• در حین کنکاش و تفکر، دیالک تیک عینی دیگری در ضمیر پتزه تینو منعکس می شود:
• دیالک تیک جزء و کل
حکم دوم
پتزه تینو همیشه با خود می گفت:
«من ـ حتما ـ باید تکه ای از چیزی باشم، تکه ای از چیز بزرگی»
پتزه تینو همیشه با خود می گفت:
«من ـ حتما ـ باید تکه ای از چیزی باشم، تکه ای از چیز بزرگی»
• این بدان معنی است که دیگران، یعنی گنده ها از ترکیب کوچولوها تشکیل شده اند و خود دیالک تیک جزء و کل اند.
• این اما از سوی دیگر، بدان معنی است که خود او جزئی از بزرگترها (کل) بوده، که احتمالا گمش کرده اند.
• آیا پتزه تینو حق دارد و یا اشتباه می کند؟
• ما برای حل این مسئله باید به شناخت افزار دیالک تیکی موسوم به دیالک تیک جزء و کل نظر اندازیم:
• دیالک تیک جزء و کل خود از مقولات جزء و کل تشکیل می یابد که با یکدیگر رابطه دیالک تیکی دارند، یعنی ضد یکدیگرند و علیرغم آن، در وحدت با یکدیگر اند، یعنی در همزیستی ستیزمند با یکدیگر قرار دارند.
• جزء، عبارت است از عنصر و یا زیرسیستمی با خصلت کلی.
• جزء هر کل ـ به تنهائی ـ بنا بر تعریف آن، فاقد استقلال است.
• جزء فقط در پیوند با اجزای دیگر هر چیز وجود دارد و همه اجزا، با هم کلی را تشکیل می دهند.
• مفهوم «جزء»، از این رو، یک مفهوم مناسبتی است که در رابطه با قرینه خود یعنی «کل» معنامند می شود.
• اگر اجزاء از پیوند کلی شان ایزوله شوند، آنگاه خصلت جزئی خود را (جزئیت خود را) از دست می دهند.
• زیرا آنها در خارج از کل معین، دیگر نه جزء، بلکه چیزهای مستقلی محسوب می شوند.
• ما اکنون به بحث برمی گردیم و در پرتو مقوله «جزء»، این مسئله را نخست از نقطه نظر پتزه تینو حلاجی می کنیم.
• پتزه تینو می تواند روزی جزئی از کلی بوده باشد و بعد به حدی از رشد رسیده باشد، که دیگر در قالب آن کل نگنجد، اعلام استقلال کند، جدا شود و مستقل و خودمختار شود.
• او اما فقط، تا زمانی که در داربست و چارچوب دیالک تیک جزء و کل یاد شده بوده، جزء بوده، نه پس از جدائی از آن.
• جدا شدن از کل، همان و خواندن فاتحه ای بر جزئیت خود، همان.
• چون نه جزء بدون کل می تواند وجود داشته باشد و نه کل بدون اجزاء مربوطه.
• جدا شدن پتزه تینو از کل مربوطه، به معنی خروج از سیستم مختصاتی و ورود به سیستم مختصات دیگر است.
• جزء و کل، تنها و تنها در سیستم مختصات معینی تعریف می شوند.
• پتزه تینو پس از جدائی، خود به کلی مبدل می شود که به نوبه خود، از اجزائی تشکیل یافته است.
اگر دقیقتر فرمولبندی کنیم، او پس از کسب استقلال، خود دیالک تیک جزء و کل می شود.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر