۱۴۰۴ مهر ۱۵, سه‌شنبه

درنگی در کنفوسیوس و جهان بینی او (۸)

 

 
نام هنگام تولد
 کوین شاه
(۵۵۱ قبل از میلاد ـ  ۴۷۹ قبل از میلاد)
(عمر: ۷۱–۷۲ سال)
 
درنگی 
از
شین میم شین

 

 
کنفوسیوس
شرافتمند هر چه را می خواهد در خود می جوید و دون مایه و فرومایه در دیگران!
 
کنفوسیوس
در این ادعا و اندرز 
بشری
را
به دو «طبقه» اخلاقی (اتیکی) طبقه بندی می کند:
شرافتمند و دون مایه
 
صفات بی شرف و شریف و  با شرف
از مفاهیم اخلاقی اشراف برده دار و فئودال اند 
که 
همچنان و هنوز در ادبیات ما رواج وسیع دارند:
ایرانیان مفهوم فقیر  و عقب مانده و بی فرهنگ
کماکان
از بی شرف به عنوان فحش واژه بهره برمی گیرند
و
از باشرف و شریف و شرافتمند به عنوان تحسین واژه.
 
مفاهیم اخلاقی
 به درد درک و توضیح چیزها و پدیده ها و روندها و سیستم ها (انسان ها) نمی خورند
و
فاقد ارزش و اعتبار علمی اند.
 
کنفوسیوس
فرق و تفاوت و تضاد با شرف با فرومایه و دون مایه 
را
در
جست و جوی همه چیز در خویشتن و همنوع می داند.
 
مفهوم گل و گشاد و انتزاعی «همه چیز» 
را
فقط می توان به طور دلبخواهی تفسیر کرد.
 
شاید منظور کنفوسیوس این باشد  
که
اشراف و اعیان و نجبا و بزرگان
نقش تعیین کننده را در دیالک تیک خویش و ناخویش (بیگانه) از آن خویش می دانند 
و
بی شرف ها، فرومایگان و دون مایگان (توده به اصطلاح «بی همه چیز»)
 در ناخویش، بیگانه،  این و آن.
یعنی
معایب خود را نادیده می گیرند و معایب دیگران را برجسته و مطلق می کنند
و
همه کسشاه ها و کوزه ها را بر سر دیگران خرد و خراب می کنند.

دیالک تیک خویش و ناخویش (بیگانه)
یکی از فرم های بسط و تعمیم دیالک تیک داخلی و خارجی (درونی و برونی) است.
 
برای تعیین نقش تعیین کننده در این دیالک تیک
 باید داخلی و خارجی مشخصا بررسی شوند.
 
مثال:
اگر منظور از داخلی، سیستم (نباتات) و منظور از خارجی، محیط پیرامون (زمین) باشد، 
نقش تعیین کننده از آن محیط پیرامون خواهد بود.
در باغ لاله روید و در شوره زار، خس.


اگر منظور از داخلی، شرایط ملی و منظور از خارجی، شرایط  بین المللی باشد،
نقش تعیین کننده از آن داخلی خواهد بود.
به همین دلیل
دشمنان هر خلقی دنبال ستون پنجم در داخل آن خلق می گردند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر