۱۴۰۲ بهمن ۶, جمعه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تئوری شناخت (معرفت) (۲۰)


  

تئوری شناخت (معرفت)

پروفسور دکتر الفرد کوزینگ

برگردان

شین میم شین

 

۲۲

تئوری شناخت در فلسفه هگل

 

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل

(۱۷۷۰ ـ ۱۸۳۱)
ادامه

 

 

۱۷

·    همان طور که انگلس یادآور می شود، «رد تعیین کننده این نظر را هگل به عهده گرفت، البته در حدی که از موضع ایدئالیستی امکان پذیر بود.»

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۱، ص ۲۷۶)

 

۱۸

·    هگل با اشاره به نظریه کانت اعلام می دارد که مفاهیم فهم و یا مقوله ها صوری و ذهنی اند و نکات مهم زیر را خاطر نشان می شود:

 

الف

·    اولا این نکته را که مفاهیم حاوی محتوای عینی و حقیقت اند.

 

ب

·    ثانیا این نکته را که مفاهیم به واقعیت بدل می شوند.

·    زیرا آنها واقعیت را از خود پدید می آورند.

·    (هگل، «منطق، فصل سوم، راجع به مفهوم به طور کلی»)

 

۱۹

·    به همان اندازه که نقد هگل از کانت درست بود، به همان اندازه هم نظریه خود او مبنی بر اینکه مفاهیم واقعیت را پدید می آورند، وارونه بود.

 

 (مقدم دانستن مفاهیم بر واقعیت توسط هگل،

در تحلیل نهایی

به معنی مقدم دانستن روح بر ماده، شعور بر وجود است

که

به معنی داشتن جهان بینی ایدئالیستی است.

مترجم)

 

۲۰

·    هگل علاوه بر این، مجزا کردن غیردیالک تیکی (متافیزیکی) ماهیت از پدیده و محدود کردن اگنوستیسیستی (ندانمگرایانه) شناخت به پدیده ها توسط کانت را مورد انتقاد تند و به حق قرار می دهد.

 

۲۱

·    هگل ثابت می کند که «چیز در خود» انتزاعی توخالی و بی محتوا ست.

·    (هگل، «منطق، فصل اول، ص ۱، ۲»)

 

۲۲

·    زیرا در عالم واقع همه چیزها حاوی خواص و روابط اند و وحدتی از ماهیت و پدیده را تشکیل می دهند.

 

۲۳

·    هگل در تعالیم خود جوانب ماهوی دیالک تیک روند شناخت را ـ اگرچه که در فرم ایدئالیستی مخدوش آن ـ مطرح می سازد.

 

۲۴

·    علاوه بر پیاده کردن اندیشه توسعه  بر شناخت، یکی دیگر از خدمات بزرگ هگل، وارد کردن زندگی و پراتیک به منطق و تئوری شناخت بوده است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر