یعنی قرن بیستم سخن می گوید:
• پیامبران کذائی نه رسالت رهائی و سعادت بشری را، بلکه ویرانی را با خود به قرن بیستم آورده اند!
• اگر منظور فروغ پیامبران وحی می بود، ذکر این حقیقت امر برایش دشوار نبود و در ان صورت نه از قرن ما، بلکه از تمامت تاریخ بشری سخن می گفت.
• ما منظور فروغ را با توجه به تاریخ سرایش این شعر می توانیم تعیین کنیم:
الف
• منظور فروغ قبل از همه نظام سرمایه داری جهانی است که در فاصله کوتاهی دو جنگ جهانی با 10 میلیون قربانی در جنگ اول و با 60 میلیون در جنگ دوم و صدها میلیون علیل به همراه اورده و دهها هزار شهر و روستا را با مزرعه و خانه و و کارخانه و مدرسه و دانشگاه و بیمارستان به آتش کشیده و خاک و خاکستر ساخته است:
• مفهوم «رسالت ویرانی» با این محتوا پر می شود!
• به قول شاملو در همان زمان، «گورستانی بی حد و مرز شیار زده است» که از چشم بشریت همچنان و هنوز خون دیده روان است!
• هدف و آماج امپریالیسم از این جنایات بی سابقه و بربرمنشانه، جلوگیری از گذار بشریت به همبود مبتنی بر برادری و برابری و نجات موقتی نظام مبتنی بر بهره کشی سرمایه داری از بحران عمومی بوده است.
ب
• منظور فروغ مشخصا فاشیسم و ناسیونال ـ سوسیالیسم بوده است که دهها میلیون انسان را از کودک و پیر و جوان و از زن و مرد پس از مکیدن نیروی کارشان، زنده زنده در کوره های آدمسوزی سوزانده است.
ت
• منظور فروغ میلیتاریسم ژاپن بوده که به قول ژنرال های سابق و هنوز زنده ژاپنی، دهها میلیون دختربچه و پسربچه را در چین بطور سیستماتیک مورد تجاوز جنسی قرار داده و سپس به رگبار بسته است.
• که بر سر سی میلیون انسان بی دفاع و بی آزار در شهرها و روستاهای چین ابرهائی از بمب شیمیائی و میکروبی بارانده است، تا نتایج حاصله را در آزمایشگاه های ژاپن مورد تحقیق قرار دهد و فوت و فن آدمکشی کلکتیف (دسته جمعی و انبوه) را تکمیل کند.
• نتایجی که پس از خاتمه جنگ جهانی دوم به دست امپریالیسم امریکا افتاده و در هزاران جنگ کوچک دیگر از قبیل جنگ ویتنام و غیره به خدمت گرفته شده است.
پ
• اما در زمینه مذهب!• مذهب فرمی از شعور اجتماعی است و در زمان پیدایش خود در خدمت نجات همبود بشری بوده است.
• درست به همین دلیل مترقی و انقلابی بوده است.
• مذاهب وحی پاسخی ضرور و اجتناب ناپذیر به مسائل حاد مطروحه در مرحله معینی از توسعه اجتماعی داده اند و نجات جامعه بشری از زوال را تضمین کرده اند.
• نهادهای اجتماعی عمدتا بنا بر ضرورت های عینی پدید می آیند و مترقی اند.
• اگرچه پس از گذشت دهها، صدها و هزاران سال، کهنه می شوند و به ضد خود بدل می گردند.
• مذهب هنوز هم دیالک تیکی از آه و افیون است.
• هم امید می دهد، هم توده های تحت ستم را بسیج می کند و بطرزی اوتوپیکی به مقاومت فرامی خواند و هم تخدیر می کند و به تسلیم سوق می دهد.
• سراسر قرون وسطی، تاریخ مقاومت توده های دهقانی زیر پرچم مذهب بوده است.
• مراجعه کنید به دین و مذهب و مقالات مفصل مشابه در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
• نفی چیزها، پدیده ها و سیستم ها همیشه باید مشخص باشد و نه مجرد و انتزاعی!
• اگر کسی و یا گروهی سودای نفی مذهب را بر سر دارد، باید بدیلی برای مذهب ارائه دهد:
• آته ئیسم فی نفسه پاسخ درخور به این معضل نیست!
• بی خدائی مترقی تر از خداپرستی نیست!
• مگر اینکه به جای مذهب فرم مترقی تری از شعور اجتماعی عرضه و تبلیغ شود.
فاشیسم و بربریت و آنارشیسم هم می توانند با پرچم و هلهله و هورای آته ئیستی و ضد مذهبی به میدان آیند، دست به عوامفریبی زنند و آخر سر جنایات وحشت انگیزتری را زیر پرچم آته ئیسم جامه عمل بپوشانند!
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر