۱۴۰۲ اسفند ۸, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۹۰۰)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

 

حافظ

غلام همت آنم، که زیر چرخ کبود

ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است.

معنی تحت اللفظی:

من مخلص کسی ام که بی خیال بی خیال است

و

تعلق خاطر به کسی و چیزی ندارد.

 

 

حافظ

بسوخت حافظ و ترسم که شرح غصه او

به گوش پادشه کامکار ما نرسد.

معنی تحت اللفظی:

حافظ سوخت

و

من ترسم از آن است که شرح غصه او به گوش پادشاه کامیاب ما نرسد.

 

این همان حافظی است

که

«غلام همت کسی است که از رنگ تعلق آزاد است.»

اکنون از ان هراس دارد که پادشاه کامیاب از غم او بی خبر بماند.

 

حافظ

شهنشاه مظفر فر، شجاع ملک و دین منصور

که جود بی دریغش خنده بر ابر بهاران زد.

معنی تحت اللفظی:

بخشش بی دریغ شاهنشاه مظفر منصور

بخشش ابر دست و دل باز بهاران

را

به چیز تمسخرآمیزی تنزل داد.

 

حافظ در این بیت غزل،

میزان جود شاه را با میزان جود ابر بهاری

مورد مقایسه قرار می دهد.

این کردوکارهای حافظ

محتوای این بیت غزل

چیزی جز گدایی و پاچه خواری اعضای طبقات حاکمه نیست.

 

اگر پادشاهی دست و دل بازانه در و گوهر می بخشد،

به این دلیل است که از طرز تهیه در و گوهر خبر ندارد.

بخشش ثروت بادآورده آسان است.

ولی بخشش پشیز حتصل از عرق جبین خود، دشوار.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر