۱۳۸۹ شهریور ۲۲, دوشنبه

دشنام به روشنی

در پارک لاله
خدامراد فولادی
بهمن 1388
پیش کش به مادران عزادارم


در پارک لاله

• یک باره تاریک شد هوا
• و برق از سر درخت ها پرید

• توفان
• هشدار داده بود.

• صدای دشنام آمد، به روشنی
• و حرف های درشت
• که پرت می شد
• به شأن این و آن

• کلاغ های غار غار
• مجال حرف ندادند
• به دیگران

• و کله های پوک سیاه شان
• نشانه ی حکومت شب بود

• کسی ندانست چرا
• یکباره، تاریک شد هوا

• تنها، رهگذرها گفتند
• شغال ها را دیده اند
• که فکرهای روشن را
• با خود
• به سوراخ های تاریک شان
• برده اند

• و ز آن پس بود
• که آرام گرفت


• توفان دیوانه...
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر