نام استالین، سمبل اراده شهروندان شوروی است، اراده مبتنی بر ایستادگی، مقاومت، پیکار و پیشرفت!
برگردان میم حجری
• پیگیری و قاطعیت تئوریکی و سیاسی استالین در ساختمان سوسیالیسم سهم عظیمی در این امر داشته، که بعد از جنگ جهانی دوم، میان دو سیستم اجتماعی، تعادل بر قرار شد (تعادلی که بکرات به سبب تجاوزات محافل امپریالیستی مختل می شد)، صلح جهانی حفظ شد و مبارزات رهائی بخش ملی و اجتماعی توانستند پیروز شوند.• تحول سوسیالیستی جامعه نمی توانست بدون درگیری ها و کشمکش های سخت به پیش رانده شود.
• پیشگوئی استالین، مبنی بر اینکه مبارزه طبقاتی بعد از پیروزی سوسیالیسم در یک کشور واحد تشدید خواهد شد، درست بود.
• تضادها حتی به درون حزب، که بعد از انقلاب تعداد زیادی از افرادی را عضوگیری کرده بود، که بلحاظ سیاسی کم تجربه و بلحاظ ایدئولوژیکی ضعیف بودند، راه یافته بودد.
• علاوه بر این، مسئله تهدید روزافزون از سوی قدرت های امپریالیستی مطرح بود.
• اتحاد شوروی در شرایط محاصره مداوم قرار داشت.
• مبارزات درونحزبی بر سر سمتگیری، وجود جامعه سوسیالیستی جوان را در این اوضاع و احوال به خطر می انداخت.
• در این شرایط متشنج، تشکیل جبهه دموکراتیک داخلی برای دفاع از سوسیالیسم ممکن نشد، اگرچه اکثریت عظیم جمعیت کشور نسبت به جامعه سوسیالیستی موضع مثبتی داشتند.
• خودویژگی های تاریخ روسیه به تأثیرگذاری خود کماکان ادامه می داد:
1
• فقدان دموکراسی بورژوائی و روشنگری در طول یک دوران
2
• به خدمت گرفتن متدهای رایج در دستگاه اداری تزاریستی با سنن پلیسی آن.
3
• یادآوری ترور و بربرمنشی لشکرهای مداخله گر ضد انقلابی، که از سرکوب شان دیری نمی گذشت.
• (روشنگری عبارت از عنوانی است برای جنبش معنوی که تلنگرهای خود را از تمایلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی طبقه متوسط در دوره رهائی بورژوازی از قید و بند نظام فئودالی ـ مطلقه دریافت کرد و به پیدایش معارف بنیادی و راهنما در کلیه عرصه های علوم کمک کرد. مترجم)
• بدین طریق بود که در ارگان های دولتی، مکانیسم های فشار و سرکوب و زور خودکفا شدند و در جوی مملو از سوء ظن، اتهام زنی و بی قانونی عمل کردند.
• استالین بانی این سیستم نبود.
• ریشه های این سیستم به اعماق جامعه ماقبل سوسیالیستی می رسید.
• استالین اما این سیستم را مورد استفاده قرار داد، به سرنوشت قربانیان بیشمار بی گناه نیندیشید و سختگیری های بیهوده ای را در پیش گرفت.
• تحولات انقلابی در تاریخ، همواره با قانون شکنی ها و قلدرمنشی ها همراه بوده است، ولی اغلب برای مدتی نسبتا کوتاه.
• دوره فشار و زور که بیش از دو دهه دوام یافت، لطمات زیانبار خارق العاده ای بر دموکراسی سوسیالیستی وارد ساخت، دموکراسی ئی که به شرکت فعال و خود مسئول شهروندان در توسعه سیاست نیاز مبرم دارد.
• استالین ـ بی تردید ـ خود به این مسئله واقف بود.
• او در اوج قدرت خویش، قانون اساسی ئی را در اختیار اتحاد شوروی قرار داد که حاوی طرحی از یک دموکراسی سوسیالیستی است و باید دولتی را برای حرکت به سوی اتحاد شهروندان آزاد (مانیفست) پدید آورد.
• این قانون اساسی یک برنامه است.
• برنامه ای که سیاست اقتصادی و آموزشی ـ پرورشی را پیش شرط قرار می دهد، که بر پایه آندو ساختمان جامعه باید بطور سیاسی ادامه یابد.
• شروع جنگ جهانی دوم مانع اجرای این برنامه شد.
• بعد از پایان جنگ (1945 میلادی) که ویرانی های غیرقابل تصوری بجا گذاشته بود، اتحاد شوروی خود را مثل سال 1919 میلادی، در مرحله بازسازی جامعه یافت.
• گذار به وضع عادی نزدیک بود که استالین درگذشت.
• دوره حکومت استالین، یکی از دشوارترین دوره هائی است که یک جامعه در حال ساختمان می تواند داشته باشد.
• نام استالین، سمبل اراده شهروندان شوروی است، اراده مبتنی بر ایستادگی، مقاومت، پیکار و پیشرفت.
• میراث معنوی استالین ـ که جانشینانش حتی درک درستی از آن نداشته اند ـ دو اثر او تحت عناوین «راجع به مارکسیسم در زبان شناسی» و «مسائل اقتصادی سوسیالیسم در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» است که استالین راه حل هائی برای رهائی از افلاج روشنفکری ـ اکادمیکی و خشک اندیشی های بوروکراتیک عرضه می دارد.
این جنبه از استالین هم باید برای تصویرسازی از او در نظر گرفته شود.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر