۱۴۰۴ تیر ۱۹, پنجشنبه

درنگی درمفهوم فقهی ـ «فلسفی» تکوین (۹)

      

فلسفه مَشّاء یا مکتب مشاء 

مکتبی از فلسفه است که از آموزه‌های ارسطو الهام می‌گیرد.

ویکی پیدیا

 

درنگی

از

شین میم شین

 

تام و ناقص

در تقسیم دیگری 

معلول را مقسم قرار داده‌اند و آن را به تام ، در برابر مبدَع، و ناقص مکتفی و ناقص غیرمکتفی، در برابر محدَث و مکوَّن تقسیم کرده‌اند.

از اقسام ایجاد معلول به صورتهای «شیء لامن شیء» (از لیس به ایس)، «شیء من لاشیء»، و سرانجام «شیء من شیء» (ماده) نیز تعبیر شده است

به سخنی دیگر، صدور معلول اگر تنها از جهت فاعلیت فاعل و بدون مشارکتِ قابل باشد،

 ابداع است و اگر با مشارکتِ قابل باشد، تکوین

به تجزیه و تحلیل این ادعا ادامه می دهیم:

۱

در تقسیم دیگری 

معلول را مقسم قرار داده‌اند و آن را به تام ، در برابر مبدَع، و ناقص مکتفی و ناقص غیرمکتفی، در برابر محدَث و مکوَّن تقسیم کرده‌اند.

معنی تحت اللفظی:

معلول

به مقسم تقسیم بندی (؟) شده است.

مقسم

هم

به تام تقسیم بندی (؟) شده است.

تام ضد مبدع است.

تام ضد ناقص است.

ناقص به دو نوع طبقه بندی شده است:

ناقص مکفی

ناقص غیر مکفی 

تام

ضمنا

ضد محدث و مکون است.

ما بهتر است روی این مفاهیم خم شویم:

 ۱

معلول

به مقسم تقسیم بندی (؟) شده است.

مقسم . 

[ م َ س َ ] 

  هرچه که به اقسامی تقسیم شود مقسم نامیده می شود 

و 

هر قسم را نسبت به قسم دیگر قسیم می نامند.

نسبت بین دو قسیم همیشه تباین است 

و 

نسبت بین مقسم و قسم ، 

عام و خاص مطلق است 

دهخدا. 

معلول 

به تنهایی وجود ندارد.

معلول در دیالک تیک علت و معلول  وجود دارد.

ضمنا

هر معلولی در سیستم مختصات دیگری، علتی است.

این ادعای حضرات مبنی بر تقسیم بندی معلول به مقسم بی معنا و غلط است.

تقسیم چیزی همیشه به معنی قطعه قطعه کردن آن چیز است.

تقسیم نان بین گرسنگان

یعنی

چند تکه کردن نان و دادن هر تکه به کسی.

 شاید منظور حضرات این است که معلول به اقسام مختلف تقسیم بندی می شود.

این ضمنا در مورد علت هم صادق است.

۲

مقسم

هم

به تام تقسیم بندی (؟) شده است.

این ادعای حضرات هم غلط است.

شاید منظورشان این باشد

که

معلول مترادف با مقسمی و مقسم مترادف با تامی است.

۳
تام ضد مبدع است.

مبدع.

 [ م ُ دَ ] 

 ابداع شده

اختراع شده. 

آفریده شده.

این ادعا که تام متباین و مغایر با مبدع است، ادعای بیهوده ای است.

شاید منظور حضرات این باشد 

که 

خدا تام الاختیار و اتمام یافته و کامل است

 و 

 مخلوقات و ابداعات ناقص.


۴

تام ضد ناقص است.

ناقص به دو نوع طبقه بندی شده است:

ناقص مکفی

ناقص غیر مکفی 

جمله اول را در بخش قبلی تحلیل کرده ایم.

دیالک تیک تام و ناقص فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک کل و جزء (دیالک تیک اتمام یافته و اتمام نیافته) است.

حضرات

ناقص را به دو دسته طبقه بندی کرده اند:

ناقصی که فی نفسه کامل (برای خود کافی) است

و

نافصی که فی نفسه کامل نیست و برای کسب کمال به چیز دیگری نیاز دارد.

۵

تام

ضمنا

ضد محدث و مکون است. 

محدث به معنی حادث شده و مکون به معنی تکوین یافته است.

این ادعا که تام متباین و مغایر با محدث و مکون است،

فی نفسه بی معنی است.

چون هر محدث و مکونی هم می تواند کامل باشد.

کامل هم است.

یعنی

دلیلی بر ضدیتش با تام وجود ندارد.

مگر اینکه منظور از تام، خدا باشد که کمال مطلق است. 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر