۱۴۰۳ آذر ۲۶, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۱۲۶)


شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت پنجم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص  ۸۶)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

 

سعدی اصولا به اوتوماتیسمی در دیالک تیک روی و خوی باور دارد:

 

چون می روشن در آبگینه صافی

خوی جمیل تو از جمال روی تو پیدا

معنی تحت اللفظی:

همانطور که صافی می در جام صاف معلوم می شود، خوی زیبای تو هم از روی زیبای تو آشکار می گردد.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

دیالک تیک فرم و محتوا

را

به شکل دیالک تیک آبگینه و می و دیالک تیک روی و خوی بسط و تعمیم می دهد و جمال روی و جمال (کمال) خوی را لازم و ملزوم یکدیگر می داند.

 

عروس جوان ناراضی از داماد

 باید بر طبق این دیالک تیک سعدی، شوهری زشت و کریه المنظر داشته باشد.

 

چون در قاموس سعدی،  فقط مرد زشت روی می تواند زشت خوی و نامهربان و زن ستیز باشد.

 

سعدی اگر در قرن بیستم جمال روی دختران و پسران خود فروش «پلی بوی و پلی میت» هالیوود و هزاران کنسرن مشابه را می دید، تصور می کرد که خوش اخلاق ترین و با سیرت ترین انسانها را دیده است.

 

بدین طریق بی سیرت ترین «قحبه ها» به مظاهر اتیک و اخلاق سعدی بدل می شدند.

 

اما سعدی به علت وابستگی طبقاتی اش نمی تواند، به احکام و تئوری های خود وفادار بماند.

 

تئوری باید تابع منافع طبقه حاکمه باشد و از این رو ست که صورت زیبا فقط در مورد نمایندگان طبقه حاکمه نشاندهنده سیرت زیبا ست.

 

اگر احیانا یکی از نمایندگان طبقات تحت ستم،

 صورت زیبا و یا یکی از اشراف بنده دار، فئودال و دربار صورتی کریه داشته باشد،

سعدی با تمام تسلیحات دیالک تیکی خود وارد میدان می شود،  

 دیالک تیک صورت و سیرت را به ضرب شمشیری از هم می گسلد و قلدرمآبانه اعلام می کند که «صورت زیبای ظاهر هیچ نیست» و از تعیین کننده بودن بحق سیرت دم می زند:

 

صورت زیبای ظاهر هیچ نیست

ای برادر، سیرت زیبا بیار

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر