۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۹, سه‌شنبه

هماندیشی با منصوره اشرافی (5)

منصوره اشرافی
شاعر، نویسنده، نقاش، منتقد
تأملی در باب ارتباط زن و مرد
یکی از نمودهای بارز مردسالارانه بودن جهان، این است که مردان همیشه به خود و موقعیت های خود و آمال و آرزوها و رؤیاهای خود فکر می کنند و زنان در ارتباط با مردان به خاطر نشان دادن خلوص دوستی و محبت و کمال تفاهم و هم سویی ناچارند به همان چیزهایی فکر کنند که مردشان فکر می کند و در همان راستا و جهت گام بردارند و حرکت کنند و زندگی شان را بر همان مبنا پی ریزی و در واقع خودشان را وقف زندگی مرد به همراه همه اهداف و آمالش کنند
این چنین زنی مسلما محبوب و مورد دوست داشتن واقع می شود
در واقع مردان در جهان مردسالارانه زنی را می پسندند و دوست دارند که در وجود مردش به تمام و کمال استحاله شده باشد و هویتش در هویت او گم شده باشد
اما اگر به تدریج مردانی را دیدیم که از آمال و آرزوها و اهداف شان به خاطر آمال و آرزوها و اهداف زن مورد علاقه شان چشم پوشی کنند و در جهت خواسته ها و تمایلات زن مورد علاقه شان حرکت کنند، باید بدانیم که دنیا دارد به سوی تساوی میان زن و مرد حرکت می کند
سرچشمه:
یاد داشت های اهور
یاد داشت هائی در باره هنر و ادبیات
http://ahoor1338.persianblog.ir
تحلیل واره ای از ح

حکم دوم
زنان در ارتباط با مردان به خاطر نشان دادن خلوص دوستی و محبت و کمال تفاهم و هم سویی ناچارند به همان چیزهایی فکر کنند که مردشان فکر می کند و در همان راستا و جهت گام بردارند و حرکت کنند و زندگی شان را بر همان مبنا پی ریزی و در واقع خودشان را وقف زندگی مرد به همراه همه اهداف و آمالش کنند.

مفهوم اول
نشان دادن خلوص دوستی و محبت و کمال تفاهم و هم سویی!

• در بخش پیشین گفتیم که به علل مادی و معنوی گوناگون در جامعه ایران، «نشان دادن خلوص دوستی و محبت و کمال تفاهم و همسوئی» از سوی زن، دیالک تیکی از اصالت و تصنع است.

• در زمینه اصالت به دو نکته اشاره کردیم و اکنون به دنبال دلیل برای تصنع (بندبازی، تظاهر) می گردیم:


2
تصنع

• چرا رابطه زن و مرد در خانواده باید دیالک تیکی از اصالت و تصنع باشد؟

• چرا زن (و یا مرد) در رابطه زناشوئی مجبور به تظاهر می شود؟

• چرا زن (و یا مرد) به نشان دادن «خلوص دوستی و محبت و کمال تفاهم و هم سویی» نیاز پیدا می کند؟

• چرا اصالت برای پیوند زناشوئی کفایت نمی کند؟

الف

• مهمترین دلیل برای دیالک تیک اصالت و تصنع در رابطه زناشوئی این است که رابطه زن و مرد نه رابطه وحدتمند محض، بلکه رابطه ای دیالک تیکی است.

• منظور از رابطه دیالک تیکی چیست؟

• رابطه دیالک تیکی به رابطه ای گفته می شود که همزمان وحدتمند و تضاد مند است.

• رابطه دیالک تیکی، جولانگاه همزیستی و ستیز همزمان اضداد است.

• زن و مرد در خانواده فقط در وحدت با هم بسر نمی برند، بلکه علاوه بر آن و همزمان در تضاد با یکدیگر قرار دارند.
• همین دیالک تیکیت رابطه زن و مرد در خانواده، موتور توسعه و تکامل خانواده است!
• همین دیالک تیکیت رابطه است که در صورت تشدید تضاد به فروپاشی خانواده منجر می شود و در صورت تحکیم وحدت به تقویت و شکوفائی آن کمک می کند.

ب

• «نشان دادن خلوص دوستی و محبت و کمال تفاهم و همسوئی» از سوی زن، چه بسا علت مادی دارد.
• مرد به علل مختلف، اهرم اقتصادی خانواده را بدست دارد و این اهرم اقتصادی شالوده قدرت و سلطه مرد بر زن است.
• کسی که نان آور خانواده است، آقای خانواده نیز است، ارباب خانواده نیز است و «نشان دادن خلوص دوستی و محبت و کمال تفاهم و همسوئی» نسبت به ارباب در جامعه طبقاتی از دیرباز امری عادی و طبیعی است، قاعده است!

• درست به همین دلیل است که نمایندگان راستین برابری زن و مرد پس از احراز قدرت سیاسی از سوی طبقه کارگر و ساختمان جامعه سوسیالیستی، از اشتغال تماموقت بی چون و چرای زن به دفاع برمی خیزند و حتی الامکان همه امکانات لازم برای تحقق آن را فراهم می آورند، تا فاتحه بلندی بر نان آوری مرد و نتیجتا بر اربابیت مرد در خانواده خوانده شود.

ت

• علت دیگر «نشان دادن خلوص دوستی و محبت و کمال تفاهم و همسوئی» از سوی زن، نادانی تمام اجتماعی است.

• زن در خانه کمتر از مرد در کارخانه و یا اداره کار نمی کند، ولی به سبب فقدان روشنگری تمام اجتماعی، کار زن، کار حساب نمی شود و لذا زن به ازای کارش، دستمزد دریافت نمی کند.


• همین جهل تمام اجتماعی نسبت به ارزش کار زن در خانه، زمینه معنوی لازم برای سلطه مرد بر زن و تظاهر زن در مقابل مرد را فراهم می اورد.


پ

«نشان دادن خلوص دوستی و محبت و کمال تفاهم و همسوئی» از سوی زن، از فهم و فراست و احساس مسئولیت ژرف زن حکایت دارد:
• زن به خصلت دیالک تیکی رابطه زن و مرد در خانواده وقوف بی چون و چرا دارد و درست به همین دلیل در جهت تضعیف حتی المقدور تضاد و تقویت حداکثر وحدت تلاش می ورزد.

• این جنبه مثبت و متعالی زن نیز در جامعه چه بسا درک نمی شود.


ث

• علت دیگر «نشان دادن خلوص دوستی و محبت و کمال تفاهم و همسوئی» از سوی زن ـ بویژه در خانواده های زحمتکش ـ وقوف زن به دشواری کار مرد در جهنم جامعه طبقاتی است.

• زن می داند که مرد با خوردن هر روزه چه خون دلی و با تحمل هر روزه چه خفتی نان خانواده را تهیه می کند.


• بیشک در دوره نوجوانی پای درد دل پدر و برادر و عمو و دائی و غیره نشسته است و به دشواری زیست پی برده است.

• از این رو می توان گفت که «نشان دادن خلوص دوستی و محبت و کمال تفاهم و همسوئی» مرهمی روحی و عاطفی از
سوی زن بر زخم های روحی چرکین مرد خانواده است.

ج

• علت دیگر بندبازی موسوم به «نشان دادن خلوص دوستی و محبت و کمال تفاهم و همسوئی» می تواند از تزلزل دیالک تیک زن و مرد نشئت گیرد.

• حکومت زن ستیز با قوانین عهد عتیق بخش اعظم حقوق دموکراتیک فرمال زن را از بین می برد و بر اربابیت مرد قانونیت می بخشد و زن ستمکش را به تظاهر و تزویر وامی دارد و عملا خانواده را دچار بحران عاطفه و اعتماد می سازد


ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر