۱۴۰۳ آبان ۲۵, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۱۱۰۴)

     

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۳ ـ ۸۴)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
 

بهشت تن آسانی آنگه خوری

که بر دوزخ نیستی بگذری

معنی تحت اللفظی:

به شرطی به به بهشت آسایش دست می یابی که از دوزخ مشقات بگذری.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

 دیالک تیک رنج و گنج را به شکل دیالک تیک دوزخ و بهشت بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن رنج (دوزخ) می داند:

برای نیل به آسایش تن باید از دوزخ نیستی گذشت.

 

به نظراو راه بهشت بی خیالی از جهنم نیستی می گذرد.

این نسخه رهائی بخش سعدی است:

سقوط به قهقرای نیستی، انکار خویشتن خویش، هیچ انگاری خویش.

 

این نسخه، نسخه ای سرتاپا فئودالی است.

اینجا انسان فقط و فقط می تواند به مثابه بنده و رعیت و نوکر و کلفت تصور شود، نه به مثابه موجودی آزاد و مستقل و خودمختار و خردمند.

 

جنبه ایراسیونالیستی عرفان در این حکم به وضوح خودنمائی می کند:

گذر از روی جنازه خویش، برای وصل به معشوق خیالی و واهی.

معراج روح از عالم ادنی به عرش اعلی.

 

این بیت شعر می تواند در ذهن توده ها

به معنی تحمل ستم دنیوی به امید دریافت پاداش اخروی تفسیر شود:

گذر صبورانه و تسلیم طلبانه از جهنم جامعه طبقاتی به امید رسیدن به سلطنت الهی در عقبی و عدل فراگیر آن.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر