اگر دو نفر بکوشند که در دل هم راه یابند، و احساسات هم را درک کنند، نسبت به همدیگر مهربان خواهند شد؛ کوشش در تفاهم ، هرگز به کینه نمیانجامد، بلکه همیشه به جانب عشق راهبر است.
جان_اشتاین_بک
سن مان از صد گذشت و ماندیم در حسرت دیدن احدی از یانکستان و بانکستان
که ذره ای فهم و فراست داشته باشد.
طرز حرف زدن جان اشتین بک
شبیه طرز حرف زدن کریم در جامعه برده داری (صدر اسلام) است.
معنی تحت اللفظی:
اگر دو نفر به همدیگر تملق بگویند و تملقات همدیگر را درک بکنند،
نسبت به هم مهربان می شوند.
تلاش برای فهم همدیگر نه به کینه، بلکه به عشق منتهی می شود.
جان اشتین بک
معنی مفاهیمی را که به طور مکانیکی نشخوار می کند، حتی نمی فهمد.
پیش شرط مهربانی اصیل دو نفر به همدیگر
داشتن منافع مشترک است.
یعنی
نیاز متقابل آندو به همدیگر است.
آنچه در این میان، تفاوت دارد، تفاوت منافع و نیازهای آندو ست.
یکی به سکس نیاز دارد و دیگری به نان و مسکن و غیره.
نیاز مادی به مهر عاطفی منجر می شود.
امتحانش آسان است:
اگر کسی مالک چیزی باشد که دیگری بدان نیاز دارد،
دیر یا زود، خواه و ناخواه، عاشق او می شود.
تفاوت بشر با جانوردر برقراری رابطه «زناشویی»،
«صداقت» جانور و تزویر بشر است.
در نتیجه
رهیابی به دل کسی
اگر تقلبی نباشد،
طبیعی و غریزی و خود به خودی خواهد بود
و
نه زورکی و زیرکی و مصلحتی و دلبخواهی.
تفاهیم مصلحتی
عامفریبی است.
اصلا تفاهم نیست.
چیزی مصلحتی و قلابی است.
عشق و نفرت و مهر و کین
مبتنی بر منافع مادی و فکری افرادند و رابطه دیالک تیکی با هم دارند و به یکدیگر تبدیل می شوند.
بشر می تواند به دوست داشتن دشمن خود تظاهرخود کند، ولی نمی تواند دشمن خود را واقعا دوست داشته باشد.
یکی از دلایل فروپاشی خیلی از زناشویی ها پس از عنگلاب اسلامی هم همین بوده است:
پسران و دختران توده زحمتکش
عاشق دختران و پسران اشراف و تجار و غیره شده اند
و
پس از مدتی در اثر تشدید تضادهای طبقاتی
مناسبات زناشویی دستخوش بحران شده اند و
به بن بست و طلاق رسیده اند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر