پروفسور دکتر ماتیوس کلاین
روفسور دکتر ورنر شوفنهاور
برگردان
شین میم شین
۱
· دگماتیسم (جزمگرایی) به طرز تفکر غیرانتقادی، غیرتاریخی و متافیزیکی اطلاق می شود که بر مبنای دگم های (جزمیات) روایت شده، یعنی نظرات، براهین و اعتقادات استوار است.
۲
· دگماتیسم، دگم ها را به مثابه حقایق همیشه همان و همه جا معتبر تلقی می کند، بدون این که آنها را در شرایط تاریخی ـ مشخص موجود مورد آزمون و آزمایش قرار دهد، بدون این که بر مبنای معارف جدید و تجارب عملی جدید به کنترل محتوای حقیقت آنها و ارزش معرفتی آنها بپردازد.
۳
· دگماتیسم مشخصه خاص هر مذهب و هر نگرش مذهبی است.
دگماتیسم به لحاظ فلسفی
· دگماتیسم ـ به لحاظ فلسفی ـ بیانگر تفکر غیردیالک تیکی، یعنی متافیزیکی است که بر معارف حاصله، بدون کوچکترین انتقاد ایمان می آورد، آنها را به طور کلیشه ای در شرایط جدید پیاده می کند، بدون این که خود به تحلیل آنها پرداخته باشد، بدون اینکه به تعمیم تئوریکی آنها اقدام کرده باشد و بدین طریق به پیشرفت معرفتی راستین خدمت کرده باشد.
دگماتیسم در جنبش کارگری ـ انقلابی
۱
· دگماتیسم در جنبش کارگری ـ انقلابی به مثابه فرم خاص انحراف از مارکسیسم ـ لنینیسم فهمیده می شود که هر چند به ظاهر در تضاد با رویزیونیسم قرار دارد، ولی در واقع آب به آسیاب آن می ریزد.
· مراجعه کنید به رویزیونیسم
رویزیونیسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5284
۲
· مشخصه این نوع دگماتیسم عبارت از این است که نمایندگان آن به طرز کاملا غیرتاریخی و اکلکتیکی (التقاظی) به تزهای مارکسیستی ـ لنینیستی منفرد و منفصل از پیوند کلی استناد می ورزند، بی آنکه روح انقلابی و خصلت خلاق آن را درک کنند.
۳
· دگماتیست ها و یا ملانقطی ها خود را مارکسیست های به ویژه قاطع جا می زنند، اما در واقع، نه مایل و نه قادر به استفاده درخور از مارکسیسم ـ لنینیسم اند و نه توانائی توسعه و تکامل آن را بر بنیان تحلیل علمی از مناسبات اجتماعی مشخص دارند.
۴
· دگماتیسم با پیاده کردن خشک، یکجانبه و غیرخلاقانه تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم و تجارب مبارزه طبقاتی بر واقعیت جامعتی به جنبش کارگری لطمه می زند.
· زیرا آن بدین طریق مانع توسعه و تکامل این تئوری و استفاده خلاقانه از قوانین توسعه جامعتی می شود.
۵
· دگماتیسم با روش کلیشه ای ـ غیردیالک تیکی خود تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم را نه تنها از پراتیک مبارزه طبقاتی مجزا می سازد، بلکه علاوه بر آن، رابطه آن را با توسعه علوم طبیعی و جامعتی قطع می کند.
دگماتیسم به لحاظ سیاسی
۱
· دگماتیسم، به لحاظ سیاسی، به فرقه گرائی (سکتاریسم) منجر می شود و خطر غلتیدن به منجلاب چپ افراطی و انقلابی نما را در بطن خود دارد.
۲
· سیاست دگماتیکی و فرقه گرایانه نه فقط در کشور معین به اشتباهات سوبژکتیویستی سنگین منجر می شود، بلکه علاوه بر آن، وحدت و یکپارچگی جنبش کارگری بین المللی و سیستم جهانی سوسیالیستی را تضعیف می کند.
۳
· از این رو ست که احزاب مارکسیستی ـ لنینیستی به مبارزه بر ضد دگماتیسم و فرقه گرائی همانقدر توجه جدی مبذول می دارند که به مبارزه بر ضد رویزیونیسم.
۴
· «دگماتیسم و فرقه گرائی در تئوری و پراتیک می توانند در این و یا آن مرحله توسعه احزاب منفرد به خطر اصلی مبدل شوند، اگر بر ضد آنها مبارزه پیگیری صورت نگیرد.
۵
· دگماتیسم و فرقه گرائی توان توسعه مارکسیسم ـ لنینیسم بر مبنای تحلیل علمی و استفاده خلاقانه بر طبق مناسبات مشخص را از احزاب انقلابی سلب می کنند.
۶
· دگماتیسم و فرقه گرائی کمونیست ها را از اقشار پهناور زحمتکشان ایزوله می کنند، به انتظار انفعالی و یا به اعمال چپ روانه افراطی و ماجراجویانه در مبارزه انقلابی سوق می دهند.
۷
· دگماتیسم و فرقه گرائی مانع ارزیابی به موقع و درست شرایط تغییر یابنده و کسب تجارب جدید می شوند و از به کارگرفتن کلیه امکانات به نفع پیروزی طبقه کارگر و کلیه نیروهای دموکراتیک در مبارزه بر ضد امپریالیسم، ارتجاع و خطر جنگ جلوگیری می کنند و در نتیجه خلق ها را از پیروزی در مبارزه به حق خود محروم می سازند.»
· (اعلامیه سال ۱۹۶۰)
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر