۱۴۰۲ اسفند ۶, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۸۹۸)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

 

حافظ

غلام همت آنم، که زیر چرخ کبود

ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است.

معنی تحت اللفظی:

من مخلص کسی ام که بی خیال بی خیال است

و

تعلق خاطر به کسی و چیزی ندارد.

 

حافظ

خیال، آب خضر بست و جام اسکندر

به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد

 

چو زر عزیز وجود است، نظم من آری

قبول دولتیان کیمیای این مس شد.

معنی تحت الفظی:

خیال من

از آب حیات و جام اسکندر صرفنظر کرد تا جرعه ای از آب سلطان ابوالفوارس بنوشد.

شعر من

مسی است که به برکت مقبول دولتیان افتادن،

زر شده است.

 

همان حافظ که از «رنگ تعلق پذیرفتن آزاد» بوده،

همین حافظ است که هندوانه زیر بغل پادشاه چلقوز و دولتیان می چپاند.

ضمنا

چنان وانمود می کند که دولتیان بسان کسانی که «خاک را به نظر کیمیا می کنند»،

شعر خواجه را که شبیه مس است ،

به زر استحاله می بخشند.

 

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر