فـرانسوا دولاروشفوکو
(۱۶۱۳ ـ ۱۶۸۰)
مقاله نویش فرانسوی
دوری
عشقهای عادی را از بين میبرد و عشقهای بزرگ و جاودانی را تشديد میكند
مانند باد
كه شمع را خاموش و آتش را شعلهور میسازد.
«فـرانسوا دولاروشفوکو»
این طرز استدلال فرانسوا
را
ناتورالیزاسیون پدیده های جامعتی
می نامند
که سعدی جهان پهلوانی در این زمینه بوده است.
مثال:
سعدی برای توجیه نابرابری های جامعتی
(گرسنگی مفرط انبوهی و سیری سرسام آور اقلیتی)
از پست و بلند طبیعت دلیل می اورد.
فرانسوا هم برای اثبات خرافه خود از باد و شمع و آتش.
عشقی
که چند و چونش بسته به دیستانس (دوری و نزدیکی) عاشق و معشوق تعیین شود،
نه عینیت دارد، نه واقعیت، نه معتبریت و نه فعلیت (اکتوئالیته)
عشق در دیالک تیک نیاز و راز و ناز رقم می خورد.
رفع نیاز همان و فاتحه ای بر عشق همان.
کشف راز معشوق همان و استحاله معشوق عشوه گر به عاشق عشوه خر همان.
عشق کسب و کار ساده لوحان است.
خردگرایان
در به در
دنبال دوست می گردند که کمیاب تر از کیمیا ست.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر