درنگی در شعری از فروغ تحت عنوان «تولدی دیگر» (۲)
درنگی
از
میم حجری
تولدی دیگر
عنوان این شعر فروغ، تولدی دیگر است.
تولدی دیگر
دال بر وجود تولدهای مکرر پیشین است.
هدف فروغ تشریح تفاوت این تولد با تولدهای پیشین است.
منظور فروغ از این مفهوم، به احتمال قوی نقطه عطفی در حیات مادی و فکری (هنری) او ست.
همه هستی من آیه تاریکیست
که ترا در خود تکرار کنان
به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد.
معنی تحت اللفظی:
همه حیات من پس از تولد دیگر
شبیه آیه ناروشن و مبهمی است که تو را با خود
به کرات
به سپیده دم شکوفش ها و رویش های همیشگی خواهد برد.
منظور فروغ از «تو» شاید من درونی اش باشد.
خواهیم دید.
سپیده دم
هنگامه شکوهمند باز شدن غنچه ها برای جذب نور آفتاب و هوا و رطوبت سحرگاهی و شروع کارخانه نباتات به کار و تولید محصولات متنوع است.
همه حیات فروغ هم مخاطب او را به طور لاینقطع به سپیده دم شکفتن ها و رویش های لاینقع خواهد برد.
فعل مستقبل (خواهد برد)
از نقظه عطف مورد نظر فروغ پرده برمی دارد.
فردا
(پس از تولد دیگر)
روز کیفیتا دیگری خواهد بود.
فروغ
من در این آیه ترا آه کشیدم، آه
من در این آیه ترا
به درخت و آب و آتش پیوند زدم.
معنی تحت اللفظی:
فکر و ذکر من در همه حیات آیه وارم، تو بوده ای.
من در این حیات آیه وارم
میان تو و درخت و آب و آتش رابطه برقرار کرده ام.
درخت و آب و آتش
از چیزهای طبیعی اند.
فروغ پس از بردن مخاطب جامعتی خود به سحرگاه رشد و نمو
میان او و چیزهای طبیعی از قبیل درخت و آب و آتش
رابطه برقرار می کند.
اگر پیامبران میان ماوراء الطبیعه و طبیعت اول و دوم (جامعه)
رابطه برقرار می کنند،
فروغ میان جامعه (انسان) و طبیعت رابطه برقرار می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر