درنگی
در
از
شین میم شین
هنر از دیدگاه مارکسیستی
مهرداد پرولتاریا
هنر بهعنوان ابزار مبارزه
مثال:
برتولت برشت
برتولت برشت
(نمایشنامهنویس آلمانی)،
از تئاتر برای نقد
سرمایهداری استفاده میکرد.
در نمایشهایش، شخصیتها اغلب درگیر فقر، ستم
و بیعدالتی بودند.
او با استفاده از تکنیک «بیگانگی»
تماشاگر را وادار
میکرد به جای همذاتپنداری، فکر کند و تحلیل کند.
معنی تحت اللفظی:
مثال برای تبدیل هنر به ابزار مبارزه، نمایشنامه های برشت است.
نمایشنامه های برشت
ابزار مبارزه بوده اند.
برای اینکه کاراکترهای این نمایشنامه ها درگیر با فقر و ظلم و ستم بوده اند.
در نمایشنامه های برشت از فن بیگانگی برای واداشتن تماشاچی به تفکر و تحلیل استفاده شده است.
تفکر و تحلیل به عوض همذات پنداری.
این ادعای مهرداد در این مثال را باید نخست تجزیه و سپس تحلیل کرد:
۱
برتولت برشت
(نمایشنامهنویس آلمانی)،
از تئاتر برای نقد
سرمایهداری استفاده میکرد.
کسی چنین ادعا می کند که از آثار هنری برشت، کمترین خبری نداشته باشد.
آثار برشت را باید مورد تجزیه و تحلیل مارکسیستی قرار داد.
اگر در آثار هنری برشت، فاشیسم و کاپیتالیسم به چالش کشیده می شود،
هرگز به معنی اینسترومنتالیزاسیون هنر توسط برشت نبوده است.
علاوه بر این،
برشت هنرمندی فیلسوف بوده است.
شعور برشت، نه شعور هنری، بلکه شعور مارکسیستی است.
ما بخشی از حرف ها و آثار برشت را تحلیل کرده ایم
و
اگر بخت یار باشد، تحلیل خواهیم کرد.
مثالی برای مثال مهرداد:
نمایشنامه معروف گالیله.
در کجای این اثر برشت، نه فئودالیسم و کلریکالیسم فئودالی ـ قرون وسطایی (تفتیش عقاید کلیسایی)، بلکه سرمایه داری به چالش کشیده شده است؟
در همین اثر برشت،
حتی خرافات رایج راجع به نقش شخصیت و قهرمان در تاریخ و جامعه به چالش کشیده می شوند
و
دیالک تیک نخبه و توده وارونه فاشیستی ـ آوانتورالیستی ـ فئودالیستی ـ فوندامنتالیستی،
وارونه می شود
و
بر نقش تعیین کننده توده
مهر تایید کوبیده می شود.
۲
در نمایشهایش، شخصیتها اغلب درگیر فقر، ستم و بیعدالتی بودند.
در نمایشهایش، شخصیتها اغلب درگیر فقر، ستم و بیعدالتی بودند.
عجب دلیلی براری اینسترومنتالیزاسیون هنر توسط برشت.
اگر در آثار برشت، مثلا در رمان دو پولی او
وضع معیشتی خیل گدایان در لندن انعکاس هنری رئالیستی می یابد،
نه به دلیل ابزارسازی هنر توسط برشت، بلکه به دلیل سبک رئآلیستی برشت است.
برشت
آخرین کسی است که قصد عوامفریبی استالینیستی داشته باشد و به تحریف پراگماتیستی حقیقت کمر بسته باشد.
۳
او با استفاده از تکنیک «بیگانگی»
تماشاگر را وادار
میکرد به جای همذاتپنداری، فکر کند و تحلیل کند.
تکنیک بیگانگی و همذات انگاری دیگر چه خرافه مفاهیمی اند.
مهرداد بهتر است، مثالی از آثار برشت برای این ادعای خود پیدا کند و ذکر کند.
برشت کسی را به تفکر مجبور نمی کند.
برشت
به خواننده و شنونده و بیننده آثار خود
فوت و فن تفکر دیالک تیکی ـ ماتریالیستی و مفهومی را تعلیم می دهد.
مثال:
دیالک تیک استثناء و قاعده را
در اثری به همین نام.
دیالک تیک تأیید و تکذیب را
در اثری تحت عنوان «آنکه گفت: آری و آنکه گفت: نه»
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر