۱۴۰۲ دی ۲۶, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۸۵۶)

Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت بیست . یکم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۶)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

جهانسوز را کشته، بهتر چراغ

یکی به در آتش، که خلقی به داغ

معنی تحت اللفظی:

چراغ جهانسوز را باید خاموش ساخت.

در آتش افکندن یک نفر× بهتر از داغدار گشتن خلقی است.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

دیالک تیک خیر و شر

را

 به شکل دیالک تیک جهانسوز و خلق بسط و تعمیم می دهد و به سلطان رهنمود کشتن چراغ جهانسوز انتزاعی را صادر می کند و برای توجیه امحای یکی، امنیت و آسایش خلق را بهانه قرار می دهد.

 

همین حکم را از زبان نیما، هم خواهیم شنید، ولی با محتوائی کاملا دیگر:

 

بی هیچ ریب، آنچه که ناقوس تفسیر می کند، همه حرف شنیدنی است:

«دوران عمر زود گذر ارزشی اش نیست،

در خیر از برای کسان،

 گر بارور نباشد سود هزار تن را،

اندر زیان کار تنی چند، خواهان اگر نباشد.»

(نیما یوشیج: مجموعه کامل اشعار نیما، تدوین سیروس طاهباز، چاپ دوم، ۱۳۷۱ ، ص ۳۴۹ (۱۳۲۳)

  

نیما

در این بمد از شعر،

 معنی زندگی زود گذر را در جانبداری از منافع توده های مولد و رنجبر (سود هزار تن) و در مخالفت با اقلیت استثمارگر و انگل (زیانکار تنی چند) می داند.

 

جهانسوز

در قاموس سعدی،

 یا برخی از مأمورین دولتی اند که در ستمگری زیاده روی می کنند

و

 یا توده مولد و زحمتکش عاصی است.

 

مفهوم انتزاعی «جهانسوز» درحق رعیت و بنده یاغی و به تنگ آمده که مزارع و املاک فئودالی را به آتش می کشد، بهتر می تواند مصداق داشته باشد،

 تا در حق سلاطین و سرهنگ های خونریز آنان.

 

حتی اگر هم شاهی و یا مأمور معذوری کشته شود،

چه تأثیری در وضع توده ها خواهد داشت؟

 

مسئله، نه افراد منفرد، بلکه سیستم جامعتی  مبتنی بر استثمار و ستم است، که تحولش به تشکل و آموزش و بسیج توده ها نیاز دارد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر