۱۳۸۹ شهریور ۲۱, یکشنبه

تئوری نخبگان

خوزه اورتگا گاست (1883 ـ 1955)
فیلسوف، جامعه شناس، نویسنده اسپانیائی
آثار
تشکیل و تلاشی ملت
ایده نسل
شورش توده ها

گونتر هیدن
برگردان شین میم شین

• تئوری نخبگان در واقع بمعنی تئوری منتخبین، برگزیدگان و مبعوثان است.

• تئوری نخبگان توسعه اجتماعی را کار قشری از رهبران و مدیران می داند و جایگاه و حاکمیت ممتاز آنان را نسبت به توده خلق، نتیجه کیفیت های اجتماعی، طبیعی، روحی و یا اخلاقی خاص این قشر می داند.
• در تضاد ابدی فرمولبندی شده از سوی این تئوری، میان نخبگان و توده ها، «نخبگان عبارتند از افراد و یا گروه هائی از افراد که دارای صلاحیت خاص اند و توده ها مجموعه ای از افراد بی صلاحیت اند.»

• در تئوری نخبگان، توده های خلق رمه و گله وابسته، بی اراده، بسادگی گمراه شونده، نیروی روی هم رفته مخرب، ناتوان از کار مستقل خلاق و کردوکار تاریخساز است.
• تئوری های نخبگان در کلیه ایدئولوژی های ارتجاعی کلیه طبقات استثمارگر وجود دارند.
• این تئوری زمانی کسب اهمیت می کند که حاکمیت طبقات استثمارگر معینی بوسیله حرکات توده ای مورد تهدید قرار گیرد و توجیه و دفاع از مواضع ممتاز صاحبان وسایل تولید و قدرت سیاسی آنان در مقابل مردم ضرورت پیدا کند.
• تئوری نخبگان بورژوائی بر ضد جنبش کارگری، واکنشی است نسبت به مبارزه طبقاتی پرولتاریا، فرمی است از مبارزه ایدئولوژیکی بورژوازی بر ضد جنبش کارگری، فرمی است از مبارزه بر ضد نفوذ و اعتبار روز افزون جهان بینی مارکسیستی ـ لنینیستی.
• تئوری نخبگان مبلغ سیستم های اجتماعی استبدادی و سلسله مراتبی از قبیل باصطلاح دموکراسی نمایندگان، دولت مطلقه فاشیستی، نظام مبتنی بر سیاستمداران حرفه ای و غیره است.
• دیکتاتوری بورژوازی انحصاری در دولت های امپریالیستی تئوری نخبگان را به مثابه حاکمیت بهترین ها، صلاحیت دارترین ها، اشرافیت روحی و اشرافیت شخصیتی قلمداد و تمجید می کنند.

• تئوری نخبگان هر عمل انقلابی از سوی توده های خلق را «هجوم اقوام وحشی»، «شورش کور»، «اعمال بیهوده و غیرطبیعی» و «گناه کبیره» نام می دهد.
• در تئوری نخبگان، توده ها تنها بمثابه ابژکت سیاست نخبه ای محسوب می شوند.
• تئوری نخبگان در ایدئولوژی و پراتیک فاشیسم آلمان، خود را در ضد انسانی ترین و وحشیانه ترین شکل نمایان ساخت.

1
فرم های تئوری نخبگان در ایدئولوژی امپریالیسم

• تئوری های نخبگان در ایدئولوژی امپریالیسم به فرم های مختلف بروز می کنند:
• تئوری نخبگان سوسیال ـ دمکراسی راستگرا.
• تئوری نخبگان رویزیونیستی.
• تئوری نخبگان لیبرالی.
• تئوری نخبگان فاشیستی.
• تئوری نخبگان روحانیت مذهبی.

2
بنیان های تئوری نخبگان در ایدئولوژی امپریالیسم

• تئوری های نخبگان در ایدئولوژی امپریالیسم به عوامل زیرین متکی اند:

1
تأملات راسیستی

• با تئوری نخبگان مبتنی بر تأملات راسیستی در آثار نیچه و چمبرلن و در فاشیسم برخورد می کنیم.

2
طبیعت انتزاعی انسانی

• با تئوری نخبگان مبتنی بر طبیعت انتزاعی انسانی در آثار ترایچکه، ماکس وبر، یاسپرس، پاپ پیوس دوازدهم برخورد می کنیم.

3
عوامل پسیکولوژیکی

• با تئوری نخبگان مبتنی بر عوامل پسیکولوژیکی در آثار له بو، موسکا، پارتو، ارتگا ی گاست برخورد می کنیم.

4
استدلالات تکنیسیسم

• با تئوری نخبگان مبتنی بر استدلالات تکنیسیسم در آثار بورهام و دارندورف مواجه می شویم.

5
نقش رهبری روشنفکران

• با تئوری نخبگان مبتنی بر نقش رهبری روشنفکران در عصر حاضر در آثار ارنست بلوخ، فیشر و کولاکوفسکی برخورد می کنیم.

*****
• پس از بی اعتبار و رسوا شدن تئوری نخبگان فاشیستی در فرم راسیستی آن، بعد از شکست امپریالیسم آلمان در جنگ جهانی دوم، در روند نوزائی امپریالیسم و میلیتاریسم آلمان، طرح هائی از تئوری نخبگان بویژه در زر ورق مذهبی روحانیت سیاسی و نئونازیسم وارد صحنه شدند.
• اصل اجتماعی نخبه ـ توده که مورد استفاده تئوری نخبگان قرار می گیرد و خود مفاهیم «نخبه» و «توده» ـ بدون استثنا ـ بر پایه های سوبژکتیف استوار شده اند.

• تئوری نخبگان وجود قوانین عینی اجتماعی را منکر می شود و تقدم وجود اجتماعی بر شعور اجتماعی را نمی پذیرد.


• تئوری نخبگان حقایق امور زیرین را زیر پا می نهد:
• اولا این حقیقت امر را که شیوه تولید نعمات مادی تعیین کننده خصلت جامعه و توسعه آن است.
• ثانیا این حقیقت امر را که مولدان بی واسطه نعمات مادی حاملین تعیین کننده توسعه اجتماعی و بطور کلی بانی و موجد کلیه حوادث مهم تاریخی اند.

• مراجعه کنید به مقوله
شخصیت.

پایان

۲ نظر:

  1. سلام.خسته نباشید با این همه کارهای خوب و باارزش. ضمنا خوب بود ایمیل آدرسی هم می گذاشتی . همچنین کاش یک توضیحات مختصری هم در مورد خودتان می نوشتید.
    با تشکر

    پاسخحذف
  2. با تشکر از اینکه نظری بر حاصل کار ما می افکنید و باعث دلگرمی ما می شوید.
    خیلی ممنون از پیشنهادات تان.
    ما در زمینه ارائه بیوگرافی مؤلفین مقاله ها و مقوله ها از سوئی با کمبود منابع مواحهیم و از سوی دیگر اندیشه را بر اندیشمند مقدم می دانیم.
    تا اگر کسی مقاله ای را احیانا خواند، به حفظ نام نویسنده و درجات تحصیلی و مقام اجتماعی اش بسنده نکند.
    بلکه به محتوای مقاله بیندیشد و ما را در تصحیح و تدقیق برداشت های مان دستگیر باشد.
    در هر حال خیلی ممنون که با نظرات تان ما را به تأمل برمی انگیزید.

    پاسخحذف