فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تئوری شناخت (معرفت) (۱۸)

  

تئوری شناخت (معرفت)

پروفسور دکتر الفرد کوزینگ

برگردان

شین میم شین

ایمانوئل کانت

 (۱۷۲۴ ـ ۱۸۰۴)

برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان

ادامه

 

۳۱

·    کانت اما اشتباه می کرد:

·    او اعتبار مفاهیم عام و ضرورت (جبر) را (که خود همانند هیوم نمی توانست از تجربه استخراج کند)، فقط به فهم انتقال می داد (فقط جایش را عوض می کرد)، به فهمی، که به نظرش اکنون قوانین خود را به جهان پدیده ها دیکته می کند.

 

۳۲

·    مسئله اصلی اما مبنی بر اینکه چگونه ذهن و یا ضمیر و یا روح انسانی می تواند نه از طریق جهان «خودساخته» پدیده ها، بلکه از طریق جهان عینی مستقل از ذهن و ضمیر و روح به شناخت معتبر عام نایل آید، برای کانت لاینحل می ماند.

·    (کانت، ب، ص ۹۱)

 

۳۳

·    حتی می توان گفت که کانت با مجزا کردن پدیده (نمود) از «چیز در خود» و محدود دانستن شناخت به پدیده به بنیانگزاری نوعی اگنوستیسیسم (ندانمگرائی) اقدام می کند.

·     اگنوستیسیسمی  که شناخت ماهیت واقعیت عینی را اصولا غیرممکن می داند.

 

·    مراجعه کنید به اگنوستیسیسم (ندانمگرائی)، چیز در خود در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

 

اگنوستیسیسم

(ندانمگرایی)

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8837

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8842

 

پایان

 

۳۴

·    در تئوری شناخت کانت عمده کردن خودپوئی فهم، یعنی نقش فعال فهم در روند شناخت، اهمیت مثبت دارد.

 

۳۵

·    کانت اولین کسی بوده است که به تعیین و بررسی فونکسیون مقوله ها در شناخت پرداخته است، تا معلوم کند که چگونه مواد تجربی به واسطه مقوله ها (مقوله ها که فهم به هر حال در اختیار دارد) حلاجی می شوند.

 

۳۶

·    اما کانت به این مسئله توجه ندارد که قائل شدن خصلت ماورای تجربی (اپریوری) به مقوله ها به معنی ایمان آوردن به «ایده های مادر زاد» است.

 

·    مراجعه کنید به مقوله، ایده های مادر زاد در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

 

مقوله

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/2992

 

مقوله

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3517

 

مقوله

جامعه شناسی

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/2850

 

پایان

 

۳۷

·    کانت بر آن است که مقوله ها به  صورت نطفه ای و به طور غریزی وجود دارند و در اثر تجربه تکامل می یابند.

·    (کانت، ب، ص ۹۱)

 

۳۸

·    کانت بنا بر «اپریوریسم» خود به جدا کردن دقیق فرم و محتوای شناخت از یکدیگر می پردازد و آندو را به طور متافیزیکی در مقابل هم قرار می دهد.

 

۳۹

·    تفاوت قایل شدن میان فرم و مواد شناخت حاوی هسته معقولی است و بررسی فرم شناخت خدمت بزرگی محسوب می شود.

 

۴۰

·    اما کانت این تفاوت قائل شدن به حق را مطلق می کند و به دام ایدئالیسم ذهنی و اگنوستیسیسم می افتد.

 

·    مراجعه کنید به ایدئالیسم، اگنوستیسیسم (ندانمگرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

 

 

ایدئالیسم

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6034

 

۴۱

·    از سوی دیگر تئوری شناخت کانت حاوی نقطه نظرهای معقول و نظرات مثبت بیشماری است که برای تدوین تئوری شناخت ماتریالیستی ـ دیالک تیکی از اهمیت شایانی برخوردار بوده اند.

 

·    مراجعه کنید به کریتیسیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

 

دامه دارد