چاله ها و چالش ها (20)

افترای «یهود ستیزی»، ابزاری برای پوشاندن واقعیت لابی طرفدار اسرائیل و روشنفکران ایرانی

بهروز عارفی
سرچشمه: مجله هفته
http://www.hafteh.de

کاوه

• با درود و سپاس از این کار سودمند پژوهشی .
• بسیار متین، بسیار با دقت و فشرده .
• بسیار روان.
• زمانی که منافع ( پول، موقعیت ، قدرت ، مقام و شهرت) به اصل زندگی مبدل می شود و یا خطر از جان انسان را وادار به تسلیم می کند، آنگاه او ( انسان) ترجیح می دهد، دیگر چشم هایش نبیند، گوش هایش نشنود و دهان اعتراضش خاموش باقی بماند.
• یهودی ستیزی مسلمانان به تاریخ اسلام و روایات قرآن برمی گردد و نه به مسئله فلسطین که بعد از جنگ دوم جهانی .پدید آمده است.
• اما برای ایرانیان قضیه طور دیگری است.

نکته اول

• اولا عرب ستیزی کهن و نفرت از جمهوری اسلامی بخش گسترده ای از ایرانیان را به روایت «دشمن دشمن من دوست من است!»، بسمت حمایت از اسرائیل سوق داده و این تصور را بوجود آورده که گویا دولت آن، دوست ایرانیان است.
• کافی است فقط چند صباحی به رادیو اسرائیل گوش دهیم و سوای تلفن های مردم عادی به آن، از شرکت قابل توجهی از مدعیان روشنفکری – دموکراسی و حتی چپ ایرانی در آن متعجب نشویم.
• در صورتی که در سایت همین رادیو، از فلسطینی ها بعنوان نوادگان راهزن ها و اشرار سابق یونانی یاد می شود.

نکته دوم

• ثانیا تبلیغات پیوسته جامعه یهود در رسانه های جهان در مورد یهودکشی نازی ها و یهود ستیزی مسیحیان و بطور کلی ظلم تاریخی بر یهودیان، توانسته، وجدان جهانیان را متقاعد کند و متأسفانه افکار آنان را به حمایت کامل از سیاست های ضد انسانی اسرائیل نسبت به فلسطینی ها متمایل سازد.
• در این میان ایرانیان ناخواسته بواسطه سیاست های ارتجاعی و نژاد پرستانه جمهوری اسلامی بیشتر از سایر ملل خود را تحت پیکان تیز سرزنش یهودی ستیزی احساس می کنند و برخی از آنان با سرسختی می کوشند که با منطق درست به دفاع از حقوق بشر برخیزند و ظلم بر انسان را در هر شکل آن محکوم نمایند، اما برخی دیگر متأسفانه بی آنکه کوچکترین منافع مادی در این قضیه داشته باشند، زیر این فشار مغلوب تبلیغات ”ایجاد عذاب وجدان جهانی” شده و مردم تحت ستم فلسطین را از یاد می برند.

• باید از جهانیان پرسید:

• آیا اگر ۷۰ سال پیش حکومت نژاد پرستی میلیون ها یهودی را در کوره های آدم سوزی خود به خاکستر مرگ نشانده، اگر در دوهزار و اندی سال پیش ـ به روایت داستانی انجیل ـ یهودیان عامل به صلیب کشیده شدن مسیح گردیده اند و از بابت آن مورد ظلم واقع شده اند، باید امروز تقاص آن را ملت فلسطین با خون کودکان خردسال و مادران و پدران خود بپردازد؟

یهودی سرگردان (گوستاو دوره) (1852)
از وسایل تبلیغاتی ناسیونال ـ سوسیالیستی آلمان

• آیا ظلم رفته بر قوم یهود باید امروز برگه سبز جهانیان در دست دولت جنایتکار اسرائیل شود تا با هر بهانه ساختگی ملتی را به خاک و خون کشد، چرا که خداوند یهود روزی در مصر وعده این سرزمین را (سرزمین کنعانیان) را به موسی داده است، همان طور که بار دیگر همین خداوند سرزمین سرخپوستان امریکائی را به اشتباه به جای سرزمین هند به مهاجمان اروپائی وعده داده وبد.

• نیروهای اپوزیسیون ایرانی اگر فکر می کنند کمک گیری از اسرائیل و دوستی (به هر نوعی) با آن، به استقرار دموکراسی در ایران یاری می رساند، باید بدانند که در اشتباه اند.
• اسرائیل این “امریکای کوچک خاورمیانه” هیچگاه خواهان شکلگیری کشور قدرتمند سیاسی - نظامی – اقتصادی در منطقه خاورمیانه نیست، بویژه از نوع دموکرات آن.

• اسرائیل همچو امریکای بزرگ که خواهان حفظ هژمونی بر جهان است، خواهان تسلط بر خاورمیانه و یکه تازی در این منطقه ماست.

• ایرانی که تا چند سال آینده جمعیتش به ۱۰۰ میلیون خواهد رسید برای اسرائیل ۱۰ میلیونی یک کابوس است و غیر قابل تحمل.
• رواج و تشدید ناسیونالیسم در سطح اقوام ایرانی در دو دهه اخیر، در روال همان سیاستی بکار گرفته می شود که در دهه ۹۰ غرب آن را در یوگسلاوی بکار گرفت که در نهایت منجر به آن فاجعه انسانی و تجزیه یوگسلاوی گردید.
• چنین برنامه ای اکنون در صدر سیاست های امریکا – اسرائیل در مورد ایران قرار دارد.

• بسیاری از کشورهای منطقه که وجود جمهوری اسلامی را سال ها ست تهدیدی جدی در مقابل حکومت های خویش می دانند، از قبل با این طرح موافقت کرده اند.
• رفتار شوونیستی و جنایتکارانه رژیم جمهوری اسلامی نسبت به اقوام ایرانی و رد مطالبات بحق آنان به این بلوا دامن زده و روند این طرح امریکائی – اسرائیلی را تسریع می کند.
• بنابرین، این اسرائیل نیست که به مخالفان جمهوری اسلامی کمک می کند، بلکه این اپوزیسیون ایرانی است که به این کشور کمک می رساند.
• این کمک حد اقل می تواند تنها سکوت در مقابل جنایت های این کشور نسبت به فلسطینیان باشد.

• آیا برای اپوزیسیونی که خود را هم دموکرات و هم هوادار حقوق بشر می داند، چنین سکوتی به معنی نفی همین اصول و ارزش ها نیست؟

ربابه

• با سلام بر کاوه گرامی
• تحلیل شما در خطوط کلی اش بسیار منطقی، علمی و درست است.

• ولی چند نکته قابل یادآوری است که هم اکنون همین طوری بنظرم می رسند:

1

• اول اینکه تعداد جمعیت یک کشور ـ فی نفسه ـ نشانه قدرتمندی آن کشور نمی تواند باشد.
• ایران حتی اگر دویست میلیونی هم بشود، با نیروهای مولده عقب مانده اش و با فرهنگ خاص مردمش تهدیدی برای همسایگان نخواهد بود.

• ایرانی ها بیشتر خودستیزند تا بیگانه ستیز.

• دعوا در درون خانواده ها، اقوام، گروه ها و احزاب بمراتب خونین تر از دعوا علیه غیر است.
• من احزابی را می شناسم که در به در دنبال بورژوا می گردند تا ملی اش بنامند و با آن ـ خود فریبانه ـ جبهه متحد بسازند و یا دنبال حزب اللهی ها می افتند تا جبهه دموکراتیک کذائی بسازند و ضمنا هم مسلکان خود را تکه پاره می کنند.

2

• دوم اینکه تمایل به اسرائیل و چاپلوسی نسبت به آن، وسیله ای برای نزدیکی به امریکا ست.
• تل آویو پل عبور به واشنگتن است.
• آنهم در مقیاس جهانی، برای کشورهای بزرگ اروپا هم حتی.

3

• سوم اینکه یهودیانی که هیتلر نابود کرده، عمدتا گرایشات چپ داشته اند.
• حتی امروز بخش اعظم کمونیست های ریشه مند آلمان برای مثال لوکاچ و کوفلر و غیره یهودی بوده اند.

4

• چهارم اینکه دشمنی دول منطقه با ایران را هم باید در داربست استراتژی امپریالیسم امریکا در جهت تسلط بر منابع نفتی جهان و دیگر منافع ژئوپولیتیکی آن دید.

5

• پنجم اینکه تکه تکه کردن کشورها بدلایل مختلف در دستور کار امپریایلسم است، برای تسهیل سلطه بر آنها.

6

• ششم اینکه اختراع دشمن برای عوامفریبی مردم خود و احیانا مردم جهان شیوه دیرینه ای است که هم از سوی ج. ا. مورد استفاده قرار می گیرد و هم از سوی بقیه.

7

• هفتم اینکه یکی از شیوه های سلطه در داخل و خارج تعویض جای اقطاب تضادها ست.

• در این چارچوب است که حجاب در ایران (و دموکراسی، حقوق بشر، برابری زنان در سطح جهان) عمده می شود تا فکر و ذکر جنبش مقاومت ایران به نشان دان موئی و یا چهره و چشمی، دادن دستی و مبادله تلفنی (و احراز حق شرکت در انتخابات فرمال، در آزادی بورژوائی فرمال زنان در سطح جهان) محدود شود و تضادهای عمده و اصلی فراموش شوند.

• ولی نظرات شما در مجموع درست اند.
• زنده باشید

پایان

ویرایش متن از سوی دایرة المعارف روشنگری است.