۱۴۰۲ مهر ۳۰, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۷۷۵)

   Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

کسی که چیزی در این دنیا برای احسان ندارد،

در روز قیامت،

به قول سعدی

«بی بضاعت» محشور خواهد شد و خدا داد بی ستد به کسی نمی دهد و چنین کسی به قعر دوزخ افکنده می شود:

 

بضاعت، به چندان که آری، بری

و گر مفلسی، شرمساری بری

 

که بازار چندان که آکنده تر

تهیدست را دل پراکنده تر.

 

معنی تحت اللفظی:

در روز قیامت، به همان اندازه که احسان کرده ای، اجر خواهی گرفت.

اگر فقیر بوده ای و قادر به احسان نبوده ای، شرمسار خواهی ماند.

در بازار محشر میزان کالا هر چه بیشتر باشد،

افراد تهیدست (کسانی که در دنیا احسان نکرده اند) به همان میزان پریشانتر می گردند.

 

سعدی

صحرای محشر را بازاری تصور و تصویر می کند.

هر کس کالایی بسته به بضاعت مالی اش (میزان احسانش در دنیا) می آورد تا به خدا بفروشد و منازل بهشت بستاند.

اگر کسی احسان نکرده باشد و با دست خالی به بازار محشر رود، از خدا چیزی نمی ستاند و با کله به قهقرای دوزخ می افتد.

 

سعدی در این دو بیت شعر

دیالک تیک داد و ستد

را

وارونه می سازد:

 

دیالک تیک داد و ستد

را

سعدی

در دنیا به شکل دیالک تیک توانگر و گدا بسط و تعمیم داده بود.

اکنون در عقبی

به شکل دیالک تیک  خدا و بنده بسط و تعمیم می دهد.

اکنون

خدا نقش مشتری توانگر به خود می گیرد

و

بنده

نقش فروشنده.

در دنیا بر عکس بوده است:

گدا

نقش فروشنده اجر اخروی داشته است

و

توانگر

نقش مشتری اجر اخروی.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر