قصه های آقای کوینر
برتولت برشت
برگردان میم حجری
• وقتی که آقای کاف مهمان کسی می شد، در خانه میزبان، هرگز چیزی را جا به جا نمی کرد.
• برای اینکه او هرگز نمی خواست که اشخاص دور و بر او به ساز او برقصند.
• بلکه برعکس، می کوشید که خود را چنان تغییر دهد که با محل اقامت جدید سازگار باشد.
• این امر اما هرگز مانع نمی شد که او کار مورد نظر خود را به وجه احسن به انجام رساند.
• اما وقتی که آقای کاف میزبان کسی می شد، بسته به مهمان حداقل میزی و یا صندلی ئی را در اتاق مربوطه جا به جا می کرد.
• او می گفت:
• «بهتر است که من تصمیم بگیرم که چی بر طبق سلیقه و میل او ست!»
• بلکه برعکس، می کوشید که خود را چنان تغییر دهد که با محل اقامت جدید سازگار باشد.
• این امر اما هرگز مانع نمی شد که او کار مورد نظر خود را به وجه احسن به انجام رساند.
• اما وقتی که آقای کاف میزبان کسی می شد، بسته به مهمان حداقل میزی و یا صندلی ئی را در اتاق مربوطه جا به جا می کرد.
• او می گفت:
• «بهتر است که من تصمیم بگیرم که چی بر طبق سلیقه و میل او ست!»
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر