«ما پیامبرانه با لوح نوینی در دست، وارد صحنه جهان نمی شویم تا اعلام کنیم که
حقیقت اینجا ست و باید در برابرش به سجده در آمد!
ما فقط به طبقه کارگر نشان می دهیم که
چرا باید به مبارزه برخیزد
و شعور چیزی است که
طبقه کارگر باید آن را از آن خود کند، حتی اگر خود نخواهد!»
مارکس
پروفسور راین هولد میلر
برگردان شین میم شین
16
حقیقت اینجا ست و باید در برابرش به سجده در آمد!
ما فقط به طبقه کارگر نشان می دهیم که
چرا باید به مبارزه برخیزد
و شعور چیزی است که
طبقه کارگر باید آن را از آن خود کند، حتی اگر خود نخواهد!»
مارکس
پروفسور راین هولد میلر
برگردان شین میم شین
16
• با ناشی دانستن اتیک (و مورال) از الزامات عینی حیات مادی جامعه، اتیک برای اولین بار، شالوده عینی بطورعلمی مستدل پیدا می کند و بس می کند، مجموعه ای از مطالباتی باشد که انسان ها بطور اپریوریستی (ماورای تجربی) دارند، مثلا ببرکت عقل انتزاعی، روح مطلق، طبیعت انسانی و غیره.
17
• اتیک عبارت است از تصویر معنوی و یا بازتاب بطور تئوریکی تعمیم یافته ی مناسباتی که خود از آن سرچشمه می گیرد و بواسطه قواعد و قوانین اساسی خود، بر آن مناسبات متقابلا تأثیر می گذارد.
18
• اگر اتیک مارکسیستی قواعد و قوانین اساسی و مطالبات خود را بر حیات مادی جامعه و در تحلیل نهائی بر مناسبات اقتصادی استوار می سازد، این بدان معنی نیست که این قواعد و قوانین اساسی و مطالبات را مستقیما و بطور بیواسطه از اقتصاد استخراج می کند.
19
• پیوند اخلاق با اقتصاد در جامعه ی بسیار توسعه یافته انسانی، بسیار بغرنج است.
• تصورات و هنجارهای اخلاقی از استقلال نسبی برخوردارند.
20
• در تصورات و هنجارهای اخلاقی، نیروی عادت و سنت نقش بزرگی بازی می کند.
21
• از این رو ست که اصول و هنجارهای اخلاقی برای مدت معینی جانسختی از خود نشان می دهند و ادامه حیات می دهند، حتی زمانی که شرایط موجد آنها بطور ماهوی تغییر یافته باشد و یا بطور کلی از بین رفته باشد.
22
• شرایط اقتصادی هنجارها و اصول اخلاقی و محتوای آنها و سمت و سوی توسعه آنها را نه بطور مستقیم و بیواسطه، بلکه تنها در تحلیل نهائی ـ و در جامعه طبقاتی، قبل از همه بواسطه سیاست و حقوق ـ تعیین می کند.
23
• در جامعه سوسیالیستی پیوند شرایط اقتصادی با توسعه اخلاقی ساده تر می شود و آسانتر قابل مشاهده می گردد.
24
• با تشکیل سیستم جامعه سوسیالیستی توسعه یافته، مطالبات جدید بسیاری بر اخلاق سوسیالیستی افزوده می شود.
• شالوده این مطالبات اخلاقی را روندهای ماهوی انقلاب علمی و فنی و تکمیل هرچه بیشتر مناسبات تولیدی سوسیالیستی تشکیل می دهند.
• از آنجمله اند مطالبات خاص در زمینه روابط همبود سوسیالیستی در زمینه های زیر:
الف
• در تولیدب
• در شخصیت کارگرانت
• بویژه در زمینه احساس مسئولیت25
• چون انسان های جامعه سوسیالیستی الزامات عینی حیات اجتماعی خود را الزامات خویشتن خویش احساس می کنند و تحقق می بخشند، چون آنها معارف اتیک مارکسیستی را از آن خود می سازند و به آنها در کارهای عملی خویش بخاطر کل همبود سوسیالیستی جامه عمل می پوشانند و آنها را آگاهانه در روند اجتماعی وارد می سازند، بنابرین، همزمان روند تکمیل مداوم و هرچه بیشتر روابط اخلاقی را رهبری می کنند و عملا موجب پیشرفت پیگیر توسعه اخلاق می گردند.
26
• ضرورت تاریخی و آماجگذاری اخلاقی در واقعیت جامعه سوسیالیستی و انعکاس تئوریکی آن در اتیک مارکسیستی ـ بلحاظ سمت و سوی اصلی توسعه و تکامل آن ـ برهم انطباق می یابند
• ولذا سمتگیری در جهت تحقق آماجگذاری های اتیکی مارکسیستی به سمتگیری در جهت کاربست و تحقق آگاهانه قانونمندی های عینی تاریخی بدل می شود.
• مارکس می گوید:
«ما پیامبرانه با لوح نوینی در دست، وارد صحنه جهان نمی شویم تا اعلام کنیم که
حقیقت اینجا ست و باید در برابرش به سجده در آمد!
ما فقط به طبقه کارگر نشان می دهیم که
چرا باید به مبارزه برخیزد
و شعور چیزی است که
طبقه کارگر باید آن را از آن خود کند، حتی اگر خود نخواهد!»
(کلیات مارکس و انگلس، جلد 1، ص 345)
حقیقت اینجا ست و باید در برابرش به سجده در آمد!
ما فقط به طبقه کارگر نشان می دهیم که
چرا باید به مبارزه برخیزد
و شعور چیزی است که
طبقه کارگر باید آن را از آن خود کند، حتی اگر خود نخواهد!»
(کلیات مارکس و انگلس، جلد 1، ص 345)
27
• این انطباق ضرورت تاریخی و تکالیف اخلاقی فقط مختص اتیک مارکسیستی است.
28
• همین خصیصه، اتیک مارکسیستی را به حربه ایدئولوژیکی برائی در مبارزه طبقه کارگر بخاطر آزادسازی خویش و بخاطر ساختمان جامعه سوسیالیستی بدل می کند.
• از این رو ست که هنجارها، اصول و دیگر مطالبات عملی، فکری و عاطفی همبودها و شخصیت های منفرد که در تضاد با ضرورت تاریخی باشند، ماهیتا با اتیک مارکسیستی بیگانه اند.
29
• در اتیک مارکسیستی، ضرورت اخلاقی با ضرورت اجتماعی ـ اقتصادی وحدت دیالک تیکی گسست ناپذیری تشکیل می دهند.
• (این بدان معنی است که ما در اتیک مارکسیستی با دیالک تیک ضرورت اجتماعی ـ اقتصادی و ضرورت اخلاقی سر و کار داریم:
• در این دیالک تیک نقش تعیین کننده از آن ضرورت اجتماعی ـ اقتصادی است:
• ضرورت اخلاقی از ضرورت اجتماعی ـ اقتصادی نشئت می گیرد و متقابلا بر آن تأثیر می گذارد. مترجم)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر