احمد شاملو
پيش از تو
صورتگران
بسيار
از آميزه برگ ها
آهوان برآوردند؛
يا بر شيب كوهپايه ئي
رمه ئي
كه شبانش در كج و كوج ابر و ستيغ كوه نهان است ؛
يا به سيری و سادگی
در جنگل پرنگار مه آلود
گوزنی را گرسنه كه ماغ می كشد.
معنی تحت اللفظی:
قبل از تو نقاش های دیگری
با ترکیبی از برگ ها، آهو ساخته بودند
و
یا رمه ای را نقاشی کرده بودند که شبانش در پیچاپیج ابر و قله کوه نهان است
و
یا از سر سیری و سادگی
گوزنی را نقاشی کرده بودند که در جنگل پر نقش و نگاری ماغ می کشد.
شاملو
در این بند آغازین این خطابیه به ایران درودی
به تحقیر نقاشان دیگری می پردازد و ضمنا هندوانه ای هم زیر بغل ایران درودی می چپاند تا خیال کند که یک سر و گردن بلندتر از نقاشان دیگر است.
در قاموس شاملو
نقاشی که به نقاشی گوزن ماغکشی در جنگلی می پردازد،
هم ساده است و هم سیر.
ضمنا
سادگی و سیری
جرم است.
شاملو
شخصا
آیینه تمامنمای اکثریت قریب به اتفاق هموطنانش است.
همه همین طوری اند:
همه هموطنان شاملو
در عین بی بضاعتی فکری و فلسفی شخصی
خودبزرگ بین و دگر خرد بین اند.
تو خطوط شباهت را تصوير كن :
آه و آهن و آهك زنده
دود و دروغ و درد را
- كه خاموشی
تقوای ما نيست .
معنی تحت اللفظی:
تو اما بر خلاف نقاشان ساده و سیر
خطوط شباهت را تصویر کن.
یعنی آه و اهن و آهک سوزاننده و دود و دروغ و درد را.
برای اینکه خاموشی تقوای من و تو نیست.
رهنمود شاملو به ایران درودی، تصویر خطوط شباهت است.
منظور از خطوط شباهت
واژه هایی با حروف یکسان است.
حالا باید در به در به دنیال معتادی گشت تا من ـ زور شاملو را
کشف و افشا کند.
ضمنا
بگوید که تصویر خطوط شباهت چه ربطی به گویایی و روشنی و خاموشی دارد.
تصویر خطوط کذایی شباهت
مگر به معنی شکست سکوت و افشای اسرار مگو و یا به معنی روشنگری است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر