سرگی لئونیدوویچ روبین اشتاین
برگردان
شین میم شین
فصل دوم
کردوکار روانی و واقعیت عینی
۳
۹۱
· حقیقت عینی (اوبژکتیو)، شناختی است که با خود چیز مربوطه منطبق است.
۹۲
· حقیقت عینی (اوبژکتیو)، شناختی است که محتوای بیانگر خواص خاص چیز مربوطه است.
۹۳
· حقیقت عینی (اوبژکتیو)، شناختی است که مستقل از میل و هوس و «نقطه نطر» شناسنده (سوبژکت شناخت) است.
۹۴
· هر شناختی، زمانی اوبژکتیو (عینی) است که خواص خاص چیز مربوطه را کشف کند.
· چیز مربوطه ای که مستقل از سوبژکت وجود دارد.
۹۵
· عینیت (اوبژکتیویته)، بنابرین، مشخصه کردوکار معرفتی سوبژکت است.
۹۶
· بدین طریق، روشن می شود که در مقابل هم قرار دادن «سوبژکتیو» و «اوبژکتیو» امکان پذیر نیست.
۹۷
· پیوند ناگسستنی سوبژکتیو و اوبژکتیو در تفاوتگذاری بین خواص اولیه و ثانوی آشکار می گردد.
۹۸
· بنا بر آن، خواص اولیه باید اوبژکتیو و خواص ثانوی باید سوبژکتیو باشند.
۹۹
· خواص مکانی چیزها را به عنوان مثال مقدم (اولیه) تلقی می کنند.
· یعنی خواصی را که می شود به دلیل رابطه آنها با چیزهای دیگر، مثلا کشف قرار داشتن چیزی بر روی چیز دیگری و یا قابل انطباق بودن چیزهایی و غیره، تعیین کرد.
۱۰۰
· رنگ و طعم و غیره چیزها را به عنوان مثال خواص ثانوی (دومین) آنها محسوب می دارند.
· یعنی نه مستقل از سوبژکت درک کننده که مجهز به ارگان های رسپتوریکی (دریافت کننده، ارگان های حسی، مثلا حواس پنجگانه) است.
· انگار خواص اولیه، عینی (اوبژکتیو) اند و خواص ثانوی، سوبژکتیو.
۱۰۱
· حضرات این درک از خواص اولیه (پریمر) و ثانوی را معمولا از جان لاک دارند.
تئوری جان لاک
۱
· تئوری جان لاک اما در حقیقت اینگونه ساده شده نیست.
۲
· به نظر جان لاک، خواص اولیه و یا «آغازین» خواصی اند که بدون آنها هیچ جسمی نمی تواند وجود داشته باشد.
· (جان لاک، چگالی، انبساط، هیئت و جنبش و حرکت را جزو این خواص می داند.)
۳
· این خواص در ما به «ایده ها» منجر می شوند.
· ایده هایی که «تصاویر» آنها هستند.
۴
· جان لاک، خواصی را ثانوی می داند که «در واقع، به مثابه قوایی در خود چیزها نیستند.
· بلکه به برکت خواص اولیه، یعنی اندازه، هیئت، ساختار و حرکت ذرات غیر قابل ادرک شان به تشکیل احساس های متنوع در ما منجر می شوند.
· مثلا رنگ ها، الحان، کیفیت های طعم و غیره.»
· (جان لاک، «تلاشی راجع به فهم بشری»، ۱۹۱۳، ص ۱۴۱)
۵
· به نظر جان لاک، «ایده ها شبیه خواص اولیه اجسام هستند.
· در حالیکه ایده های ناشی از خواص ثانوی در ما، با اجسام به طور کلی، شباهتی ندارند.»
· (همانجا، ص ۱۴۳)
۶
· بنابرین، جان لاک منکر آن است که «ایده های» خواص ثانوی، یکسان با علل و یا مبانی شان در اجسام اند.
۷
· جان لاک اما منکر آن نیست که «ایده های» خواص ثانوی، مبانی ویا علل خود را در خود چیزهای مربوطه دارند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر