خدامراد فولادی
سرچشمه: مجله هفته
• یا «ارتش گرسنگی» ناظم حکمت.
• شاید هم به خواب رفته
• در آغوش گرم رؤیاهای شیرین قرن گذشته.
• باید بیدارش کنیم و بگوئیم:
• «برخیز، اقای نرودا!
• برخیز!
• تانک های سرمایه لگام گسیخته اند
• در سرتاسر جهان
• و عربده می کشند
• به همه زبان های زنده دنیا.
• و سرنیزه ها
• می برند زبان قلم ها را
• و خالی می کنند
• دل و روده کتاب ها را.
• ویکتور خارا، دیگر نام یک تن نیست
• نام همه سربازان ارتش گرسنگی است
• در قتلگاه سانتیاگو
• و خیابان های انقلاب.
• و «امیگو»
• اسم رمز ارتش آزادی بخش کار و قلم است
• که فرمان می گیرد
• از پرچم سرخ پرولتاریا:
• از موج های بلندتر از برد آنتن های ماهواره ای!»
******
• همسرم می گوید:
• «پینوشه زنده است
• و نفس می کشد، هنوز
• روی کاغذ اسکناس ها
• و لای اوراق روزنامه ها.
• و جهان
• نا امن است
• برای نفس کشیدن شعر!»
******
• بخواب پابلو!
• در نام جاودانه ات بخواب!
******
• ما را صدا کرده اند تفنگ های رو به رو
• حالا نوبت ما ست
• که بر افرازیم نام قلم را
• در برابر فرمان آتش جوخه خونتاها!
سرچشمه: مجله هفته
• همسرم دنبال پابلو نرودا می گردد
• در «بلندی های ماچوپیچو»
• می خواهد انگیزه نیکسون کشی را
• بیاورد به عادت شعر من
• یا رفاقت مرا بیاورد به خاطر شعر
• می گویم:
• «همین حوالی باید باشد:
• کنار «زندگی نامه چه گوارا»
• در «بلندی های ماچوپیچو»
• می خواهد انگیزه نیکسون کشی را
• بیاورد به عادت شعر من
• یا رفاقت مرا بیاورد به خاطر شعر
• می گویم:
• «همین حوالی باید باشد:
• کنار «زندگی نامه چه گوارا»
• یا «ارتش گرسنگی» ناظم حکمت.
• شاید هم به خواب رفته
• در آغوش گرم رؤیاهای شیرین قرن گذشته.
• باید بیدارش کنیم و بگوئیم:
• «برخیز، اقای نرودا!
• برخیز!
• تانک های سرمایه لگام گسیخته اند
• در سرتاسر جهان
• و عربده می کشند
• به همه زبان های زنده دنیا.
• و سرنیزه ها
• می برند زبان قلم ها را
• و خالی می کنند
• دل و روده کتاب ها را.
• ویکتور خارا، دیگر نام یک تن نیست
• نام همه سربازان ارتش گرسنگی است
• در قتلگاه سانتیاگو
• و خیابان های انقلاب.
• و «امیگو»
• اسم رمز ارتش آزادی بخش کار و قلم است
• که فرمان می گیرد
• از پرچم سرخ پرولتاریا:
• از موج های بلندتر از برد آنتن های ماهواره ای!»
******
• همسرم می گوید:
• «پینوشه زنده است
• و نفس می کشد، هنوز
• روی کاغذ اسکناس ها
• و لای اوراق روزنامه ها.
• و جهان
• نا امن است
• برای نفس کشیدن شعر!»
******
• بخواب پابلو!
• در نام جاودانه ات بخواب!
******
• ما را صدا کرده اند تفنگ های رو به رو
• حالا نوبت ما ست
• که بر افرازیم نام قلم را
• در برابر فرمان آتش جوخه خونتاها!
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر