سرگی لئونیدوویچ روبین اشتاین
برگردان
شین میم شین
فصل دوم
کردوکار روانی و واقعیت عینی
۳
پس سوبژکتیویته (سوبژکتیو بودن) روانی (پدیده ها و روندهای روانی) چیست و از کجا آمده است؟
۱
· سوبژکتیویته روانی به معنی آغازینش، در وهله اول در تعلق کلیه پدیده ها و روندهای روانی به یک فرد، به یک انسان، به یک سوبژکت است.
۲
· به قول ولادیمیر لنین، احساس ها، افکار و احساساتی به مثابه روانی وجود ندارند.
· (لنین، «ماتریالیسم و امپیریوکریتیسیسم»، ۱۹۵۲، ص ۲۱۶)
۳
· هر احساس و هر اندیشه ای همیشه، احساس و اندیشه انسان معینی است.
۴
· از این رو، سوبژکتیویته روانی، بدان معنی است که کردوکار روانی همواره کردوکار یک سوبژکت است.
۴
· بدین معنی عام کلمه، هر روانی (هر پدیده و روند روانی) و هر کردوکار معرفتی (شناختین) سوبژکتیو است.
۵
· کردوکاری هم که در آن، واقعیت عینی برای بشر خود را نمایان می سازد و در آن، حقیقت عینی نمودار می گردد، سوبژکتیو است.
۶
· بنابرین، متقابلا، مناسبت (رابطه) مستثنی سازی میان سوبژکتیویته (به مثابه مشخصه عام هر کردوکار روانی و هر کردوکار معرفتی به مثابه کردوکار بشری) و اوبژکتیویته محتوای آن و نتایج آن وجود ندارد.
۵
· سوبژکتویته به معنی فوق الذکر به هیچ وجهی بدان معنی نیست که مناسبت نامنطبقی نسبت به اوبژکتویته وجود دارد.
۶
· این درک از سوبژکتویته به هیچ وجهی نمی تواند مبنا و آغازگاه اگنوستیسیسم (ندانمگرایی) باشد.
اگنوستیسیسم
(ندانمگرایی)
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8837
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8842
پایان
۶
· با حل این مسئله اصولا همزمان مسئله منازعه بر سر دترمینیسم و ایندترمینسم نیز حل می شود که در فیزیک مدرن شعله ور شده است.
دترمینیسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7907
تعین ستیزی
(ایندترمینیسم)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13036
پایان
تعین گرایی
(دترمینیسم)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13041
پایان
ایندترمینیسم
(ضد دترمینیسم)
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11287
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11294
پایان
۷
· در مدافعه از ایندترمینیسم در فیزیک مدرن، ادعا می شود، تجهیزاتی که آزمایشگر به خدمت می گیرد، خودشان در شرایط فیزیکی شرکت دارند.
· شرایطی که به کمک این دستگاه ها مورد بررسی قرار می گیرند.
۸
· نتیجه گیری نهایی ایندترمینیستی مبتنی بر این شرط باطل است که طبیعت چیزها از تأثیر متقابل آنها پدید نمی آید.
· بلکه طبیعت عینی چیزها چیزی از قبل موجود است که در مقابل هر اثرگذاری بر آن قرار دارد.
· یعنی به مثابه چیزی خارجی نسبت به آن است.
۹
· به عبارت دیگر، نتیجه گیری نهایی ایندترمینیستی در این بحث، مبتنی بر نفی تأثیر متقابل به مثابه تأثیر متقابل میان چیزها و پدیده ها ست.
· مبتنی بر این تصور است که هر اثرگذاری، تکانه ای خارجی است که فقط جنبه خارجی چیز موجود از قبل مربوطه را آماج قرار می دهد.
۱۰
· این طرز برخورد فیزیک مدرن، درکی مکانیسیستی از دترمینیسم را پیش شرط قرار می دهد.
۱۱
· اما اصولا طبیعت هر چیز و هر پدیده در تأثیر متقابل شان عرض اندام می کند.
۱۲
· یعنی اصلا نمی تواند به طرز دیگری عرض اندام کند.
۱۳
· فقط باید دانست و در نظر داشت که هر پدیده به طور بیواسطه موجود، همواره نتیجه تأثیر متقابل است و باید بتوان به طور باواسطه، طبیعت خاص جسم شرکت کننده در آن را تعیین کرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر