۱۴۰۳ مرداد ۱۳, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۳۰)

Bild


 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۲ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

۱

نشد گم، که روی از خلایق بتافت

که گمکرده خویش را باز یافت

 

معنی تحت اللفظی:

کسی که جامعه را ترک کرده و به بر و بیابان زده، گم و گور نشده است، بلکه گمکرده اش را پیدا کرده است.

 

 

از این رو ست که سعدی و حافظ و امثالهم خواهان عدل شاهانه اند، تا دیالک تیک بهشت و دوزخ، یعنی وجود همزمان طبقات اجتماعی آتاگونیستی (آشتی ناپذیر)، یعنی استثمار شونده و استثمار کننده (تهیدست و توانگر) همچنان باقی بماند و مبارزه طبقاتی بی ثمر باشد:

 

حافظ

شاه را به بود از طاعت صد ساله و زهد

قدر یک ساعته عمری، که در او داد کند.

 

معنی تحت اللفظی:

اگر شاه یک ساعت، عادل باشد، بهتر از آن است که صد سال عبادت کند.

 

ساقی به جام عدل بده باده تا گدا

غیرت نیاورد که جهان پر بلا کند.

 

 

معنی تحت اللفظی:

در جامعه فئودالی، عدالت باید برقرار باشد، تا فقرا به تسخیر قدرت نایل نیایند.

 

حافظ به تبعیت از سعدی

توده های زحمتکش (بندگان و رعایا)

را

گدا قلمداد می کند.

سعدی در هر دو اثر مهمش (بوستان و گلستان)،

دو فصل (باب) را به سلاطین (عالی ترین اربابان بنده دار و فئودال و نمایندگان سیاسی طبقه حاکمه بنده دار و فئودال)

اختصاص داده است و دو فصل (باب) را به دراویش (گدایان):

 

بوستان

باب اول

عدل و تدبیر و رأی

باب دوم

احسان

 

گلستان

باب  اول

سیرت پادشاهان

باب دوم

اخلاق درویشان

 

بدین طریق

طبقات اصلی جامعه برده داری و فئودالی

تحریف می شوند.

 

این تحریف بنا بر تئوری ثروت تئولوژیکی (فقهی) سعدی و حافظ صورت می گیرد:

در  تئوری ثروت تئولوژیکی (فقهی)،

ثروت خدا دادی جا زده می شود.

خدا

ثروت (گنج) را به سران طبقات حاکمه برده دار و فئودال (خوانین و سلاطین) می دهد و انها بین گدایان جامعه تقسیم می کنند.

منظور سعدی و حافظ از عدل وداد هم تقسیم عادلانه میان توده گدا ست

و

نه دادی که کریم (و بعد فردوسی و بعدها مارکس و انگلس و لنین) به کرات و به درستی مطرح می سازد.

 

دلیل توصیه رعایت عدالت و و تأکید مؤکد بر آن از سوی سعدی و حافظ،

نه به معنی هواداری از هومانیسم (بشردوستی)،

بلکه برایت عدیل تضادهای جامعتی و ممانعت از طغیان فقرا و مختل گشتن تولید ثروت اجتماعی و سرنگونی دولت طبقات حاکمه است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر