۱۴۰۳ مهر ۳, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۷۳)

 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۲ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

سعدی

به تیغ، از غرض بر نگیرند چنگ

که پرهیز و عشق، آبگینه است و سنگ.

معنی تحت اللفظی:

عشاق حق

سرشان را بر باد می دهند، ولی از سودای شان صرفنظر نمی کنند.

برای اینکه رابطه احتیاط با عشق، شبیه رابطه شیشه با سنگ است.

 

 

این خدعه ایده ئولوژیکی سعدی و حافظ

را

بسیاری از روشنفکران کوته اندیش به سکه نقد گرفته اند و به تبلیغ شهادت و جان بر سر مرام و باور نهادن پرداخته اند.

 

آن سان که در فرهنگ ایراسیونالیستی ایران

 شهادت افتخار و مد مدرنی شده است.

 

سایه

آن چنان زیبا ست این بی بازگشت

کز برایش می توان از جان گذشت

معنی تحت اللفظی:

زندگی یکباره، آنقدر زیبا ست که به خاطرش می توان جان خود را فدا کرد.

سایه در این بیت، دیالک تیک وسیله و هدف را به شکل دیالک تیک مرگ و (۱) بسط و تعمیم می دهد.

 

سایه در این بیت، دیالک تیک وسیله و هدف را به شکل دیالک تیک مرگ و زندگی بسط و تعمیم می دهد.

 

وسیله قرار دادن مرگ برای زندگی

فرمی از خردستیزی فئودالیستی و فاشیستی است.

  

سایه زندگی را بی بازگشت و زیبا می نامد و همین زیبائی خارق العاده را دلیلی برای استقبال از مرگ می داند.

در این اندیشه خرافی و غیرمنطقی مبتنی بر خردستیزی نمی توان رد پای یاوه سعدی و حافظ را ندید:

حافظ

آنان که از مراد، «بر» (بهره و بار و میوه) دارند، بر «دار» اند. (شربت شهادت می نوشند.)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر