پروفسور هانس یورگن کریمانسکی
ساختارها و اکتورهای ثروت
برگردان یدالله سلطان پور
ساختارها و اکتورهای ثروت
برگردان یدالله سلطان پور
بخش اول
شیوه اندازه گیری ثروت اندوزی بی شرمانه
شیوه اندازه گیری ثروت اندوزی بی شرمانه
• مسئله مربوط به چیستائی ثروت می تواند در سطوح مختلف زیر توضیح داده شود:
1
سطح اول
سطح اول
• این مسئله در وهله اول به تمرکز (غلظت) دارائی مربوط می شود.
• اکنون ثروتمندها ثروتمندتر شده اند، در اروپا نیز، بالاخص.
• در این زمینه علائم امپیریکی (تجربی) و آماری بیشماری وجود دارد، اگرچه تاکنون به هیچ وجه من الوجوه، به اندزاه کافی مورد تجزیه و تحلیل سیستماتیک (منظم) قرار نگرفته است.
• در رابطه با چیستائی مالکیت و حتی پول تحت شرایط کنونی نیز روشنی کافی وجود ندارد.
2
سطح دوم
سطح دوم
• در وهله دوم، مسئله طبقاتی ـ تئوریکی در میان است.
• این مسئله که آیا بر پایه این روندهای انباشت، طبقه حاکمه جدیدی تشکیل یافته و یا نه؟
• نظرات آغازین در این مورد وجود دارد، ولی صاحب نظرات منتقد کاپیتالیسم در این زمینه وحدت نظر ندارند.
3
سطح سوم
سطح سوم
• در وهله سوم و بالاخره، مسئله تعیین دورانی خاص این روند انباشت تاریخی بی نظیر در میان است.
• من در پایان، برای امتحان هم که شده، از بازفئودالیزاسیون های ـ تک (فئودالیزه کردن مجدد تکنولوژی عالی) در اروپا بر پایه کاپیتالیسم سخن خواهم گفت.
• در کانون توجه من، اما سطح دوم قرار دارد و آن عبارت است از مسئله طبقاتی ـ تئوریکی، یعنی مسئله «که» و یا «که بر که»
• بنظر من فرضیه بندی مثلا «طبقه حاکمه در اروپا» هنوز زود است.
• اگرچه یک و نیم قرن است که در این زمینه تحلیل مارکسیستی و غیر مارکسیستی صورت می گیرد، ولی همچنان خطر ساده سازی و اسطوره سازی می رود.
• از این رو، در وهله اول، من سعی می کنم که به اکتورها و سودبرنده های بازفئودالیزاسیون های ـ تک در اروپا بر پایه کاپیتالیسم به مثابه شبکه بغرنجی از نخبگان قسما همکار و قسما رقیب بپردازم.
• برای پژوهش فارغ از پیشداوری در این شبکه، من از مفهوم جدیدی به نام «دستگاه قدرت پولی» استفاده خواهم کرد.
• در این «دستگاه قدرت پولی»، گروه های جالبی از شبکه یاد شده به شرح زیر در صدد جا باز کردن برای خویش اند:
• (ما فعلا در اروپا می مانیم.)
1
• ثروت دودمانی که نسل های متوالی به ارث برده اند.2
• اشراف کماکان ثروتمند و فعال در اروپا3
• ثروت جدیدی که از طریق نوآوری های فنی، مالی و استراتژیکی ـ مصرفی گرد آمده است.
4
• اولیگارش هائی که از طریق خصوصی سازی مفسدانه بالا آمده اند.
5
• میلیاردرهای مافیائی• ضمنا باید روشن شود که امروز از کدامین کاپیتالیستم سخن در میان است؟
• مدل امریکائی کاپیتالیسم حاکم بر جهان از سال های هفتاد، دو تغییر مهم از سر گذرانده است:
1
• نخست، سرمایه داری همراه با معامله بزرگ که بوسیله دولت تنظیم می گشت، جای خود را به مدل جدیدی داده است که تحت آماجگذاری و مسئولیت کنسرن ها قرار دارد.
• در این مدل، دیگر کسی به رفاه کارکنان و همبود اعتنائی ندارد و هدف بالاتر بردن نرخ سهام و واریز کردن سودهای حاصله به جیب سهامداران است.
• «پیامدهای عملی آن عبارت است از اولا فشار مستمر در جهت کاهش دستمزدها و مزایای کارکنان و در مواردی حتی دزدی از حقوق بازنشستگی کارکنان و تبهکاری های دیگر.
• ثانیا تبلیغات سیاسی و لوبی ئیسم در جهت کاهش میزان مالیات کارخانه ها و شرکت ها، مالیاتی که بوسیله آن، وظایف دولتی و همگانی تأمین مالی می شوند.»
• (ویلیام فاف، «کاپیتالیسم زیر آتش»، هرالد تریبون بین المللی، 30 مارس 2006 )
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر