• مفهوم «داخلی» هر سیستم می تواند در مرزبندی نسبت به مفهوم «خارجی» با دو معنی مختلف تعریف شود:
1
• داخلی هر سیستم به مجموعه عناصر و روابط خاص خود آن سیستم، یعنی هر آنچه که جزو محیط پیرامون و یا محیط زیست سیستم محسوب نمی شود، اطلاق می شود
• مثال:
• جهان درونی انسان ها، یعنی کلیه روندهائی که محتوای کردوکار روانی انسان ها را تشکیل می دهند.
2
• داخلی هرسیستم به مجموعه روابطی اطلاق می شود که میان عناصر متشکله آن سیستم برقرار است، ساختار آن را تشکیل می دهد، به سیستم ثبات نسبی اعطا می کند و شیوه رفتار خارجی آن را تعیین می کند.
• مثال:
• مفهوم «داخلی» در تئوری شناخت:
• داخلی هر سیستم بطور بلاواسطه در دسترس شناخت حسی قرار ندارد و لذا هر کردوکار معرفتی می کوشد تا از طریق شناخت فرم نمودین خارجی هر چیز و یا هر روند به شناخت محتوای ماهوی درونی آن چیز و یا آن روند پی ببرد و با شناخت شیوه رفتار هر سیستم به شناخت ساختار درونی آن وقوف حاصل کند.
• مفهوم قرینه و ضد مفهوم «داخلی»، مفهوم «خارجی» است.
• داخلی و خارجی نسبت به هم در رابطه یک تضاد دیالک تیکی قرار دارند.
• مراجعه کنید به خارجی، داخلی و خارجی
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر