۱۴۰۲ شهریور ۱۵, چهارشنبه

درنگی در شعری از هوشنگ ابتهاج (هـ . الف. سایه) تحت عنوان «بوسه» (۲)

 

بوسه
 هوشنگ ابتهاج (هـ . الف. سایه) 
(تهران، سال ۱۳۳۴) 
 
گفتمش:
  «شیرین‌ترین آواز چیست؟»

چشم غمگینش به‌رویم خیره ماند،
قطره‌ قطره اشکش از مژگان چکید،
لرزه افتادش به گیسوی بلند،
زیر لب، غمناک خواند:
  «نالهٔ زنجیرها بر دست من!»
 
این شعر سایه جوان
  در سال ۱۳۳۴
یعنی دو سال پس از کودتای ۲۸ مرداد
سروده شده است و دست به دست گشته است.
ولی تجزیه و تحلیل نشده است.
 
وقتی ما ۲۳ سال قبل
شروع به تحلیل اشعار این و آن کردیم،
برخی از خران خردستیز
توصیه کردند
که
شعر 
را
باید مثل خر خواند و کیف خر کرد و دنبال کار خود رفت.
 
این شعر سایه جوان
شعری مبتنی بر پرسش و پاسخ میان شاعر و دختری و یا همسری و یا زنی است.

در این شعر سایه جوان
جو جامعه پس از کودتا انعکاس هنری ـ استه تیکی ـ معرفتی می یابد.

بوسه 
عنوان این شعر مبتنی بر پرسش و پاسخ است.

سایه نقطه اوج این گفت و گو
را
در مفهوم بوسه تبیین می دارد.
 
سؤال این است که چرا در مفهوم بوسه؟
 
گفتمش:
  «شیرین‌ترین آواز چیست؟»

چشم غمگینش به‌رویم خیره ماند،
قطره‌ قطره اشکش از مژگان چکید،
لرزه افتادش به گیسوی بلند،
زیر لب، غمناک خواند:
  «نالهٔ زنجیرها بر دست من!»
 
معنی تحت اللفظی:
پرسیدم که شیرین ترین ترانه چیست.
نگاهم کرد و ضمن گریه و لرزه گفت که شیرین ترین ترانه، تضرع زنجیرها بر دست من است.
 
اکنون این سؤال پیش می آید 
که 
چرا باید ناله زنجیرها بر دست کسی،
 شیرین ترین ترانه باشد؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر