۱۴۰۳ بهمن ۱۸, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (د) دترمینیسم (تعین متذی گرایی) (۲)

 

پروفسور دکتر  گونتر کروبر

(۱۹۳۳ ـ ۲۰۱۲)

برگردان

 شین میم شین 


 

 

 

    دترمینیسم ماتریالیستی

 

۱

·    دترمینیسم ماتریالیستی در این سیر تکاملی هم بر ضد نظریات ایدئالیستی مربوط به تعین مندی جهان مبارزه کرده و هم بر ضد ایندترمینیسم (تعین مندی ستیزی)

 

۲

·    دترمینیسم ماتریالیستی همواره با علوم پیشرفته زمان خود در پیوند بوده، نظریات خود را بر اساس دستاوردهای علوم تدوین کرده و به تعمیم فلسفی معارف حاصله پرداخته است.

 

۳

·    از این رو می توان بر مبنای مراحل مختلف پیشرفت علوم، مراحل مختلف توسعه درک دترمینیسم (دترمینیسم شناسی)  را از هم تمیز داد:

 

الف

دترمینیسم در طبیعت ـ فلسفه 

 

۱

·    نظریات طبیعت ـ فلاسفه طبیعت  در یونان باستان (تالس، هراکلیت، آناکسی مندر، آناکسی منس)  با درک دیالک تیکی ابتدائی و همزمان ماتریالیستی تعین مندی جهان مطابقت دارند.

 

۲

·    نمایندگان «طبیعت ـ فلسفه» جهان را ناشی از جوهر اولیه مادی (آب، آتش، اپایرون و یا هوا) می دانستند و پیدایش فرم های مختلف و متنوع مادی را نتیجه تبدلات  قانونمند آن می پنداشتند.

 

ب

دترمینیسم در پوتاگوریسم

 

۱

·    پوتاگوریست ها ـ برخلاف موضعگیری ماتریالیستی طبیعت ـ فلاسفه،  نماینده درک ایدئالیستی ـ عینی دترمینیسم بودند.

 

۲

·    آنها بر انگیخته از موفقیت های اولیه بزرگ تفکر مته متیکی (ریاضی)، اهمیت روابط مته متیکی (ریاضی) را در جهان عینی مطلق می کردند و عدد را اصل اولیه می دانستند و علت کلیه انواع وجود را در ساختار مته متیکی جهان می دیدند، که گویا ناشی از هارمونی الهی بوده است.

 

۳

·    در حالیکه در طبیعت ـ فلسفه یونان باستان، اندیشه شدن پویا و تعین مندی مادی آن در کانون توجه قرار داشت، پوتاگوریست ها نظام ابدی، تغییرناپذیر و ایستای وجود را در مد نظر داشتند.

 

۴

·    دترمینیسم مته متیکی پوتاگوریست ها نه تنها حاکی از وابستگی آنها به جهان بینی مذهبی بوده، بلکه علاوه برآن، نشاندهنده این واقعیت امر بوده است که اگر فرم مشخصی از دترمینیسم، تنها دستاوردهای علم واحدی را منشاء قرار  دهد و آنها را به طور یکجانبه مطلق سازد، به چه محدودیت هائی دچار می شود.

 

پ

دترمینیسم در فلسفه افلاطون

 

۱

·    درک ایدئالیستی دترمینیسم در آموزه ایده ای افلاطون ادامه حیات می یابد.

 

۲

·    بنا بر آن، تعین مندی هر شیئ و هر حادثه مادی ناشی از تبدیل ایده متناسب به ماده است.

 

ت

دترمینیسم در اتمیسم

 

۱

·    دردرک ماتریالیستی اتمیسم  یونان، اندیشه تعین مندی مادی فراگیرطبیعت مجددا مطرح می گردد:

 

۲

·    در آموزه اتمیستی دموکریت راجع به سقوط مستقیم («غیرآزاد»)  اتم ها، همه حوادث بنا بر جبری (ضرورتی) بی چون و چرا وقوع پیدا می کنند و هیچگونه تصادفی امکان پذیر نیست.

 

۳

·    اپیکور این گرایش مبتنی بر فاتالیسم (تقدیرگرائی) مشروط  را رد می کند و وجود عینی تصادف را نیز به رسمیت می شناسد و اعلام می کند که اتم ها می توانند در سقوط خود از خط مستقیم منحرف شوند.

 

۴

·    درک اتمیستی دترمینیسم، فرم تاریخی آغازین دترمینیسم مکانیکی بوده است:

·    همه حوادث به نظر اتمیسم، از خواص مکانیکی اتم ها ناشی می شوند، که تحت تأثیر فشار و ضربه بر همدیگر تأثیر می گذارند.

 

۵

·    دترمینیسم اتمیستی جهان باستان، علیرغم محدودیت علمی زمان خود، برای شناخت عقلی طبیعت، از اهمیت بزرگی برخوردار بوده است:

 

۶

·    دترمینیسم اتمیستی جهان باستان در پی کشف علل مادی حوادث بوده است، هم پیدایش اشیاء از عدم و نیستی را رد می کرده و هم توضیح تله ئولوژیکی (غایت مند) جهان را.

 

ث

دترمینیسم در فلسفه ارسطو

 

۱

·    ارسطو، هم آموزه ایده ای افلاطون را مورد انتقاد قرار می دهد و هم دترمینیسم اتمیستی دموکریت را.

 

۲

·    او نظریه ماتریالیستی را مبنی بر اینکه از عدم و نیستی چیزی پدید نمی آید، می پذیرد.

 

۳

·    اما در آموزه خود راجع به انواع مختلف علت، سرانجام علل مادی و مؤثر را تابع انتله شی می داند:  

·    او انتله شی را باعث و بانی هدف و فرم و عالی ترین انتله شی را خدا می داند که محرک و علت اولیه هر نوعی از وجود و شدن است.

·    مراجعه کنید به انتله شی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

 

 

انتله شی

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9292

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر