درنگی
از
میم حجری
این خرافه
هرگز نمی تواند از انگلس باشد.
این خرافه
احتمالا
ترجمه از سر تا پا غلطی از حرف درستی از انگلس است.
دیالک تیک مورد نظر انگلس
یکی از دیالک تیک های مهم در فلسفه مارکسیستی
برای درک و توضیح حدوث حوادث است:
دیالک تیک ضرورت (جبر) و تصادف است
که امیرنیک آیین هم در ترجمه کتب درسی شوروی در دو جلد تحت عنوان ماتریالیسم دیالکتیکی و تاریخی
راجع بدان
توضیح بخور و نمیری داده است:
تصادف = فرم جامه عمل پوشی (واقعیت یابی) ضرورت (جبر)
دیالک تیک ضرورت (جبر) و تصادف است
که امیرنیک آیین هم در ترجمه کتب درسی شوروی در دو جلد تحت عنوان ماتریالیسم دیالکتیکی و تاریخی
راجع بدان
توضیح بخور و نمیری داده است:
تصادف = فرم جامه عمل پوشی (واقعیت یابی) ضرورت (جبر)
دهقانان ایران
همین تعریف انگلس را به شرح زیر کرده اند:
اجل
یک ضرورت است
(مرگ امری جبری یعنی قانونمند است)
اما برای اینکه اسمی از حضرت عزرائیل بر زبان نیاید،
پای تصادف به میان کشیده می شود:
گفته می شود:
حسن سرما خورد و مرد
حسین زیر ماشین رفت و مرد
حسنیه سکته کرد و مرد
....
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر