۱۳۹۰ بهمن ۱۶, یکشنبه

سیری در شعری

گاف سنگزاد

1
اندیشنده
• این رباعی قابل تأمل و بحث است.

• شاعر از مرگ و اعدام، معیاری برای نیکی می سازد.


• چنین ادعائی مبالغه و اغراق مطلق است و با واقعیت عینی سازگار نیست.

• میلیون ها انسان مولد و زحمتکش، مظهر نیکی بوده اند و هستند، بی آنکه اعدام شده باشند.

• تولید مادی و معنوی به اندازه کافی دشوار است و شاعر ظاهرا از زحمات کمرشکن توده های مولد و زحمتکش بی خبر است و تنها معیارش برای نیکی انسان ها، شهادت آنها ست.

• با پوزش
2
فا جیم

• به اندازه کافی بر روی آن تأمل و درنگ شده است.
• تا بدانجا که مزدوران و آدمکشان حکومتی، در پیش چشمان مدعیان دروغین مبارزه با رژیم، انسان ها را تهدید به مرگ و کشتار می کنند.
• و این جوابی به یکی از اینان بود.
• بدون اغراق و با تأکید و عزمی مطلق و خالصانه.

• بنا بر این گیرم که سراینده از مسائلی چون تولیدات مادی و معنوی بی خبر بوده و کمترین شناختی نداشته، ولی من با شناخت و آگاهی تمام و کمال از معنی و مفهوم شعر، آن را نوشتم و هزاران بار دیگر هم در جواب بز دلان کمین کرده در تاریکی از آن استفاده خواهم کرد.

3
اندیشنده
• با سلام و سپاس
• ما بیشک به اندازه یک هزارم شما از شعر و ادب و فهم و فراست بهره مند نیستیم.

• درست است:

• از شعر می توان حربه معنوی برای مقابله با مخالفین خود ساخت و بکار برد.

• شعر ولی در چارچوب مورد خاص اختلاف دو شخص و یا دو گروه درجا نمی زند، بلکه چارچوب تنگ موارد خاص را ترک می گوید و دهن به دهن منتقل می شود و به مثابه آجر معرفتی محکمی در عمارت شعور مردم جا می گیرد:


• این حکم شاعر که «مردار بود هر آنکه او را نکشند!» شمول عام دارد و نتیجه اش این می شود که نکو کسی است که به دارش بزنند و یا تیربارانش کنند.

• ما در چنین موردی با قانونی من در آوردی از سوی شاعر روبرو می شویم.

• اینکه کسی به هنگام عصبانیت و یا دعوا به طرف مقابل دشنام می دهد، با تبلیغ و اشاعه معیار ارزشی عام فرق دارد.


• این شعار اتفاقا شعار کسانی است که شما به دشنام شان می بندید:
• آنها هم از شهید شاهد سخن می گویند که با کله وارد جنت می شود، معصوم تر از چارده معصوم و مظهر نیکی مطلق است.

• اکثریت مردم نه اعدام می شوند و نه جام شهادت سرمی کشند.
• ولی بی تردید مردار نیستند، بلکه مولدین سربلند و ستایش انگیز نعمات مادی و معنوی اند و مقدس تر از هر شهیدی اند.

• نانوائی که جلوی تنور سوزان، در دل تابستان نان می پزد، از شهدای کذائی از هر قبیله و مسلک و مرام چه کم دارد؟

چگونه می توان این مولدین «بی همه چیز» همه چیز را مردار نامید؟
با پوزش
4
فا جیم
• نظر لطف شماست.
• من کوچکترین ادعایی ندارم.
• در موقع پاسخ گویی نیز سعی می کنم از ادبیات غنی فارسی و آنچه پیشینیانم بر جای گذاشته اند، استفاده کنم.

• خواه فایز دشتستانی و بابا طاهر دو بیتی گو باشند، خواه ابوعلی سینا یا حکیم عمر خیام یا فردوسی.


به هر حال برای تان آرزوی موفقیت و پیروزی و شادکامی می نمایم.


پایان
ویرایش از دایرة المعارف روشنگری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر