متولد روسیه و بزرگ شده آلمان
از ترس فاشیست های آلمان به ایالات متحده مهاجرت می کند.
پروفسور اقتصاد ملی در دانشگاه استانفورد
نماینده مهم تئوری وابستگی
در حین جنگ جهانی دوم در اداره خدمات استراتژیکی امریکا و در مؤسسه بمباردمان استراتژیکی (USAS) کار می کند.
در مانتلی ریویو (پل سویزی) با اسم مستعار هیستوریکوس می نویسد.
آثار مهم:
اقتصاد سیاسی توسعه نیافتگی (1975)
اقتصاد سیاسی استعمار نو (1975)
سرمایه انحصاری (با پل سویزی) (1968)
«سرمایه انحصاری» پل باران و پل سویزی
پروفسور دکتر فرانک دپه
برگردان میم حجری
از ترس فاشیست های آلمان به ایالات متحده مهاجرت می کند.
پروفسور اقتصاد ملی در دانشگاه استانفورد
نماینده مهم تئوری وابستگی
در حین جنگ جهانی دوم در اداره خدمات استراتژیکی امریکا و در مؤسسه بمباردمان استراتژیکی (USAS) کار می کند.
در مانتلی ریویو (پل سویزی) با اسم مستعار هیستوریکوس می نویسد.
آثار مهم:
اقتصاد سیاسی توسعه نیافتگی (1975)
اقتصاد سیاسی استعمار نو (1975)
سرمایه انحصاری (با پل سویزی) (1968)
«سرمایه انحصاری» پل باران و پل سویزی
پروفسور دکتر فرانک دپه
برگردان میم حجری
• در «موج اول تئوری های مربوط به امپریالیسم» به قول اندرسون (2001، ص 3)، تحلیل های مارکسیسی از نقطه نظرهای زیر با یکدیگر انطباق دارند و «مرحله» معینی از توسعه کاپیتالیستی را تعیین می کنند:
1
• «فشار بر خارج»
2
• سیاست تصرف گسترش طلبانه
3
• رقابت بین الامپریالیستی
• در بحث های سال های 60 و 70 نیز مفهوم «امپریالیسم» همچنان برای تعیین دوره معینی از توسعه کاپیتالیستی بکار می رود.
پل سویزی (1910 ـ 2004)
ناسیونال اکونوم مارکسیست امریکائی
تحصیلکرده علوم اقتصادی در لندن، هاروارد، وین
ناشر مجله مانتلی ریویو (تأسیس در سال 1949 با لئو هوبرمن)
خاستگاه طبقاتی اش بورژوازی بزرگ نیویورک
اکونوم نئو مارکسیستی امریکا
آثار مهم:
تئوری توسعه کاپیتالیستی (1942)
سوسیالیسم در کوبا (با لئو هوبرمن) (1970)
سرمایه انحصاری (با پل باارن) (1968)
مذهب و چپ (با هاری مگداف) (1984)
• این «موج دوم» تئوری های مارکسیستی مربوط امپریالیسم بنظر اوتو اندرسون (2001، ص 6) که با ارتقای «چپ به اصطلاح نو» باید دیده شود، اوضاع تمام ارضی نوینی را در مد نظر می گیرد:
• «از این رو مدل لنینیستی امپریالیسم بوسیله مدل دیگری جایگزین می شود که مشخصه اش عبارت بود از سیستم حاکمیتی غیر رسمی تجارت آزاد و سرمایه داری آزاد که بوسیله هژمونی ایالات متحده حفظ می شود.»
• کتاب مشترک پل باران و پل سویزی تحت عنوان «سرمایه انحصاری» جزو پرخواننده ترین کتب مربوط به بحث پیرامون تئوری های مربوط به امپریالیسم در سال های 60 و 70 محسوب می شود.
• بر خلاف تحلیل های مارکسیستی کلاسیک از امپریالیسم، آندو نه از «سقوط گرایشی میزان سود میانگین»، بلکه از «گرایش صعودی اضافه ارزش» شروع به تحلیل می کنند.
• «گرایش صعودی اضافه ارزش» به اختصار عبارت است از «تفاوت میان آنچه که جامعه تولید می کند و مخارج تولید.»
• (پل باران، پل سویزی، 1973، ص 19)
• مشخصات جوامع سرمایه داری بزرگ در سرمایه داری انحصاری به شرح زیرند:
1
• توانائی تخمین دقیق مخاطرات (ریسک ها)
2
• و در رابطه با این توانائی، کاهش اهمیت رقابت بر سر قیمت کالاها
• کاهش مخارج تولید بدین طریق بالضروره به کاهش قیمت کالاها منجر نمی شود.
• «در سرمایه داری انحصاری کاهش مخارج تولید به معنی افزایش درصد سود است.
• و افزایش مدام درصد سود ـ به نوبه خود ـ به معنی افزایش سود کلی که نه فقط بطور مطلق، بلکه به نسبت تولید اجتماعی صورت می گیرد.
• اگر ما سودهای حاصله را با مازاد اقتصادی جامعه یکسان تلقی کنیم، آنگاه می توانیم به کشف قانون سرمایه داری انحصاری دست یابیم.
• بنا بر این قانون، مازاد اقتصادی به همان اندازه توسعه می یابد که سیستم توسعه می یابد، هم در گرایش مطلق و هم در گرایش نسبی.»
• (پل باران، پل سویزی، 1973، ص 77)
• این دینامیسم به به ظرفیت های عالی رشدیابنده و به مصرف نازل مستمر منجر می شود، که اگر از بین برده نشود، خطر رکود و بحران پدید می آید.
• «مسئله این می شود که چگونه می توان تقاضا را تحریک کرد.»
• (پل باران، پل سویزی، 1973، ص 13)
• امپریالیسم امکانی است برای جذب سود حاصله.
• البته فعالیت های اقتصادی شرکت های ایالات متحده امریکا در «جهان سوم» به درد دفاع از بحران و سر و سامان دادن به بحران نمی خورند.
• این شرکت ها تزهای خود را به تقلید از کنسرن غول آسای استاندارد اویل نیوجرسی تنظیم می کنند:
• «حدود 40 درصد از سود خالص که سالانه به صاحبان سهام پرداخت می شود و 40 درصد سرمایه گذاری های خالص که در خود ایالات متحده در همان سال صورت می گیرند، از سودهای حاصله در کشورهای خارج تأمین می شود.
• به عبارت ساده تر:
• کنسرن استاندارد اویل نیوجرسی یک وارد کننده بزرگ و مستمر سرمایه است.
• (پل باران، پل سویزی، 1973، ص 190)
• اما از آنجا که معاملات خارجی میزان مبالغ سرمایه گذاری و لذا ظرفیت های بکار نگرفته را بالاتر می برد، نمی توانند به مثابه جذب کننده سود عمل کنند.
• بنظر پل باران و پل سویزی در امپریالیسم ـ قبل از همه ـ میلیتاریسم دولتی است که فونکسیون این تقاضا را به عهده می گیرد.
• شرایط جنگ سرد از سوی آنها به مثابه سیستم بغرنج ایدئولوژیکی ـ اقتصادی توصیف می شود که بوسیله گسترش «مجتمعات نظامی ـ صنعتی» تعیین می شود.
• مراجعه کنید به میلیتاریسم
• جبهه بندی بر ضد سوسیالیسم ـ برای حفظ موضع انحصاری خود در «مستعمرات» و «نیمه مستعمرت» ـ در آنتی کمونیسم هار خودنمائی می کند که همزمان فونکسیون مشروعیت بخشیدن ایدئولوژیکی به سیاست تسلیحاتی و تشنج فزائی در جنگ سرد را به عهده دارد.
• تولید تسلیحات غول آسا سودهای اضافی غول آسائی را با سفارشات دولتی جذب می کند، که در غیر این صورت، به سبب کاهش مصرف عمومی، بی مصرف خواهند ماند:
• «ارتش برای اقتصاد خصوصی نقش مشتری ایدئال را بازی می کند.»
• (پل باران، پل سویزی، 1973، ص 201)
• بحران به این طریق از سر گذرانده می شود.
• اما گرایش بحران ساختاری سرمایه داری انحصاری را نمی توان به این طریق از بین برد:
محدودیت اول
• «محدودیت اقتصادی به زبان ساده در آن است که تکنولوژی جدید تسلیحات، نیروی مخارج تسلیحاتی را به مثابه محرک اقتصادی تنزل داده است.
• تحول در ترکیب نیازمندی های نظامی بدان معنی است که امروزه با مبالغ معینی از مخارج تسلیحاتی تعداد افراد بمراتب کمتر از سابق به کار گرفته می شوند.
• تحت این شرایط، حتی بالا بردن غول آسای مخارج تسلیحاتی اگرچه برای شرکت ها و کارخانه ها سودهای کلانی به همراه می آورد، اما بر سرمایه گذاری و اشتغال فقط می تواند تأثیر نسبی ناچیزی اعمال کنند.
محدودیت دوم
• محدودیت دوم در مفید فایده بودن مخارج تسلیحاتی بمثابه محرک اقتصادی از منطق خود اوضاع و احوال نظامی نشئت می گیرد.
• تلنبار کردن تسلیحات نظامی مدرن با نیروی تخریبی غول آسا در مسابقه تسلیحاتی میان دو قدرت همتراز راه نظامی عاقلانه ای نیست.
• بلکه برعکس، شانس جان سالم بردن از معرکه جنگ سراسری را کاهش می دهد.»
• (پل باران، پل سویزی، 1973، ص 207)
• هنگامی که پل باران و پل سویزی مشغول نگارش کتاب خود تحت عنوان «سرمایه انحصاری» بودند، مقامات رهبری ایالات متحده در زمینه معنامندی مسابقه تسلیحاتی تردید خود را بر زبان می رانند:
• «آنها از پایان توهم خود مبنی بر اینکه با گسترش هزینه تسلیحاتی می توان به تضمین شکوفائی مستمر دست یافت، پرده برمی دارند.»
• (پل باران، پل سویزی، 1973، ص 209)
ازسرمایه داری انحصاری ـ بدین طریق ـ برای پل باران و پل سویزی سیستم نامعقول ایستاده در لب پرتگاه بحران با خطر مستمر رکود باقی می ماند و بس!
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر