۱۴۰۴ مهر ۱۴, دوشنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۵۴۱)

      https://img2.chinadaily.com.cn/images/202005/27/5ece2147a310a8b2fa4bc20c.jpeg  


میم حجری
 
 زن آمریکایی: 
جایزه صلح نوبل حق این دختر است که دو کاروان جهانی برای کمک به غزه راه انداخت و دو بار توسط اسرائیل بازداشت شد، نه دونالد ترامپ

در ذات سیاست نیست که بهترین افراد انتخاب شوند،
بهترین افراد نمی خواهند
بر هم نوعانشان حکومت کنند.
 جورج
 مک دونالد


حریف اصلا نمی داند که سیاست و حکومت چیست.
معیار حریف برای بهترین افراد چیست که نمی خواهند وارد سیاست بشوند؟
بهترین افراد وارد چی می خواهند بشوند؟

مارکس و انگلس و روزا و لیبکنشت و ستکین و چه گوارا و کاسترو هوشی مین و لنین و آن و این
بهترین افراد زمین نبوده اند؟
پس چرا وارد سیاست شده اند و از دار و ندار و جان  و خان و مان خود حتی گذشته اند؟


ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر تو اَم سنگین شده
ای به روی چشم من گسترده خویش
شادیَم بخشیده از اندوه بیش
همچو بارانی که شویَد جسم خاک
هستیَم زآلودگی ها کرده پاک
ای تپش های تَنِ سوزان من
آتشی در سایه ی مژگان من
ای ز گندمزارها سرشارتر
ای ز زرین شاخه ها پر بارتر
ای درِ بگشوده بر خورشیدها
در هجومِ ظلمت تردیدها
با تو اَم دیگر ز دردی بیم نیست
هست اگر، جُز دردِ خوشبختیم نیست
ای دلِ تنگ من و این بارِ نور
های هویِ زندگی در قعرِ گور
ای دو چشمانت چمنزارانِ من
داغ چَشمت خورده بر چَشمان من
پیش از اینَت گر که در خود داشتم
هرکسی را تو نمی انگاشتم
دردِ تاریکیست دردِ خواستن
رفتن و بیهوده خود را کاستن
سر نهادن بر سیَه دل سینه ها
سینه آلودن به چرک کینه ها
در نوازش، نیش ماران یافتن
زهر، در لبخند یاران یافتن
زر نهادن در کفِ طرارها
گم شُدن در پهنه ی بازارها
آه، ای با جانِ من آمیخته
ای مرا از گور من انگیخته
چون ستاره با دو بال زرنشان
آمده از دور دستِ آسمان
جوی خشک سینه ام را آب، تو
بِستَرِ رَگ هام را سیلاب، تو
در جهانی اینچنین سرد و سیاه
با قدم هایَت، قدم هایم به راه
ای به زیر پوستم پنهان شده
همچو خون در پوستم جوشان شده
گیسویَم را از نوازش سوخته
گونه هام از هُرمِ خواهش سوخته
آه، ای بیگانه با پیراهَنم
آشنای سبزه زارانِ تنم
آه، ای روشن طلوع بی غروب
آفتاب سرزمین های جنوب
آه، آه ای از سحر شاداب تر
از بهاران تازه تر سیراب تر
عشق دیگر نیست این، این خیرگی ست
چلچراغی در سکوت و تیرگی ست
عشق چون در سینه ام بیدار شد
از طلب پا تا سرم ایثار شد
این دگر من نیستم، من نیستم
حیف از آن عمری که با من زیستم
ای لبانم بوسه گاهِ بوسه اَت
خیره چشمانم به راه بوسه اَت
ای تَشنُج های لذت در تَنم
ای خطوطِ پِیکَرت پیراهنَم
آه می خواهم که بشکافم ز هم
شادیَم یک دم بیالاید به غم
آه، می خواهم که برخیزم ز جای
همچو ابری اشک ریزم، های های
این دل تنگ من و این دودِ عود
در شبستان، زخمه های چَنگ و رود
این فضای خالی و پروازها
این شب خاموش و این آوازها
ای نگاهت لای لایی سِحر بار
گاهوارِ کودکان بیقرار
ای نفسهایَت نسیم نیمه خواب
شُسته از من لرزه های اضطراب
خفته در لبخند فرداهای من
رفته تا اعماقِ دنیا های من
ای مرا با شور و شعر آمیخته
این همه آتش به شعرم ریخته
چون تَبِ عشقم چنین افروختی
لاجرم شعرم به آتش سوختی
"فروغ فرخزاد"




#مار_در_معبد
اثر: #غلامحسین_ساعدی
#نشرنگاه
اندازه: رقعی نرم
صفحات: ۱۰۰ صفحه
سال و دوره چاپ: ۱۴۰۳ ششم
کیفیت: نو
قیمت : ۹۵ تومان
نمایش نامه ای 4 پرده ای . ماجرا در مورد مردم جامعه ای است که فقیر و جاهلند و به همین دلیل فریب وعده های سوداگری را خورده و اموالشان به باد می رود . آنها برای دادخواهی به سوی حاکم می روند و حاکم متوجه هوش سوداگر می شود …
می بینیم که این جامعه یک جامعه احساساتی هست ، مردم خیلی راحت فریب می خورند ، حاکم در برابر تمام بدبختیشون وعده هایی بهشون می ده و آنها سریع باور می کنند و افراد زرنگ تر جامعه طریقه تسلط بر این جامعه را کشف کرده و قدرت جدید آرام آرام در کنار قدرت قبلی رشد کرده و بعد قدرت قبلی را کنار می زند …
#بخشی_از_نمایش:
پادوى اول(با فرياد) آهاى ملت، آهاى ملت بيچاره، ملت گرسنه،
ملت بينوا، ديگه دوره نكبت و مذلت تموم شد. از اين به بعد ديگه كسى نبايد ماتم يه لقمه نونو بگيره. انجمن كمك مى‌كنه به فقرا، بيچاره‌ها، قحطى كشيده‌ها، ظلم‌ديده‌ها، زجركشيده‌ها كمك مى‌كنه. آرد مى‌ده، شكر مى‌ده، قند مى‌ده، روغن مى‌ده، و همه‌اش مجانى، به همه چيز بدين مژده مى‌ده، آهاى فقرا، بيچاره‌ها. گداگشنه‌ها.
پادوى دوم(با فرياد) آهاى مردم. كجايين، ديگه گذشته‌ها گذشت
كه گشنگى مى‌خوردين، قحطى مى‌كشيدين، بيچاره بودين، انجمن كمك مى‌كنه، احسان مى‌كنه، آرد مفتى،
روغن مفتى، شكر مفتى، برنج و صابون و نفت مفتى آهاى‌هاى
(ساكت مى‌شود هر دو چند لحظه دوروبر ميدان را نگاه مى‌كنند و منتظر مى‌شوند.)
پادوى اولنخير مثل اينكه خبرى نيست.
پادوى دومديگه بازارمون كساد شده.
پادوى اولتا يه هفته پيش كه وضعمون خيلى خوب و روبه‌راه بود.
پادوى دومعوضش اين هفته يه برگ هم فروش نكرديم.
پادوى اول(با صداى آهسته و محتاطانه) مى‌دونى وقتى مردم مى‌بينن
كه خبرى نشد ديگه سر مى‌خورن و رغبت و علاقه نشون نمى‌دن.
پادوى دومخبر چى؟
پادوى اولآخه تا امروز ما همه‌ش داد زديم و وعده و وعيد داديم كه
عوض شده، فقر و فلاكت از بين مى‌ره، آذوقه و زندگى به قيمت آب خوردن و مردمم هى منتظر شدن و منتظر شدن و وقتى ديدن خبرى نشد دلسرد و مأيوس شدن ديگه.
پادوى دومخب ديگه ماهام حرف مفت مى‌زديم و حالاش هم
مى‌زنيم حرف مفت زدن كه ديگه مايه نمى‌خواد.




پزشکیان : دولت پول نداره خودتون یه فکری برای تحصیل و ساخت مدرسه بچه هاتون بکنید ...!
پ.ن:
رئیس‌جمهور یک مملکت میگه «دولت پول نداره، خودتون مدرسه بسازید»، یعنی دولت نولبیرال کارش فقط وطن فروشیه، خام فروشیه ، فساد مالی، اختلاسگر، رانتخور و نه خدمت به ملت. اگر شما حتی عرضه مدیریت بودجه رو ندارید،استعفا بدید،مردم خودشون بلدن برای بچه‌هاشون آینده بسازن.
آقای پزشکیان استعفا بده و بشین تو خونه بی خیال اداره کشور.ملت تکلیفشون را بدانند و یک رئیس جمهور دیگه انتخاب کنند.


پزشکیان :
 دولت پول نداره خودتون یه فکری برای تحصیل و ساخت مدرسه بچه هاتون بکنید ...!

ایراد این حرف پزشکیان کجا ست؟
این حرف او چه ربطی به نئولیبرالیسم دارد؟
ماهیت طبقاتی دولت در ج اسلامی ایران چیست؟
اصلا
طبقه حاکمه در  ج اسلامی ایران کیست؟
دولت در هر جامعه ای
چماق طبقه حاکمه است.
دولت ایزار اعمال دیکتاتوری در دست طبقه حاکمه است.
وظیفه اساسی و اصلی دولت
حراست از منافع استراتژیکی طبقه حاکمه است.
گروهی از مدعیان مدعی اند که دولت  ج اسلامی ایران دولت اشراف فئودال است
حضرات بیسواد اما  از فرط حواسپرتی
انتقاد میکنند که چرا دولت  ج اسلامی ایران
حاتم طایی نیست.
گروهی بی خبر از هر و بر ادعا می کنند که  دولت ج اسلامی ایران
دولت نئولیبرال های کذایی است
ضمنا از رئیس دولت
انتظار دارند که حاتم طایی باشد.
دولت  ج اسلامی ایران
تحت فشار عظیم تهدیدات و تحریمات امپریالیستی است و هر لحظه می تواند
بمباران اتمی شود و   بالکاانیزه شود
حفظ موجودیت کشور در دستور روز است
دولت پزشکیان زیر بمباران تهمت هاو توهین ها و تحقیرها
تمام تلاشش را برای جلوگیری از تهدیدات و تحریمات کرده است
امپریالیسم سر سازش ندارد
فقط  ج اسلامی ایران که نیست
دایره محاصره دور روسیه و چین و غیره تنگ تر می شود
ونزوئلا هر لحطه می تواند مورد حمله قرار گیرد
در گرجستان ولوله برپاست
بشریت در آستانه ج ج سوم ایستاده است که جنگی هسته ای و بدتر از هسته ای خواهد بود
تمدن بشری در خطر است

محافظه کاری از سجایای اخلاقی بورژوایی است و بورزوازی صدهزار بار انقلابی تر و مترقی تر از اشراف است

چرا فلفل دهان ما را می‌سوزاند؟
رمز و راز علمی، فواید، مضرات و کاربردهای آن برای سلامتی بدن
مقدمه
فلفل یکی از پرمصرف‌ترین ادویه‌ها در سراسر جهان است. در این بخش از (معلومات ارزشمند برای همه) ارائه خواهیم داد از آسیای میانه و خاورمیانه تا امریکای جنوبی و اروپا، این گیاه پرحرارت در غذاها، داروهای گیاهی و حتی صنایع دارویی جایگاهی ویژه دارد. اما یکی از ویژگی‌های بارز فلفل که آن را متمایز می‌سازد، سوزشی است که هنگام خوردن در دهان ایجاد می‌کند.
این حس سوزش برای برخی افراد لذت‌بخش است و غذا را خوش‌طعم‌تر می‌سازد، اما برای عده‌ای دیگر بسیار آزاردهنده به نظر می‌رسد. پرسش اصلی این است:
چرا فلفل باعث سوزش می‌شود؟ این سوزش چه فواید و مضراتی دارد؟ چگونه می‌توان آن را کنترل کرد؟ و در نهایت، فلفل چه نقشی در سلامت انسان ایفا می‌کند؟
دلیل علمی سوزش فلفل در دهان
فلفل حاوی ترکیبی فعال به نام کپسایسین (Capsaicin) است. این ماده مسئول طعم تند و حس سوزش در فلفل‌های مختلف است.
کپسایسین به گیرنده‌های عصبی خاصی در دهان و بدن، به نام TRPV1 receptors متصل می‌شود.
این گیرنده‌ها در اصل برای شناسایی حرارت بالا و درد ناشی از سوختگی طراحی شده‌اند.
وقتی کپسایسین با آن‌ها تماس می‌گیرد، بدن به اشتباه فکر می‌کند که دهان دچار سوختگی حرارتی شده است.
در واقع هیچ افزایش دمای واقعی رخ نمی‌دهد، بلکه این یک توهم عصبی است که بدن آن را به صورت سوزش و درد احساس می‌کند.
به همین دلیل است که وقتی فلفل می‌خوریم، دهان و حتی زبانمان می‌سوزد، عرق می‌کنیم، و ضربان قلب افزایش می‌یابد.
چرا بعضی افراد فلفل را دوست دارند؟
افراد مختلف حساسیت متفاوتی نسبت به کپسایسین دارند.
کسانی که مرتب فلفل می‌خورند، به مرور زمان بدنشان به کپسایسین عادت می‌کند و آستانه تحمل آن‌ها بالا می‌رود.
تحقیقات روان‌شناسی نشان داده است که برخی افراد از تجربه‌های چالش‌برانگیز و هیجان‌انگیز لذت می‌برند، بنابراین خوردن فلفل برایشان نوعی ماجراجویی و لذت محسوب می‌شود.
فواید و مزایای مصرف فلفل و حس سوزش آن
تقویت گردش خون و سلامت قلب
کپسایسین باعث گشاد شدن رگ‌ها و بهبود جریان خون می‌شود. این امر:
به کاهش فشار خون کمک می‌کند.
خطر لخته شدن خون را کاهش می‌دهد.
احتمال سکته قلبی و مغزی را کمتر می‌سازد.
کمک به کاهش وزن و چربی‌سوزی
کپسایسین دمای بدن را کمی افزایش می‌دهد.
این فرآیند به نام ترموژنز (Thermogenesis) شناخته می‌شود و موجب افزایش متابولیسم می‌گردد.
در نتیجه، بدن کالری بیشتری می‌سوزاند و چربی‌های ذخیره شده کاهش می‌یابد.
تقویت سیستم ایمنی
فلفل سرشار از ویتامین C، بتاکاروتن و آنتی‌اکسیدان‌ها است. این ترکیبات:
سیستم ایمنی را تقویت می‌کنند.
به بدن کمک می‌کنند با سرماخوردگی، آنفلوآنزا و بیماری‌های ویروسی مقابله کند.
تسکین دردهای مزمن
در پزشکی، کرم‌ها و پمادهای حاوی کپسایسین برای کاهش دردهای:
آرتروز
دردهای عضلانی
درد نوروپاتیک (عصبی)به کار می‌روند.
افزایش طول عمر
برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که افرادی که مرتب فلفل مصرف می‌کنند، عمر طولانی‌تری دارند؛ زیرا خطر بیماری‌های قلبی، سرطانی و متابولیک در آن‌ها کمتر است.
بهبود گوارش
مصرف فلفل به ترشح بیشتر آنزیم‌های گوارشی کمک می‌کند و باعث:
بهبود هضم غذا
کاهش یبوست
افزایش اشتهامی‌شود.
مضرات و معایب مصرف بیش از حد فلفل
در کنار فواید، زیاده‌روی در مصرف فلفل می‌تواند مشکلاتی به همراه داشته باشد:
مشکلات گوارشی:
سوزش معده
ریفلاکس اسید
اسهال یا تحریک روده
تحریک پوست و چشم:
تماس فلفل با چشم می‌تواند بسیار خطرناک باشد و التهاب شدید ایجاد کند.
تماس طولانی‌مدت با پوست باعث قرمزی و خارش می‌شود.
مشکلات کبدی:
مصرف بیش از حد می‌تواند به سلول‌های کبد آسیب بزند.
بارداری و شیردهی:
در برخی زنان باردار باعث سوزش معده شدید می‌شود.
ممکن است طعم شیر مادر را تغییر دهد.
اختلال در جذب بعضی مواد معدنی:
مصرف زیاد فلفل ممکن است جذب آهن و روی را کاهش دهد.
راهکارهای کاهش سوزش فلفل در دهان
اگر فلفل زیادی خوردید و دهانتان آتش گرفت، بهترین راهکارها عبارتند از:
نوشیدن شیر یا خوردن ماست (کازئین موجود در لبنیات کپسایسین را خنثی می‌کند).
خوردن نان یا برنج برای جذب ماده تند.
مصرف روغن گیاهی یا زیتون برای حل کردن کپسایسین.
خوردن شکر یا عسل برای آرام کردن حس سوزش.
اجتناب از خوردن آب ساده، چون آب کپسایسین را پخش کرده و سوزش را بیشتر می‌کند.
کاربردهای فلفل در تغذیه و طب سنتی
در غذاها:
برای خوش‌طعم کردن خوراک‌ها، سوپ‌ها و سس‌ها.
در تهیه ترشی‌ها و غذاهای محلی.
در طب سنتی:
درمان سرماخوردگی و گرفتگی بینی.
بهبود دردهای عضلانی.
افزایش انرژی و تقویت بدن.
در صنایع دارویی:
تولید کرم‌ها و پمادهای ضد درد.
تهیه داروهای کاهش وزن.
در زیبایی و پوست:
برخی ماسک‌های پوستی برای افزایش جریان خون به پوست از عصاره فلفل استفاده می‌کنند.
ترکیبات غذایی و دارویی مفید با فلفل
فلفل + لیمو: برای تقویت ایمنی و جلوگیری از سرماخوردگی.
فلفل + سیر: برای کاهش فشار خون و پاکسازی بدن.
فلفل + زنجبیل: برای چربی‌سوزی و افزایش انرژی.
فلفل + عسل: برای بهبود گلودرد و تقویت عمومی بدن.
فلفل + زردچوبه: ترکیب ضدالتهابی قوی برای مفاصل.
نتیجه‌گیری
سوزش فلفل در دهان تنها یک احساس ساده نیست، بلکه واکنش پیچیده‌ای میان کپسایسین و گیرنده‌های عصبی ما است. این حس هم فواید فراوانی دارد و هم در صورت افراط می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند.
در مصرف متعادل، فلفل:
به قلب و عروق کمک می‌کند.
متابولیسم را افزایش می‌دهد.
ایمنی بدن را تقویت می‌سازد.
و حتی به تسکین درد کمک می‌کند.
اما در مصرف زیاد، مشکلات گوارشی، کبدی و حساسیت پوستی بروز می‌کند.
بنابراین، راه درست بهره‌برداری از فلفل، رعایت اعتدال است.



آینده ی کودک همیشه کار دو نفر است:
 والدین و معلم
ماکیاولی

خلایق خیال می کنند که ماکیاولی علامه ای تحفه است.
ما همین خرافه او را مورد تأمل قرار می دهیم:
منظور ماکیاولی از آینده کودک  چیست؟
 آینده  بجه عمله ای را نه والدین او تعیین می کنند و نه معلمین او.
 آینده  بجه عمله ای را
جایگاه اجتماعی او یعنی تعلق والدینش به قشر ساختمانی و زراعتی پرولتاریا تعیین می کند.
یعنی خاستگاه طبقاتی اش تعیین می کند
  بجه عمله ای
در بهترین حالت می تواند سر عمله شود و نه رئیس جمهور و نه حتی مهندس و معلم و پزشک و آخوند
همگلاسی عمله زاده ما خیلی با هوش بود و می خواست طلبه شود
آخوند روستا اما موافقت نکرد
فقط به پسر کودن تاجر ده جواب مثبت داد

آخرین جزئیات از کودتای نافرجام در گرجستان
از زمانی که حزب حاکم رویای گرجستان در انتخابات سال گذشته ادعای پیروزی کرد، مذاکرات پیوستن به اتحادیه اروپا را متوقف کرد و در برابر برنامه‌های غربی برای کشاندن کشور به بحران مقاومت کرد، در نهایت تلاش‌ها برای دخالت در امور داخلی این کشور تشدید شده است.
اعتراضات مخالفان که در 4 اکتبر - روز انتخابات محلی گرجستان که رویای گرجستان با اکثریت آرا در هر شهرداری پیروز شد - رخ داد، نمونه‌ای از این تلاش های مخالفان است.
حتی با ادامه شمارش آرا، صحنه‌ای در میدان آزادی در مرکز شهر تفلیس، نزدیک پارلمان، برای یک گردهمایی برنامه‌ریزی شده برپا شد که برگزارکنندگان آن، در این رویداد آشکارا از «سرنگونی مسالمت‌آمیز» حکومت رویای گرجستان صحبت کردند.
یکی از برگزارکنندگان، پاتا بورچولادزه، به رسانه‌ها گفت: «ما قدرت را به دست خود می‌گیریم... ما تنها اربابان این کشور خواهیم بود.»
ایراکلی کوباخیدزه، نخست وزیر گرجستان نیز در مورد «خشن‌ترین پاسخ» به هر اقدام غیرقانونی هشدار داد.
علیرغم هشدارها، معترضان ترافیک خیابان مرکزی روستاولی و میدان آزادی تفلیس را کاملاً مسدود کردند و با شکستن موانع آهنی به سمت اقامتگاه ریاست جمهوری یورش بردند.
نیروهای ویژه از اسپری فلفل و ماشین‌های آب‌پاش برای متفرق کردن معترضان از میدان نزدیک کاخ ریاست جمهوری استفاده کردند.
اراذل و اوباش به سمت تیم‌های فیلمبرداری شبکه تلویزیونی ایمدی اسپری فلفل پاشیدند.
درگیری‌ها در تفلیس منجر به زخمی شدن شش معترض و 21 پلیس شد.
پنج چهره مخالف در تفلیس به دلیل درخواست «سرنگونی قدرت دولت» در جریان تجمعات پس از انتخابات دستگیر شدند.
مقامات گرجستان چه واکنشی به اعتراضات نشان دادند؟
ایراکلی کوباخیدزه، نخست وزیر گرجستان، گفت که اعضای مخالف حزب جنبش ملی متحد، متعلق به میخائیل ساکاشویلی، رئیس جمهور سابق گرجستان، برای پنجمین بار تلاش کردند تا "میدان" (اعتراضات گسترده) را در گرجستان برپا کنند.
کوباخیدزه سفیر اتحادیه اروپا را مسئول ناآرامی‌ها در تفلیس دانست و او را به حمایت از تلاش برای سرنگونی نظم قانون اساسی متهم کرد.
کوباخیدزه به خبرنگاران گفت: «شما می‌دانید که برخی افراد از خارج از کشور، از جمله نماینده اتحادیه اروپا، حمایت مستقیم خود را از تلاش برای سرنگونی نظام قانون اساسی ابراز کرده‌اند... با توجه به این واقعیت، سفیر اتحادیه اروپا در گرجستان مسئولیت ویژه‌ای دارد.»
هدف امپریالیسم
تنگ تر کردن روز افزون محاصره روسیه و ایران و ج خ چین
و
نرمالیزاسیون و بالکانیزاسیون آنها ست


کدخدایی:
چین با لبوبو اروپا را گرفته ما هنوز شعار می‌دهیم!
عباسعلی کدخدایی، حقوقدان شورای نگهبان:
 کشورهایی مانند چین با نفوذ فرهنگی، همچون لبوبو، بازار اروپا را گرفته‌اند، ولی ما نتوانستیم دین اسلام را مؤثر به جوانان منتقل کنیم.

کدخدایی هنوز معنی فرهنگ را و محتوای لَبوبو و لبو را نمی داند.
رشد ج خ چین
مثل رشد ج اسلامی ایران
رشدی تک بعدی است:
رشدی علمی و فنی و فن اوری است
از یک و نیم میلیون جمعیت چین
هنوز فیلسوفی پدید نیامده است
به همین دلیل
کفگیر فکری و فلسفی ج خ چین به ته دیگ خورده است و به کنفوسیونیسم دخیل بسته است
ج اسلامی ایران هم به همین سان
ج اسلامی ایران
حتی از محتوای قرآن کریم خبر ندارد

لَبوبو (چینی: 拉布布; پین‌یین: Lā bù bù) مجموعه‌ای از عروسک‌های پولیشی و کلکسیونی است که توسط تصویرگر هنگ‌کنگی کاسینگ لونگ ساخته شده است. این مجموعه عروسک‌ها شامل الف‌های شبیه جانور با چهره اغراق‌آمیز است که شخصیت اصلی آن لبوبو می‌باشد؛ هیولایی با دندان‌های تیز، گوش‌های بزرگ و ظاهری آشفته.
این عروسک‌ها به‌طور انحصاری توسط خرده‌فروش چینی پاپ مارت (Pop Mart) تولید و عرضه می‌شوند. پاپ مارت عروسک‌های لبوبو را بیشتر در جعبه‌های مهر و موم‌شده عرضه می‌کند که هویت دقیق شخصیت داخل آن پنهان است؛ روشی که به آن بسته‌بندی جعبه کور (blind box packaging) گفته می‌شود. در طول زمان، این مجموعه گسترش یافته و شامل نسخه‌های مختلف لبوبو و شخصیت‌های مرتبط دیگر شده است که اغلب در تعداد محدود یا به‌صورت مجموعه‌های موضوعی منتشر می‌شوند.



وقتی سعدی قرن ها پیش داستانی شبیه به کشتی تایتانیک را روایت می کند...
شیخ اجل سعدی حکایت می کند که جوانی به معشوق سوار بر کشتی، در دریایی وسیع سفر می کردند. ناگهان کشتی گرفتار طوفان و امواج سخت می شود و هر دو به دریا می افتند، چون دریانوردان تصمیم به نجات آن دو می گیرند، جوان از آنها می خواهد که نخست دست معشوق را بگیرند و او را نجات دهند، اما همین زمان موجی مهیب از راه می رسد و او را به قعر دریا می برد....
جوانی پاکباز و پاکرو بود
که با پاکیزه رویی در کِرو بود
چنین خواندم که در دریای اعظم
به گردابی درافتادند با هم
چو ملاح آمدش تا دست گیرد
مبادا کاندر آن حالت بمیرد
همی گفت از میان موج و تشویر
مرا بگذار و دست یار من گیر
در این گفتن جهان بر وی برآشفت
شنیدندش که جان می‌داد و می‌گفت:
حدیث عشق از آن بطال منیوش
که در سختی کند یاری فراموش
چنین کردند یاران زندگانی
ز کار افتاده بشنو تا بدانی
که سعدی راه و رسم عشقبازی
چنان داند که در بغداد تازی
دلارامی که داری دل در او بند
دگر چشم از همه عالم فرو بند
اگر مجنون لیلی زنده گشتی
حدیث عشق از این دفتر نبشتی
"گلستان سعدی "

لقمان حکیم چه زیبا گفت :
من سیصد سال با داروهای مختلف، مردم را مداوا کردم؛
و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم؛
که هیچ دارویی بهتر از "محبت" نیست!
کسی از او پرسید: و اگر این دارو هم اثر نکرد چی؟
لقمان حکیم لبخندی زد و گفت؛
"مقدار دارو را افزایش بده! "
جواب سلام را باسلام بده،
جواب تشکر را با تواضع،
جواب کینه را با گذشت،
جواب بی مهری را با محبت،
جواب دروغ را با راستی،
جواب دشمنی را با دوستی،
جواب خشم را به صبوری،
جواب سرد را به گرمی،
جواب نامردی را با مردانگی،
جواب پشت کار را با تشویق،
جواب بی ادب را با سکوت،
جواب نگاه مهربان را با لبخند،
جواب لبخند را با خنده،
جواب دل مرده را با امید،
جواب منتظر را با نوید،
جواب گناه را با بخشش،
هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار، مطمئن باش
هر جوابی بدهی،
یک روزی، یک جوری، یک جایی به تو باز گردد...
همه این پیشنهادهای لقمان
فرمال و بند تنبانی و آبدوغخیاری اند.
ما این ها را تحلیل مارکسیستی خواهیم کرد و خرافاتی بودن شان را ثابت خواهیم کرد

خوک های #کنسرسیوم_جهانی_صهیونیست #گرتا_تونبرگ را به شدت #شکنجه دادند
روزنامه‌نگار ترک و فعال جهانی ناوگان #صمود ، @ersinceliq، می‌گوید: «اسرائیلی‌ها گرتا تونبرگ را به شدت شکنجه دادند، او را روی زمین کشیدند... او هنوز یک بچه کوچک است. آنها او را رنج دادند؛ آنها او را مجبور کردند پرچم اسرائیل را ببوسد. هر کاری که نازی‌ها انجام دادند، آنها هم همان کار را کردند.»



به نظر می‌رسید که اسرائیل دیگر نمی‌توانست پست تر و کثیف تر و جنایتکارانه تر عمل کند، ولی نه، امروز کودکان فلسطینی را در حالی که در صف پر کردن بطری‌های آب در اردوگاه پناهندگان در شهر غزه بودند، با گازهای شیمیایی مسموم کرد.
اسرائیل هیچ قانون یا خط قرمزی ندارد؛ به همان راحتی که مهدکودک را بمباران میکند به همان راحتی نیز کودکان را با گاز شیمایی مسموم میکند
این تروریسم دولتی محض است.
به خواب رفتن خرد (عقل)
  به بیدار شدن هیولا
منجر می شود.
روانشناسی مبارزه با جنگ پارتیزانی
از دیرباز
همین جنون خونین خردستیز خرانه است:
ارتش هیتلر
به ازای کشته شدن هر سرباز آلمانی توسط پارتیزان های سرخ
دهی را به آتش کشیده اند و سکنه ده را تیرباران کرده اند
ارتش امریکا
مثلا سکنه میلای را قتل عام کرده اند
نصف خاک ویتنام را با بمب های دی اوکسین
لم یزرع و مسموم ساخته اند
کره شمالی را وجب به وجب به بمب ناپالم بسته اند
در افغانستان
از جمجمه ها مناره ساخته اند.
فقط غزه نیست



جای روشنگری علمی و انقلابی
را
مرگ در زیر شکنجه و هارت و پورت و غیره نمی گیرد.
با مرگ روزبه و تیزابی و بیگوند و  غیره
حزب توده تضعیف می شود و نه تقویت و تحکیم.
شهامت و شجاعت و تهور و جانبازی
 از سجایای اخلاقی اشراف برده دار و فئودال بوده اند
نامعاصرند.
کهنه شده اند.
ارتجاعی اند.
بی اعتبار شده اند
و
توسط بورژوای انقلابی نقد و حذف شده اند.  
بورژوای  سجایای اخلاقی خاص خود را به جای اینها نهاده است
 مثلا محافظه کاری را.
 احتیاط را.
ارجمندی حیات را.
عالی ترین نعمت هستی بودن رندگی را.
 دیپلوماسی را.
  بورژوای خود را علنا و رسما محافظه کار نامیده است.


دونالد ترامپ روسیه را دو بار «ببر کاغذی» نامید.
عبارت «ببر کاغذی» از چین وارد سیاست جهانی شد. در اواسط قرن بیستم، مائو تسه‌تونگ به طور گسترده از آن برای توصیف رقبایش، بالاخص دولت آمریکا استفاده کرد که در نگاه اول تهدیدآمیز به نظر می‌رسند اما پایه محکمی برای جاه‌طلبی‌های خود ندارند.
به عبارت ساده، «ببر کاغذی» تصویر دشمنی است که ممکن است تهدیدآمیز به نظر برسد اما در واقع ضعیف است.
اظهارات دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، مبنی بر اینکه روسیه و پوتین «ببر کاغذی» هستند، به طور گسترده‌ای سروصدا کرد. علاوه بر این، ترامپ دو بار از آن استفاده کرد، هر دو بار در چارچوب عملیات روسیه در اوکراین. ترامپ معتقد است که علیرغم عملیات مسکو، قدرت واقعی این کشور به دلیل مشکلات اقتصادی و وابستگی به صادرات انرژی محدود شده است.
در جواب، پوتین در اجلاس «والدای» اروپا و پیمان ناتو را «ببر کاغذی» نامید و گفت اتحادیه اروپا رو به زوال است.
تا حدودی با پوتین میشود موافق بود، روسیه در اوکراین با ناتو در حال جنگ است، و با سرعت در حال پیشروی است.
اقتصاد اتحادیه اروپا قادر به مقابله با چالش‌های پیش روی خود نیست. در حالی که بعلت سفارشات نظامی مجتمع نظامی-صنعتی اروپا به سرعت در حال توسعه است، و شرکت‌های غیرنظامی با سرعت بیشتری در حال زوال هستند. مشکل اصلی بخش انرژی ویران شده است که نیاز به بازسازی کامل دارد، امروزه تامین انرژی اتحادیه اروپا خارج از اتحادیه اروپا وارد میشود، و اتحادیه اروپا به دلیل تقصیر خودش به یک «ببر کاغذی» تبدیل شده است - سیاست روسیه‌ هراسی، اروپا را از مواد اولیه و انرژی ارزان محروم کرده است. اروپایی‌ها هنوز بخشی بزرگی از سوخت را از طریق واسطه‌ها میخرند، و چندین برابر گران‌تر. بروکسل بعلت از دست دادن استقلال ، در موقعیت نامساعدی قرار گرفته است، زیرا بازارهای بیشتری از اتحادیه اروپا دور می‌شوند.
متاسفانه با این سیاست «اتحادیه اروپا در حال از دست دادن حاکمیت خود است و این نشانه قطعی تخریب اقتصادی بیشتر است. با رهبری فعلی، اتحادیه اروپا هیچ شانسی ندارد.».
والستانی.ا
مشخصه مرکزی و مهم و نمونه وار (تیپیک)  مائوئیسم
تحریف مفاهیم و مفهوم سازی سوبژکتیو، دلبخواهی، بند تنبانی و آبدوغخیاری بوده است.
 مائوئیسم را می توان سوبزکتیویسم هارت و پورتیستی محسوب داشت
۹۹ در صد محتوای کتاب های سرخ  مائو
هارت و پورت بوده اند
بی دلیل نبود که ساواک به توصیه مشاوران یانکی
در لفافه کتب ممنوعه
 به توزیغ وسیع آنها مبادرت می ورزید
 مائوئیسم
اتحاد شوروی را سوسیال ـ امپریالیسم جا زد و با امپریالیسم به سرنگونی سوسیالیسم رئال مبادرت ورزید
انتقاد از خود خروشچف را تحت عنوان رویزیونیسم بی اعتبار ساخت.
جای پرلتاریا به مثابه سوبژکت تاریخ را با دهقانان پر کرد
حای پرولتاریای جهانی و جنبش کارگری ـ کمونیستی را با سکنه مستعمرات پر کرد
امپریالیسم را هم ببر کاغذی نامید
در تحلیل نهایی به تخریب جنبش انقلابی کارگری و رهایی بخش ملی مدد رساند و رسیدیم به اینجا که
جنگ جهانی سوم تدارک دیده می شود.
روسیه
را اوباما قدرتی منطقه ای (رگیونال) نامید و عملا قدرت جهانی بودن ج خ چین را به رسمیت شناخت
روسیه را امپریالیسم
پمپ بنزین می نامد
پمپ بنزینی که نفت و گاز می فروشد
رهبر ح ک روسیه سیوگانف
روسیه را صادر کننده مواد خام نامیده است که فرقی با کشورهای جهان سوم ندارد.
طبقه حاکمه روسیه را اقلیت انگل اولیگارش ها تشکیل می دهند.
خود پوتین هم جزو و عضو باند اولیگارش است
به همین دلیل
امپریالیسم
برای تنبیه پوتین
اولیگارش های روس  را تحریم کرده است و یاخت های تجملی شان را مصادره کرده است.
طبقه حاکمه همه جوامع پسا سوسیالیستی اولیگارش ها هستند
یعنی اولیگارشیستی اند
اولیگارشیسم لایه ای انگلی است که بسان پارازیت ها از لاشه سوسیالیسم تغذیه می کند.
پوتین متحد اصلی ترامپ و نئوفاشیست ها و فاشیست ها و کنسرن های امپریالیستی است
لاطائلات پوتین باید تحلیل مارکسیستی شوند و می شوند



سهم ایران و آمریکا از نخبگان ایرانی
طبق آمار صندوق بین‌المللی پول هم‌اکنون بیش از ۲۵۰ هزار مهندس و پزشک ایرانی و بیش از ۱۷۰ هزار ایرانی با تحصیلات عالیه در آمریکا زندگی می‌کنند.
همچنین طبق آمار رسمی اداره گذرنامه، در سال ۸۷ روزانه ۱۵ کارشناس ارشد، ۳/۲ دکترا و سالانه ۵۴۷۵ نفر لیسانس از کشور مهاجرت کردند.

اینده دنیا در دستان چین روسیه و ایران؟

نا امیدم مکن از سابقه لطف ازل
تو پس پرده چه دانی که که خوب است و چه زشت.

 منظور دکتر  فیروز از دنیا چیست؟
 دنیا اسم همسایه ایرانی دربدر ما ست که نه شب خواب و نه روز آرام دارد.
اگر بشنود
جنون می گیرد.



رئیس سازمان فضایی جمهوری‌اسلامی از همکاری با پکن برای سفر به ماه خبر داده است. این همکاری با چین در پروژه فضایی موسوم به ماه نشین چانگ ۸ است که از سال گذشته آغاز شده است و «اکنون به پایان مرحله طراحی رسیده و ساخت نمونه مهندسی آن در آستانه آغاز است.»

شتر
در خواب بیند
پنبه دانه
گهی لف لف خورد
گه دانه دانه
مردم ایران نه کورند، نه کر و نه خر
ایوان های مداین بیشمار از قبیل عراق و لیبی و سوریه و لبنان و غزه ...
برای گرفتن درس عبرت
جلوی چشم شان است.
علاوه بر این
ایران
تنها نیست.
ج خ چین
برخاسته است که ننشیند


دیدگاه کسی که تعریف استقلال را نمی داند چه دیدگاهی است؟ منظور از دیدگاه چیست؟

 
مذاکره‌کننده سابق فلسطینی می‌گوید طرح ترامپ برای غزه «بوی استعمار می‌دهد»

مذاکره‌کننده سابق فلسطینی
شاید به دلیل حضور تونی بلر (نماینده استعمار انگیس) به این نتیجه رسیده باشد.
و گرنه فلسطین دیری است که مستعمره   است
حتی به مراتب بدتر
تحت استعمار آپارتاید عزرائیل است.
 فلسطینی ها
چه بسا حق ورود به خیابانی را حتی ندارند چه رسد به سلمانی.
به همین دلیل افریقای جنوبی و ایرلند
زخم شان تازه شده و  به مدافعه از حلق  فلسطین برخاسته اند.
طرح ترامپ
نه طرح
بلکه
توطئه است.
هدف این توطئه
بی همه کس سازی حماس   است:
دول اسلامی گوش به فرمان
توطئه را
همه تأیید کرده  اند و بر نوطئه گر آفرین گفته اند.
چه کسی از این به بعد باید از حماس حمایت کند؟
حماس در داخل و خارج ایزوله و  مفلوج می شود
طرح ترامپ
توطئه ای مسخره است.
مقاومت خلق  فلسطین
نه فقط صدهاهزار شهید
بلکه سران و سرداران خود را فدا کرده است تا نجات یابد
به چنین توطئه ای تن در نمی دهد
ضمنا
متحدان نتان
حتی
این توطئه را رد کرده اند
هدف ترامپ دریافت جایزه صلح ابدی است و نه چیز دیگر


«بخشی از گزارش هارتص و یک موسسه ردیابی اینترنتی در کانادا در خصوص کارزار تبلیغاتی برای روز حملهٔ اسرائیل به زندان اوین»
روز یکم تیر امسال، که یازدهمین روز از جنگ اسرائیل و جمهوری اسلامی بود، جنگنده‌های اسرائیلی به زندان اوین حمله کردند. آن بمباران ظاهراً بخشی از تصمیم کابینهٔ اسرائیل برای نشان دادن همراهی این کشور با مخالفان جمهوری اسلامی و جرئت بخشیدن به آن‌ها برای ابراز مخالفت علیه حکومت حاکم بر تهران بود.
محققان موسسهٔ «سیتیزن لب» در کانادا، نهادی که بر روی بدافزارها، نقض حقوق مدنی ناشی از فناوری‌ها و تهدیدات عرصهٔ دیجیتال کار می‌کند، در گزارش خود که روز جمعه ۱۱ مهر منتشر شد، به رویداد حمله به اوین توجه ویژه کرده‌اند.
به نوشتهٔ آن‌ها، ۳۷ دقیقه پس از آن حمله، حساب‌‌های ساختگی شروع به گزارش از «انفجار در زندان اوین» و القای این تصور کردند که ساکنان از خود منطقه گزارش‌هایشان را با مردم به اشتراک می‌گذارند.
سپس یک حساب کاربری دیگر ویدئویی متفاوت از انفجار سر درِ زندان را منتشر کرد و متعاقب آن حساب‌های کاربری دیگر ویدئوی جعلی را بازنشر کردند. بعداً معلوم شد همهٔ این «کاربران» مرتبط با شبکهٔ پروفایل‌های جعلی بودند و ارتباط آن‌ها با صفحهٔ کاربری «تل‌آویو-تهران» ردگیری شد.
به گفتهٔ این محققان، «بسیار بعید» است که فرد مستقلی بدون اطلاع قبلی از برنامه‌های ارتش اسرائیل توانسته باشد چنین محتواهایی را تهیه و به‌سرعت منتشر کند. پیام‌های متعدد توسط ربات‌ها بازنشر شده و با هشتگ‌هایی تلاش کردند با القای «سقوط از درون» نظام به مخاطب، آن‌ها را به رفتن به محل زندان و تجمع برای استقبال از «آزادی زندانیان» تشویق کنند.
بیشتر در این باره:
این محققان یک شبکهٔ هماهنگ از بیش از ۵۰ اسم پروفایل غیرواقعی در شبکهٔ ایکس را شناسایی کردند که با تکیه بر هوش مصنوعی، برای برانگیختن مخاطب ایرانی به خیزش علیه جمهوری اسلامی در تکاپو است.
سیتیزن لب نامِ «پریزن بریک» را برای این شبکه به کار برده و معتقد است که شبکه در سال ۲۰۲۳ برپا شده اما تقریباً عمدهٔ فعالیت خود را از سال ۲۰۲۵ آغاز کرده و هنوز نیز به کار خود ادامه می‌دهد


چون تیز بنگری
همه تزویر می کنند.
کسی دنبال حقیقت نیست.
همه نان به نرخ روز می خورند
یکی طرفدار احمدی نجات است
و
برای او تبلیغ می کند
دیگری  طرفدار علی نجات است و زیر علم او سینه می زند.
جمله به زندان
تبهکاری جنگی است.
ترور شخصیت های سیاسی و نظامی و علمی و فنی و فلسفی و فقهی و پزشکی و پرستاری
فاجعه است
شرم آور است
این کردوکارها کمترین ربطی به جنگ ندارند
اعمال مافیایی اند
نشانه سقوط بشر به اسفل السافلین خریت و خردستیزی و اخلاق ستتیزی و ...  اند




اگر تعریف استقلال را نمی دانید
پس به چه دلیل به کارش می برید؟
ما ۲۵ سال است که کاری جز روشنگری نداریم.
 احدی مطالب ما را نمیخواند.
 همه در حال شعار دادن اند.
حالا ما اگر توضیح دهیم
می خوانید و  به بازانتشارش خطر می کنید؟



 «هر چیزی که به التماس آلوده باشد نمی‌خواهم، هر چه باشد، حتی زندگی!»
مهر ۱۲, ۱۴۰۴
 سیامک امینی ـ من هیچگاه برای عفو خویش نامه‌ای نخواهم نوشت و التماس نمی‌کنم و افتخار می‌کنم که در لیست استثنای عفو هستم، زمانی که ضحاک زمانه تمام ایران را به زندانی تبدیل کرده است. آزادی من از این زندان برایم اهمیت ندارد، با اینکه بیمار هستم و بند ۱۰ بخشنامه عفو، بیماری‌های صعب‌العلاج شامل حالم می‌شود اما با افتخار تا آخرین روز حکم ناعادلانه‌ام خواهم ماند و برای آزادی می‌جنگم، به یاد مهساها، زنان و مردان سرزمینم.

کسی که از این هارت و پورت ها می کند
نمی تواند توده ای باشد.
ولی می تواند خان زاده ای ـ فئودال زاده ای باشد .
توده
هزاران سال است که وسایل تولیدش غصب شده است  و همراه با وسایل تولیدش
عزت و غرور و عرض و ابرویش سلب شده است.
حتی زن و بجه اش برده و رعیت شده است
چیز واره شده است.
وضع پرولتاریا (گل سرسبد زحمتکشان)
حتی
در کارخانجات امپریالیستی
شرم آور است.
ای بسا کارگران
که
برای حفظ «کار» خود
از همکاران خود به کارخانه دار جاسوسی و خبرچینی می کنند و چه بسا موجب اخراج آنها می شوند.
این هنوز چیزی نیست.
چیز این است که خود سرمایه دار علنا و بیشرمانه می گوید که کارگران از زحمتکشان دیگر برایش گزارش می دهند.
مگر تعیین حبس و حصر و غیره
عادلانه است که به تحمل آن فخر کنند.
طلب عفو از دشمن
کلک زدن به دشمن
رهایی از قید و بند و فرار از کشور و مبارزه در راه آرمان و آزادی
 صدهزار بار بهتر از شعار دادن خان واره است.
اگر روزبه و تیزابی و بیگوند و جوانشیر و مهرگان و غیره  فرار کرده بودند
حزب توده دیگری احیا می شد.
شخصیت
سازنده تاریخ نیست
ولی بدون شخصیت
تاریخ ساخته نمی شود
بدون شخصیت
 توده بی سر و بی سردار و بی سامان و بی سازمان می ماند و فاجعه می آفریند.
خر نمی تواند مختار باشد
حتی اگر در پرهیز از التماس
جهان پهلوان باشد.
به عمل کار برآید
به شعار دادن نیست



یر آب زنی یعنی چه؟
زیرآب، در خانه های قدیمی ‌تا کمتر از صد سال پیش که لوله کشی آب تصفیه نشده بود معنی داشت. زیرآب در انتهای مخزن آب خانه ها بوده که برای خالی کردن آب، آن را باز می‌کردند. این زیرآب به چاهی راه داشت و روش باز کردن زیرآب این بود که کسی درون حوض می‌رفت و زیرآب را باز می‌کرد تا لجن ته حوض از زیرآب به چاه برود و آب پاکیزه شود.
در همان زمان وقتی با کسی دشمنی داشتند. برای اینکه به او ضربه بزنند زیرآب حوض خانه اش را باز می‌کردند تا همه آب تمیزی را که در حوض دارد از دست بدهد. صاحب خانه وقتی خبردار می‌شد خیلی ناراحت می‌شد چون بی آب می‌ماند. این فرد آزرده به دوستانش می‌گفت: «زیرآبم را زده اند.» این اصطلاح که زیرآبش را زدند ریشه از همین کار دارد که چندان دور هم نبوده است.


در هفته های اخیرهواپیماهای باری نظامی روسیه و چین به طور مداوم و از جهات و کشورهای مختلف وارد ایران می‌شوند، و محموله تحویل میدهند.
ایران را برای یک نبرد مهم آماده میکنند.
داشتن اس ۴۰۰ فقط کافی نیست، مهم تخصص استفاده از ان ، هشدار و پیش بینی حملات قبل از تجاوز، و خیلی از مسایل امنیتی - پیشگیری که نتایج جنگ را تعیین میکنند.احتمالا متخصصان روسی و چینی حضور خواهند داشت.در ضمن پدافند مدرن در جنگ های فرامدرن فقط می تواند ۷۰ -۸۰ درصد از تجاوزات جلوگیری کند ، عوامل جنگی دیگری هم تعیین کننده است.
ایران کشور پهناوری است ، ایران حداقل باید ۱۰ دستگاه اس ۴۰۰ داشته باشد.
برد اس ۴۰۰ آنطور در که ویدیو گفته میشود ۶۰۰ کیلومتر نیست، اس ۴۰۰ حتی در خاک عراق ، عربستان ، اذربایجان میتواند هدف را شناسایی و عملیات نابودی را اجراء کند.حتی در آتمسفر می تواند اهداف دشمن را نابود کند.
این دفعه ایران برای جنگ کاملا آماده شده ، من فکر میکنم که این دفعه درس خوبی به اسراییل و ترامپ خواهد داد.
لسکندر
حالا یک سوال از شما دارم؟
برای شما نابودی مملکت ، تجزیه ، نابودی مردم ، اقتصاد، آثار تاریخی ، پرتاب کردن ایران به عصر سنگ مهمه ، یا پرداخت دو یا سه میلیارد دلار دفاع از آینده و تمامیت راضی، و موجودیت ایران مهمه؟
هدف صهون- نازیست نابودی ایرانه،
شما بفکر بدهکاری هستید؟
الیگارشی ریش و پشم دار میلیاردها از این پول ها را به خارج میبره،
سوال دوم:
اگر روسیه و چین کمک نظامی نکنند انوقت خواهید گفت که روسیه و چین به ایران کمک نکردن و ایران رو تنها گذاشتن،
اگر کمک میکنن ، شما میگید بدهکار شدیم ، خوردن و بردن؟


دلایل
قوی
باید
و
من
تقی.
اولا
صلح
حق همه موجودات هستی است و لیاقت رزمی و عزمی و جزمی  لازم ندارد
ثانیا
صلح به تنهایی وجود ندارد
سیاحان بهتر است که حداقل این حقیقت امر را بپذیرند:
هیچ چیز به تنهایی وجود ندارد.
همه چیزها از ذرات تا کاینات
در داربست دیالک تیکی خاص خود وجود دارند:
گل و خار
و
گنج و مار
و
غم و شادی
به هم اند.
سعدی
 (پدر دیالک تیک)
صلح
در دیالک تیک جنگ و صلح وجود دارد
حتی تولستوی
مؤلف رمان جنگ و صلح
 می دانست
غزه
ویتنام دیگری در دوره دیگری است
غزه اوکراین دیگری است
در غزه مقاومت پارتیزانی شعله ور است
تعداد قربانیان عزرائیل را ۸۵ هزار نفر گزارش می دهند
عزرائیل عمدتا سکنه بی سلاح غزه را می کشد
مقاومت در زیر زمین است
جای خالی جنگل راتونل های  زیر زمین گرفته است



سخنان پزشکیان باید تحلیل مارکسیستی شوند.
سخنان پزشکیان
اندیشیده و سنجیده اند
اگر مجموعه حرف های پزشکیان در دسترس باشند
ما به تحلیل مارکسیستی آنها  خطر خواهیم کرد.
کسانی که از سخنان پزشکیان
پراهن عثمان برای عوامفریبی می سازند
نادانند و یا نادانی گستر و نادان پرور

در #جهان بی‌قرار ما، جایی‌ست به نام «#اخلاق»؛
نه آن #واژه‌ی پوسیده‌ای که بر زبان‌ها جاری‌ست،
بلکه #نوری ناپیدا، در ژرفای #رابطه‌ها، در سکوت‌ها، در صداقت بی‌پیرایه‌ی نگاه‌ها.
اخلاق، #آیینه‌ای‌ست #بی‌طرف،
نه در سنگر چپ #معنا می‌یابد، نه در پرچم راست.
اخلاق، جریان #زلالی‌ست در بستر انسان‌بودن.
بارها دیده‌ایم کسانی را که بر تخت داوری می‌نشینند،
خود را #معیار مطلق اخلاق می‌پندارند
و دیگران را با خط‌کش‌های #تنگ‌نظرانه‌ی خود می‌سنجند.
بی‌آن‌که دریابند، #اخلاقِ راستین نه در تظاهر،
که در #کنش روزمره، در #گفت‌وگوی بی‌ریا،
در پذیرش #نقد، و در #شنیدنِ بی‌تعصب است.
اخلاق، یعنی پایبندی به #شرافت اندیشیدن،
یعنی #راست‌گویی حتی در #دشوارترین زمان‌ها،
یعنی نزدن برای بالا رفتن،
یعنی #دیدن و پذیرفتنِ #دیگری با همه‌ی تفاوت‌ها.
و چه تلخ،
وقتی نام «اخلاق» #ابزار حذف می‌شود،
و صدای گفتگو،
در هیاهوی #خودبینی خاموش می‌گردد.
در این برهوت پرهیاهو،
شاید «اخلاق»
آخرین فانوس #روشن باشد
که اگر نگاهش داریم،
راه را از بی‌راهه خواهیم شناخت…
*****
تصویر بالا، دستِ تنها و سیاهی را نشان می‌دهد که بر شیشه‌ای بخار گرفته قرار گرفته است؛ در حالی که آن‌سوی شیشه، دنیایی تار و محو دیده می‌شود. فضایی از دلتنگی، فاصله، و ناتوانی در رسیدن…
نوشتار تراپی
انسان شریف مرز دارد، خط #قرمز دارد، شفافیت دارد، تکلیف اش باخودش مشخص است. صراحت دارد، صداقت دارد. #هم این و #هم آن، یا #نه این و #نه آن نیست.بین #لاین ها #حرکت نمی کند تا به اقتضا #فرمان کج کند.انسان شریف #اصول دارد و بر اصول اش ایستادگی می کند، هزینه می دهد و برای هزینه دادنش طلب کار نیست. درستی و راستی هزینه دارد. تو میتوانی مرا برای درستی و راستی ام تحسین کنی، اما، من مطلقا نمی توانم تحسین و تایید و قدردانی تو را طلب کنم. انسان شریف شجاع است و اولین نشانه ی #شجاعت آن است که از #تنهایی نمی هراسد. انسان شریف مسئولیت مدنی اش را پاس می دارد، تعاملات اجتماعی اش را با حفظ اصول اش انجام می دهد. انسان شریف نه #فردیت اش را فدای عضویت اش می کند، و نه به بهانه ی فردیت، وظایف عضویت اش را نادیده می انگارد.
ان‌چه می‌شنود بازتاب دهد هرچند موردخوشایند دیگران نگردد.
در #بزنگاه هاست که شرافت آدمی #محک می خورد. و به گمانم این روزها از همان بزنگاه هاست.
درضمن ، به قولی شرافت #حساب جاری ست، #نه پس انداز ! باید مرتب #حواسمان باشد #منفی نشود.
م.م
پ. ن- برای خودم و امید آنکه در آینه انسان شریفی ببینم.
تصویر بالا، دستِ تنها و سیاهی را نشان می‌دهد که بر شیشه‌ای بخار گرفته قرار گرفته است؛ در حالی که آن‌سوی شیشه، دنیایی تار و محو دیده می‌شود. فضایی از دلتنگی، فاصله، و ناتوانی در رسیدن…
معمار


 چرا راست افراطی ایران و سلطنت طلبان
پرچم اسرائیل را در دست میگیرند، و برای قتل عام بچه‌های فلسطینی و حمله به ایران جشن میگیرند؟
حضرت محمد سهیمی

اولا
منظور از راست افراطی ایران چیست؟
ثانیا
مگر فقط راست افراطی ایران و سلطنت طلبان اند که آب به آسیاب امپریالیسم و عزرائیل می ریزند.
بن سلمان
هر سال به روایاتی ۸۰ میلیون دلار به کدام سازمان آنارشیستی ـ تروریستی ـ مذهبی ـ شیعی اصلا حشری می دهد؟
منظور سران روسیاه سیا از «تروریست های  ما» راست افراطی ایران و سلطنت طلبان که نیستند.
کیستند؟
امپریالیسم امریکا
فقط در خرابات شام (سوریه سابق) ۳۰ هزار پیشمرگه را ارتزاق فی سبیل الله می کند.
مشتی دلار به ازای جان ارزانتر از لقمه ای نان.
حزب کارگری فلان وبهمان
حزب کم و نیست فلانجا
مگر جزو راست افراطی ایران و سلطنت طلبان اند؟
اینهمه اطلاعات از سران و سرداران و دانشمندان و پزشکان و پرستاران ایران را مگر راست افراطی ایران و سلطنت طلبان هپیلی هپو جمع اوری و مخابره می کنند؟
ثالثا
از کسی میتوان راجع به کردوکارش دلیل خواست
که ذره ای مغز اندیشنده در کاسه سر صاحبمرده داشته باشد.
حضرات حرف زدن بخور و نمیر حتی بلد نیستند
چه رسد به تفکر و تأمل.
چه رسد به داشتن دلیلی برای سنگر کنی و  موضعگیری و پرچم افرازی
راست افراطی ایران و سلطنت طلبان
که هیچ
مگر سطح شعور سران کشورهای جهان مثلا همین دولت عزرائیل و یا دولت اربابش
از چه قرار است.
حریف ادعا میکند که اختلاف فلان وبهمان را که از چندین هزار سال لاینحل بوده است
به اشاره ای حل کرده است و اصرار دارد که به اش جایزه نوبل موبل صلح ابدی بدهند
صلح ابدی را کانت (رسول روشنگری و خردگرایی)
 بر زبان رانده است
و
اگر بشنود
که چه کسانی لغلغه لسانش کرده اند
جنون می گیرد و با کفن و مخلفات از گور بیرون می زند و در خیابان ها عربده می کشد
‍«علیه بی‌طرفان»
آنان که پنجه در پنجه بیداد فکندند
آن گاه که
زخم چهره نمایان کنند،
بی‌قراری آنانی که در ساحل امن غنودند،
شعله می‌گیرد.
می‌پرسند:
از چه رو شکوه سرمی‌دهید؟
با بیدادگری مبارزه کردید وینک،
شکستتان داده: پس خموش!
گویند:
آن که می‌رزمد، باید باختن بداند،
آن که ستیزه جوید،
در مخاطره است
و آن که دست به خشونت آلوده،
نباید خشونت را نکوهش کند.
آه! دوستان!
شما که در امانید!
چنین دشمن‌خو چرا؟
ما دشمنان شماییم؟
ما که دشمن بی‌دادیم؟
گر در مبارزه با ستم مغلوب شویم
بدان معنا نیست که ستمگری بر حق است!
شکست ما
-به واقع-
جز این، نشانی ندارد که
مبارزان علیه فرومایگی
کم شمارند،
و از آنان که تنها نظاره‌گرند
متوقعیم
دست کم، شرمسار باشند.
«برتولت برشت»
برگردان: ماریا عباسیان
توفان


اخلاق چیست؟
اخلاق سنتی و مدرن وجود ندارد.
چی وجود دارد؟

اگر به‌پرتوِ حُسنت دمی حجاب افتد
کسوفِ کُل به‌سراپای آفتاب افتد.
یلدا

معنی تحت اللفظی:
اگر لحظه ای بر پرتو زیبایی تو حجاب بیفتد
گلگرفتگی بر سراپای افتاب می افتد.

یعنی
رو گرفتن حریف همان و محو زیبایی آفتاب همان؟
بیچاره آفتاب که زیبایی اش بسته به پرتو رویی است

پروین
دچار فقر مفهومی بوده است
مثلا
تعریف مفاهیم   دزدی و دزد را نمی داند.
حکام و در حقیقت، طبقه حاکمه
 که نمی توانند دزد باشند.
دزد
یکی از عناصر لومپن پرولتاریا ست که تحتانی ترین لایه اجتماعی است
طبقه حاکمه
فوقانی ترین طبقه اجتماعی است
و
سرسخت ترین دشمن دزدی و دزدان است


اندونزی دیروز، غزه امروز… آیا فردا نوبت ایران است؟
جنایت فراموش‌شده، جنایت در حال انجام
شصت سال پیش، در اندونزی، یک میلیون انسان ـ کارگر، کمونیست، زن و جوان ـ در خون غلتیدند؛ به دست ارتش و با برنامه‌ریزی مستقیم آمریکا و بریتانیا. جهان سرمایه‌داری چشم بست، و جنایت در سکوت به «فراموشی» سپرده شد.
امروز، همان منطق مرگبار در غزه زنده است: بمباران، محاصره، قتل‌عام کودکان. جنایتی که به‌طور زنده بر پرده تاریخ می‌سوزد و باز هم قدرت‌های جهانی شریک جرم‌اند.
در ایران، این منطق وحشت پیش‌تر هم جاری بوده است: پس از به قدرت رسیدن روحانیت، سرکوب خیابانی مخالفان، و قتل‌عام بی‌سابقه‌ی سال ۶۷، تجربه‌ای از فاشیسم دینی شکل گرفت که هنوز واقعیت تلخ آن با ماست.
و فردا؟ سلطنت‌طلبان، در دفترچه‌ی اضطراری خود (ص. ۸۴)، از برپایی حکومت نظامی در بیست شهر ایران سخن می‌گویند. وعده‌ای که بوی خون می‌دهد؛ همان چرخه‌ی وحشت، همان منطق سرکوب.
اندونزی، غزه، و ایران فردا ـ همه یک هشدارند:
اگر گذشته فراموش شود، آینده خونین‌تر خواهد بود.


پهپادهای اسرائیلی بمب‌های آتش‌زا را روی چادرها می‌اندازند و خانواده‌های پناهنده فلسطینی را در شهر غزه زنده زنده می‌سوزانند.
این یک هولوکاست جدید است که توسط فرزندان کسانی که در جنگ جهانی دوم رنج کشیده‌اند انجام میشود، اما اکنون هیچ ارتش سرخی برای نجات فلسطینیان وجود ندارد.


امشب از آسمان دیده‌ی تو
روی شعرم ستاره می‌بارد
در زمستان دشت کاغذها
پنجه‌هایم جرقه می‌کارد
شعر دیوانه‌ی تب آلودم
شرمگین از شیار خواهش‌ها
پیکرش را دوباره می‌سوزد
عطش جاودان آتش‌ها
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
از سیاهی چرا حذر کردن
شب پر از قطره‌های الماس است
آنچه از شب به جای می‌ماند
عطر سکرآور گل یاس است
آه، بگذار گم شوم در تو
کس نیابد دگر نشانه‌ی من
روح سوزان و آه مرطوبت
بوزد بر تن ترانه‌ی من
آه، بگذار زین دریچه‌ی باز
خفته در پرنیان رویاها
با پر روشنی سفر گیرم
بگذرم از حصار دنیاها
دانی از زندگی چه می‌خواهم
من تو باشم، تو، پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو، بار دیگر تو
آنچه در من نهفته دریایی‌ست
کی توان نهفتنم باشد
با تو زین سهمگین توفانی
کاش یارای گفتنم باشد...


آزادی بیان
به چه کار آید
وقتی بشر توان تفکر و تمیز «هر» از «بر» را ندارد.
ترامپ که از اسمان نازل نشده است.
ترامپ را خلایق انتخاب می کنند.
روشنگری علمی و انقلابی
به همین دلیل
بی آلترناتیو می ماند.
بگذار بگویند:
قبله اش مسکو بود
و
کسی نداند که قبله خودشان کجا ست


شما حال تان خوب نیست
استالینیست
استالینیست ها
شده اند
دامپزشک و پزشک و روان پزشک.
وای اگر از پی امروز
بود
بیماری.
شما
گر سواد دارید
به نظر بپردازید
و
از نظر
انتقاد استالینیستی بکنید.
این تحلیلی مارکسیستی است.


بی‌تفاوتی در برابر رنج دیگران، خنجری است که روزی فرومی‌آید در سینه خود بی‌تفاوت.
لطفی

 تفاوت چیست؟
تفاوت به تنهایی وجود ندارد.
به تنهایی وجود ندارد.
هیچ چیز به تنهایی وجود ندارد.
ضمنا
تفاوت چیست و ضد تفاوت چیست؟
تفاوت در دیالک تیک هویت و تفاوت وجود دارد.
یک = یک (هویت)
کسی که بیطرف باشد
مثلا
نه حانب خلق فلسطین را بگیرد و نه جانب صهوینیسم و امپریالیسم و فاشیسم را
اصلا
وجود عینی ندارد.
حتی بابا طاهر می دانست:
متاع کفر و دین
بی مشتری نیست
یعنی بیطرفی در دیالک تیک کفر و دین وجود ندارد.
گروهی
آن
گروهی
این
پسندند.

بعلت اینکه دولت دکان سود است نه حل مشکلات مملکت.
آنها تلاش می‌کنند در قدرت بمانند چون سود فراوانی می برند
اسکندر
ما نمی اندیشیم
پس هستیم.
ننه دکارت

این همان اسکندری است که کتب لنین را معرفی می کند
ولی نه  معنی دولت را مید اند و نه از اثر لنین تحت عنوان «دولت و انقلاب» سطری خوانده است.
دولت چیست و فونکسیون دولت چیست؟


«اینجا وطن دزدها و قاچاقچی‌ها و زندان مردمان‌اش است. هرچه این مادرمرده میهن را بزک بکنند و سرخاب سفیداب بمالند و توی بغل یک آل‌کاپن بی‌اندازند، دیگر فایده ندارد، چون علائم تفعن و نفرت از سر و رویش می‌بارد. زمامداران امروز ما دوره شاه‌سلطان حسین را روسفید کردند؛ در تاریخ، ننگ این دوره را به آب زمزم و کوثر هم نمی‌شود شست. ما در چاهک‌های دنیا داریم زندگی می‌کنیم و مثل کرم در فقر و ناخوشی و کثافت می‌لولیم و به ننگین‌ترین طرزی در قید حیاتیم؛ و مضحک آنجاست که تصور می‌کنیم بهترین زندگی را داریم»
°°°
هدایت داستان «حاجی آقا» را در سال 1324 نوشته است. داستان در زمان جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد و محور آن شخصی به نام حاجی ابوتراب، یکی از بازاریان تهران است که هدایت مجموعه‌ای از پلشتی‌های اخلاقی را در وجود او قرار داده‌ است. داستان یک روایت طنزآمیز سیاسی/اجتماعی است و هدایت در جریان آن با ایجاد تیپ‌های گوناگون به نقد جامعه پرداخته‌ است. او در داستان به‌گونه‌ای وضعیت بد و فلاکت و بدبختی‌های یک ملت را ترسیم کرده که انگار خوب می‌دانست این فلاکت فعلاً ادامه دارد و بر خاک و بوم این سرزمین سایه خواهد انداخت.
.
.
#صادق_هدایت #حاجی_آقا #هدایت


وقتی نلسون ماندلا بعد از ۲۷ سال زندان آزاد شد، مستقیم به میدان رفت، اما نه برای انتقام...
یکی از اولین کارهایش، دعوت کردن نگهبانانی بود که سال‌ها با او بد رفتاری کرده بودند… 
از آنها خواست در مراسم تحلیف ریاست جمهوری‌اش شرکت کنند. 
یکی از دوستانش گفت: 
"نلسون! تو دیوانه‌ای؟ این‌ها تو را شکنجه کردند!"
ماندلا با نگاهی آرام پاسخ داد: 
"اگر از آنها متنفر بمانم، هنوز در زندان هستم…"
و بعد رو به مردم گفت:
  «من بخشیدم، نه به‌خاطر اینکه آنها لایقش بودند، 
بلکه چون من لایق آرامشم هستم…» 
گاهی، بزرگ‌ترین پیروزی انسان، در کنترل خشم و آزاد کردن دلش از نفرت است… 
و این است عظمت انسان‌های بزرگ. 
#انصارالله_ایرج

مان دلا
هم
مثل خیلی از ایرانی ها
کم و نیست بوده است
فقط شعور مارکسیستی نداشته است.
اگر می داشت
می دانست که زندانبان
مأمور است و معذور است.
آمر و نامعذور
طبقه حاکمه است که باید سرنگون می شد و طرح دیگری افکنده می شد.
در  آن صورت
مان دلا
فحش باران می شد
و
ورق برمی گشت



«سرمایه‌داران همیشه از اصطلاح «آزادی» به معنای آزادی ثروتمندان برای ثروتمند شدن و کارگران برای گرسنگی کشیدن استفاده کرده‌اند.
در کاربرد سرمایه‌داری، آزادی مطبوعات به معنای آزادی ثروتمندان برای رشوه دادن به مطبوعات، آزادی استفاده از ثروتشان برای شکل دادن و جعل به اصطلاح افکار عمومی است.
و از این نظر، مدافعان «دموکراسی ناب» خود را مدافعان یک سیستم کاملاً کثیف و موذی نشان می‌دهند که به ثروتمندان کنترل رسانه‌های جمعی را می‌دهد.
آنها خود را فریب‌دهندگان مردم نشان می‌دهند که با کمک عبارات قانع‌کننده، زیبا اما کاملاً دروغین، توجه را از وظیفه تاریخی ملموس رهایی مطبوعات از بردگی سرمایه‌داری منحرف می‌کنند.»
وی. آی. لنین
- منبع: صفحه ۴۶۱، جلد ۲۸، مجموعه آثار لنین، انتشارات پروگرس، مسکو، ۱۹۷۷


چرا فاشیسم نیاز به تسخیر دانشگاه دارد؟
آلمان هیتلری در سال 1933، دانشگاه ها را هدف گرفت و به جشن آتش سوزی کتابهایی که متفکران یهودی نوشته بودند پرداخت.
در سال 1358 تحت عنوان "انقلاب فرهنگی" حزب جمهوری اسلامی و مجاهدین انقلاب اسلامی به دانشگاه ها حمله، تا دانشگاه ها را از وجود اساتید و دانشجویان "غرب زده" پاک کنند.
در سال 2024، پلیس و دیگر سازمانهای سرکوب به دانشگاه ها و دانشجویانی که خواستار پایان دادن به نسل کشی/جنوساید/هولاکاست در غزه شده بودند حمله تا دانشگاه ها را از "ضد یهودی ها"! پاک کنند.
ولی هدف اصلی فاشیست ها چه بود و چه هست؟
- هدف اصلی نازی ها، سیطره خود را بر دانشگاه ها بر قرار کردن بود و ایجاد جو ترس و وحشت، تا دانشگاه ها و تولید علم و اندیشه را تحت کنترل خود در آوردن بود و اینگونه از هر آلمانی یک نازی ساختن.
- هدف اصلی حزب جمهوری اسلامی و اقمارش هم، همانگونه که در نوار معروف حسن آیت، دبیر سیاسی حزب گفته شده بود، سرنگونی رئیس جمهور بنی صدر مدافع آزادی ها و پایگاه او در دانشگاه ها، به عنوان آخرین مانع برای باز سازی استبداد بود و انقلاب را به ضد انقلاب تبدیل کردن و در نهایت از هر ایرانی یک فاشیست مذهبی ساختن.
- هدف ترامپ و فاشیستهای اطراف او نیز به تصرف در آوردن دانشگاه ها و کنترل اطلاعات و علم، ایجاد جو ترس و وحشت و از هر آمریکایی یک فاشیست ترامپیست ساختن است.
حمله به دانشگاه ها در آمریکا نشانی مسلم از سر بر آوردن فاشیسم در آمریکا دارد. سر فرود آوردن روسای ترسوی اکثر دانشگاه ها( تجربه سالها تجربه از نزدیک آشنا شدن با بسیاری از روسا و دانشمندان بنا از نزدیک سبب می شود که از سر فرود آوردن آنها تعجب نکنم. در غیر اینصوزرت تعجب می کردم.) و جاسوسی آنها و تهیه کردن لیستی از دانشجویان و اساتید "ضد یهودی" را به دستگاه های امنیتی و اخراج از دانشگاه و حتی بیرون کردن آنها از آمریکا، آنهم در کشوری که اصل اول قانون اساسی آن که حق آزادی مطلق بیان است، می باشد.
دانشگاه های ممتاز آمریکا از جمله هارواد، کلمبیا، کالیفرنیا و پرینستون، از بهترین دانشگاه های جهان می باشند و آمریکا «قدرت نرم» خود را اینگونه به جهان صادر می کند. ولی برای فاشیسم آمریکایی که به علم اعلام جنگ داده است و اینگونه، فاجعه محیط زیستی را دروغ چپی ها و تئوری های توطئه در مورد دارو و واکسن را رواج داده است، اصلا مهم نیست که از اعتبار انداختن این دانشگاه ها آخرین ضربه ای است که به می شود به اعتبار در حال افول آمریکا در جهان وارد و بر سرعت سقوط می افزاید.
فرید انصاری، مرتب هشدار می دهد که قرن 21 قرن فاشیسم است. آن را اینگونه می توان دقیق تر کرد که قرن 21 ظهور دوباره فاشیسم در غرب است. در واقع، روی دیگر سکه تئوری های روشنگری در غرب همیشه فاشیسم بوده است که همچون سایه ای آن را تعقیب کرده است و خود را در شکل استعمار، نسل کشی و نژاد پرستی "علمی" بروز داده است. ولی تفاوت اساسی در این است که اینبار جهان شاهد باز گشت مرکز ثقل تولید ثروت و علم به شرق می باشد که همراه است با افول و بن بستی که غرب خود را دچار آن کرده است. اینگونه، فاشیسم غربی فاقد توان نظامی، اقتصادی و علمی است تا دنیا را بار دیگر به زیر سلطه خود در آورد و در نتیجه، بر بحران های درونی خود خواهد افزود. همانگونه که در آمریکا می بینیم و اروپایی که با کمی تاخیر آمریکا را تعقیب می کند.
در این میان، ایران ما دوباره در وضعیتی تاریخ ساز در تاریخ قرار گرفته است که، با همراهی وجدانهای بیدار در جهان، می تواند اندیشه راهنما برای خروج از بحران و خشونت را هم به خود و هم به جهان نشان دهد. آیا آن را می بینیم؟ آیا توانایی های خود را باور خواهیم کرد؟ آیا دست از مصرف و باز مصرف اندیشه هایی که خود غرب را هم دچار بحران کرده است دست بر خواهیم داشت و استقلال در اندیشه و آفرینش گری را تجربه خواهیم کرد و اینگونه از این فرصت تاریخی، قبل از اینکه به ضد فرصت تبدیل شود، استفاده خواهیم کرد؟ بسیار امید دارم که اینگونه باشد.
محمود دلخواسته

آلمان هیتلری در سال 1933، دانشگاه ها را هدف گرفت و به جشن آتش سوزی کتابهایی که متفکران یهودی نوشته بودند پرداخت.
محمود دلخواسته

محمود دلخواسته به تحریف دلبخواهی تاریخ می پردازد.
کشیدن آثار هنرمندان کموینست و هومانیست و پاسیفیست به اتش توسط گوبلز و مجانین دیگر
چه ربطی به تسخیر داشنگاه داشته است؟
ضمنا
مگر فقط آثار نویسندگان یهودی به اةش کشیده شده اند؟
همین هانا آرندت
معشوقه حضرت هایدگر بوده است که از سر تا پا فاشیست بوده است
همسر یاسپرس و فاشیست های دیگر هم چه بسا یهودی بوده اند.


درد جامعتی کم بود
درد طبیعتی هم بر آن مزید شد
بدبختی
هرگز به تنهایی نمی آید.
بدبختی های دیگر را هم به دنبال می آورد

بین شاه و حکومت ولایی فرق بنیادی وجود ندارد
آرد شیر
مترجم دیروزین متون مارکسیستی
هنوز با فوت و فن مقایسه آشنا نیست.
به همین دلیل
 فردی را با حکومتی مورد مقایسه قرار می دهد.
حکومت ولایی را می توان با حکومت پادشاهی  مورد مقایسه قرار داد و عوامفریبی و خودفریبی کرد.
تئوکراتیسم را با مونارشیسم
و
شاه را با شیخ .
حکومت
چیزی روبنایی ـ ایده ئولوژیکی است
ولی در دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
نقش تعیین کننده از ان زیربنای اقتصادی، حاکمیت طبقاتی، مناسبات تولیدی (طبقه حاکمه) است.
همین شاه و حکومت پادشاهی
قبل از انقلاب سفید (پس از کودتای ۲۸ مرداد) و پس از انقلاب ضد فئودالی سفید
فرق و تفاوت و تضاد ماهوی داشته است.
همین شاه پس از انقلاب سفید
زیر و رو می شود
هم به لحاظ پایگاه طبقاتی و هم به لحاظ فکری و نظری و ایده ئولوژیکی
محتوای انقلاب سفید
 را
 بخش ضد فئودالی برنامه حزب توده تشکیل می داد
به همین دلیل مورد حمایت توده ای ها قرار گرفت.

 در حالیکه محتوای انقلاب اسلامی را
هم تعمیق بخش ضد فئودالی برنامه حزب توده و هم بخش ملی (ضد امپریالیستی، استقلال طلبانه) آن تشکیل می دهد
یاز هم به همین دلیل مورد حمایت توده ای ها قرار گرفته است.
حزب توده برای مدافعه از دستاوردهای انقلاب اسلامی
حتی خود را  و عزت و اعتبار سیاسی و سنتی خود را فدا کرد.
ج اسلامی اکنون از مستقل ترین کشور های جهان است
نه شرقی ـ نه غربی است
حکومت شاه فاشیستی ـ  ضد کمونیستی بوده است
حکومت شیخ فوندامنتالیستی ـ اسلامی ـ ضد کمونیستی است.
چگونه علامت تساوی بین آندو می گذارید؟



بهترین دوستان روسیه کره شمالی چین هند ایران و حزب کمونیست روسیه هستند
ایرج

ایرج
نمی اندیشد و نمی تواند بیندیشد
به همین دلیل یاوه می بافد تا عوامفریبی کند.
مشخصه عوامفریبان همین است:
خودفریبی.

ایرج
سؤال ما را حتی درست نمی خواند.
مگر
سؤال ما
بهترین دوستان روسیه بود؟
مگر سؤال ما
بهترین دوستان پوتین نبود؟
مگر روسیه و دوستان روسیه مساوی با پوتین و دوستان پوتین است؟
مگر
سؤال ما
چیستایی ظبقه حاکمه روسیه نبود؟
بهترین دوستان پوتین
فاشیست ها، نئوفاشیست ها، اولیگارش ها، سران کنسرن های امپریالیستی و لاشخورهای جهان است.
پوتین
در همین سخنرانی اش
علیه اتحاد شوروی و جنبش کارگری ـ کمونیستی سوپاشی اولیگارشیستی می کند
به ترامپ ستایی می پردازد
این سخنرانی پوتین
را باید تحلیل مارکسیستی کرد تا ایرج ها وقتی کلاس اکابر را تمام کردند
بلکه بخوانند
این لاطائلات پوتین
فاقد ارزش علمی و انقلابی  اند.
پشت غرب ستیزی پوتین
ایده ئولوژی اوتوپیکی  اولیگارشیسم روس خرناسه می کشد
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر