۱۴۰۲ دی ۴, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۸۳۶)

   Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت بیستم

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۴ ـ ۷۵)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

 

۱

جوانی به دانگی کرم کرده بود

تمنای پیری بر آورده بود.

معنی تحت اللفظی:

جوانی به فقیری پشیزی داده بود و خواهش پیری را برآورده بود.

به جرمی گرفت آسمان ناگهش

فرستاد سلطان به کشتنگهش

معنی تحت اللفظی:

جرمی مرتکب می شود و پادشاه فرمان اعدامش را صادر می کند

  

مفهوم «آسمان»،

مفهومی ایراسیونالیستی (مبتنی بر خردستیزی) است

که سعدی از فردوسی به ارث برده است.

نود و نه در صد مفاهیمی که حافظ  به کار می برد،

 از این گونه اند:

«مهر گردون، بخت، اقبال، چرخ فلک، دور زمانه، دور سپهر، طالع، فال، قضا، قدر، هاتف غیب و امثالهم»

 

توضیح رئالیستی ماجرا از این قرار باید باشد

که جوان یکی از هنجارهای فئودالی را زیر پا گذاشته، عوامل دولتی دستگیرش کرده اند و سلطان فرمان قتلش را صادر کرده است.

آسمان در این میان کاره ای نیست.

دراین گونه مفاهیم ایراسیونالیستی

خدعه و نیرنگ ایدئولوژیکی ـ طبقاتی سعدی و حافظ نهان شده است.

سعدی و حافظ

 آینه داران جامعه فئودالی اند.

آنها

نخست، چیزهای زمینی را در آیینه آسمان منعکس می کنند،

 سپس، رابطه عکس و چیزهای زمینی را وارونه می کنند و اعمال و جنایات و اشتباهات طبقات اجتماعی زمینی را به عکس های آسمانی آنها نسبت می دهند.

 

بدین طریق است

که

 نخست

سلطان

 (خداوند زمین، ملک، شاه، پادشاه، بزرگ، خداوند ملک، خداوند حکم، خداوند نعمت، پروردگار بنده، خواجه، صاحبنظر....)

در آیینه زلال آسمان منعکس می شود.

در نتیجه این انعکاس،

عکس سلطان در آیینه آسمان پدید می آید،

عکسی تمام عیار،

عکسی با همه مشخصات «شاهوار»،

عکسی با مشخصات مثبت و منفی، مهربان و وحشتناک، انسانی و ضد انسانی، بخشنده و زجرکش، منعم و بیرحم، پدروار و جلاد صفت،

عکسی از سلطان با بارگاهی مجهز به حرمسرا و باغ و بستان و زندان و شکنجه گاه و خادم و دربان و غلام و نوکر و کلفت و جلاد و غیره.

سپس عکس سلطان نامگذاری می شود:

ملک، رب، خدا، خداوند، پروردگار، کردگار و یا الله.

 

بدین طریق

 الله به محشر و بهشت و دوزخ و ملائکه و جن و انس مجهز می شود که انعکاس محکمه و حرمسرا و زندان و شکنجه گاه و خدمه و مداحان و ملازمان سلطان اند.

بعد نوبت به وارونه سازی و تعویض نامها می رسد:

بدین طریق

سلطان زمینی

عکس سلطان انتزاعی ـ آسمانی جا زده می شود

 و

 ظل الله

نام می گیرد.

 

در این وارونه سازی هدف و مقصودی ایدئولوژیکی نهفته است.

اکنون سلطان را دیگر نمی توان به خاطر اعمالش مورد بازخواست قرار داد.

او اکنون سایه خدا ست.

سایه ای که از طرف خدا به خدمت گمارده شده، تا شبان گله بی شعور مردم باشد:

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر