پروفسور دکتر کامیلا وارنکه
برگردان
شین میم شین
۱۶
· نظریات متافیزیکی (غیر دیالک تیکی) توسعه قادر به درک دیالک تیک بغرنج جهش و توسعه نبوده اند:
الف
· یکی از جریانات متافیزیکی فقط نتایج نهائی روند توسعه را در نظر می گیرد و در آن فقط رشد کمی و پیوسته را می بیند (اوولوسیونیسم)
ب
· جریان متافیزیکی دیگر فقط پیدایش و تغییر را در نظرمی گیرد و لذا تنها به درک این حقیقت امر نایل می آید که روند توسعه از سلسله ای از جهش ها تشکیل یافته است.
· (کوویر و امثال او).
۱۷
· رفتار سیستم های مافوق ثابت را نیز باید به لحاظ نسبیت اوولوسیون و جهش توضیح داد:
الف
۱
· در سیستم های مافوق ثابت، تعویض جهشی وضع سیستمی که برای حفظ ساختار اساسی سیستم صورت می گیرد، نسبت به کل سیستم، جهش کیفی محسوب نمی شود.
۲
· فونکسیون جهش، موجب فراتر گذشتن از حد سیستم نمی شود، بلکه برعکس، به تغییر میدان شیوه های رفتاری ممکنه سیستم برای حفظ ثبات سیستم منجر می شود.
۳
· اما با این حال تغییر جهشی هر سیستم مافوق ثابت یک جهش کیفی اصیل است.
· چون در سطح شیوه های رفتاری هر کدام از شیوه های رفتاری ممکنه سیستم با شیوه های رفتاری دیگر تفاوت کیفی وجود دارد.
۴
· از رفتار سیستم های مافوق ثابت آشکار می شود که جهش ها طبیعتا به دو دسته تقسیم می شوند:
الف
· جهش های سیستم نگهدار
ب
· جهش های سیستم شکن.
۵
· جهش دیالک تیکی را سیستم نگهدار می نامند، اگر تغییر کیفی سیستم که از آن ناشی می شود، به ثبات سیستم و مطابقت آن با شرایط تغییر یافته محیط زیست منجر شود.
۶
· جهشی را سیستم شکن می نامند که تغییر کیفی ناشی از آن، موجب نابودی سیستم گردد و به جای آن سیستم دیگری را بنشاند که با محیط زیست بهتر مطابقت دارد.
۷
· تفاوت جهش های سیستم نگهدار و سیستم شکن نیز مطلق نیست، بلکه وابسته به سیستم مختصات مربوطه است.
۸
· اگر جهش را در خارج از هر گونه پیوند در نظر بگیریم، در می یابیم که آن، هم سیستم نگهدار است و هم سیستم شکن.
(یعنی
دیالک تیکی از آندو ست.
مترجم)
۹
· زیرا جهش از سوئی همواره رفتاری را، حالتی را و سیستمی را در هم می شکند و از سوی دیگر، همواره رفتاری را، حالتی را و سیستمی را حفظ می کند.
۱۰
· رابطه جهش های سیستم نگهدار و سیستم شکن را می توان در مدل سیستم های مولتی ثابت به وضوح دید:
۱
· ساخت هر سیستم مولتی ثابت چنان است که آن از زیرسیستم های مولتی ثابت به هم پیوسته تشکیل یافته است که خود را نسبتا مستقل از یکدیگر تغییر می دهند.
۲
· این امر میدان وسیعتری را برای مطابقت در اختیار آنان می گذارد، تا بتوانند ساختار سیستمی خود را در مقابل تغییرات محیط زیست حفظ کنند.
۳
· این سیستم ها ثبات سیستمی خود را با تغییر جهشی زیرسیستم های خود تحقق می بخشند.
۴
· اما همین تغییرجهشی می تواند به نابودی سیستم هم منجر شود:
الف
· اولا اگر تغییر کیفی، شامل حال زیرسیستم بسیار مهمی در سلسله مراتب سیستمی گردد.
ب
· ثانیا اگر تغییر کیفی، شامل حال تعداد کافی از زیرسیستم ها شود.
۵
· وابستگی نسبی زیرسیستم ها (که نتیجه استقلال نسبی آنها ست) سبب می شود که تحت شرایط معینی، تغییر کیفی یک زیرسیستم موجب تغییر کیفی زیرسیستم های دیگر شود.
۶
· از این رو ست که به عنوان مثال، ساختمان سیستم جامعتی سوسیالیسم پیشرفته که با تشکیل سیستم اقتصادی آغاز می شود، بدان محدود نمی ماند، بلکه تغییر کیفی متناسب با آن را در زیرسیستم های دیگر جامعه الزامی می سازد و به دنبال می آورد.
۷
· شناخت وحدت دیالک تیکی گشتاور اوولوسیونی (تدریجی) و جهشی در روند توسعه، برای مبارزه سیاسی طبقه کارگر اهمیت بزرگی داشته و دارد.
۸
· این امر سبب می شود که اقدامات انقلابی با دقت و وسواس تدارک دیده شوند و به تغییر بنیادی جامعه منجر شوند.
۹
· رویزیونیسم ورفرمیسم گشتاورهای اوولوسیونی روند توسعه را مطلق می کنند و ضرورت مبارزه انقلابی (جهشی) را منکر می شوند.
رویزیونیسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5284
۱۰
· جریانات آنارشیستی (سکتاریستی (مبتنی بر فرقه گرائی) و آوانتوریستی (مبتنی بر ماجراجویی) برعکس رفرمیسم و رویزیونیسم، گشتاورهای جهشی (انقلابی) مبارزه طبقاتی را مطلق می کنند.
آنارشیسم، آنارکوسندیکالیسم، آنارکوکمونیسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7216
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر