۱۴۰۲ مهر ۸, شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تفکر تاریخی (جهانتصویر تاریخی) (۹)

 

 

پروفسور دکتر هانس کورتوم

پروفسور دکتر وینفرید شرودر

برگردان

 شین میم شین

 

تئوری پیشرفت در فلسفه ماتریالیست های روشنگری فرانسه

 

۱

کلود آدرین هلوه تیوس

 (۱۷۱۵ ـ ۱۷۷۱)

 فیلسوف ماتریالیست

 

·    فلاسفه ماتریالیست روشنگری فرانسه (هلوه تیوس، دیدرو، هولباخ)  اگرچه آموزه (تعلیمات) ژان ژاک روسو را، قبل از همه، به دلیل بی دورنمای تاریخی اش و مطالبات اوتوپیکی اش رد می کنند، ولی آنها نیز دیگر به تئوری پیشرفت مکانیکی ـ خطی باور ندارند.

 

۲

پل هنری تیری د هولباخ

(۱۷۲۳ ـ ۱۷۸۹)

از متفکران رادیکال قرن هجدهم و از همکاران دید رو و دآلمبر و از مؤلفین دایرة المعارف (۳۵ جلدی)

آته ئیست

 دترمینیست

 ماتریالیست

 

·    این امر را می توان در «مقاله ای راجع به پیشداوری ها»  که در سال ۱۷۶۹ میلادی توسط هولباخ انتشار یافته، به وضوح دید.

 

۳

·    در این نوشته که فراخوان به نبرد است و نویسنده اش هنوز دقیقا معلوم نشده، وضع اولیه بشریت به لحاظ اجتماعی، کامل و بی عیب و نقص تلقی نمی شود، بلکه به مثابه مرحله ای بدوی در نظر گرفته می شود که بشریت در طول تاریخ خویش از سر گذرانده است.

 

۴

·    هوبسهم همین نظر را داشته است.

 

۵

·    قابل توجه است که این توسعه از نازل به عالی، دیگر نه به مثابه توسعه ای خطی و مستقیم، بلکه به مثابه حرکتی بالنده تلقی می شود که به سبب عوامفریبی روحانیت کلیسا و حکومت مطلقه دچار شکست و رکود شده است.

 

۶

·    در مقاله یاد شده می خوانیم:

 

۱

·    «اولین قانونگزاران ملت، انسان هائی بودند که روشن اندیش تر از بقیه بودند.

 

۲

·    آنها برای انسان های بی پناه حاشیه نشین و وحشی که از گرسنگی رنج می بردند و بی تجربه و بی دورنمای آتی بودند و خلاصه کسانی که در مرحله کودکی بشری به سر می بردند، دانش، علم و اشتغال عملی پدید آوردند.

 

۳

·    آنها که بی تردید برای این موجودات بدبخت، نعمت شگفت انگیزی محسوب می شدند، آنها را در دیگر جوامع بشری ادغام کردند.

 

۴

·    به تسهیل کار مشقت بارشان کمک کردند.

 

۵

·    به آنها شیوه استفاده بهتر از نیروی کارشان را یاد دادند.

 

۶

·    استعدادهای آنها را توسعه بخشیدند.

 

۷

·    برای آنها از برخی از اسرار طبیعت پرده برداشتند.

 

۸

·     شیوه زندگی آنها را با وضع قوانین انتظام بخشیدند.

 

۹

·    جوامع نجات یافته از بربریت و توحش که در سایه قانونگزاران شان به سعادت دست یافته بودند، به قدردانی کمر به اطاعت از خادمین خود بستند و آنان را محترم شمردند.

 

۱۰

·    به عبارت دیگر به آنان عشق ورزیدند و مورد ستیاش قرار دادند و آنان را چه بسا عاقلتر و نیرومندتر از بقیه محسوب داشتند.

 

۱۱

·    از اینجا معلوم می شود که انسان های مفید اولین قانونگزاران، کشیشان، حاکمان و خدایان ملت ها بوده اند.

 

۱۲

·     قدرت اولیه شخصیت های آسمانی سابق، که خاطره و نام شان تا امروز باقی مانده، بر این اساس استوار شده بود.» 

 

۷

·    این نکته برای مؤلف مقاله، امکان انگیزش تاریخی را هم برای پیدایش تضادهای اجتماعی و هم برای غلبه بر آن تضادها پدید می آورد.

 

۸

·    به نظر مؤلف مقاله، نادانی آغازین مردم و اعتماد کورکورانه شان به اولین حکام از سوئی و دانش محدود خود حکام از سوی دیگر، علل سوء استفاده آنان از قدرت و تبدیل شدن به خودکامگان بوده اند:

·    «اما قدرت، سوء استفاده از قدرت را نیز به دنبال می آورد.»

 

ادامه دارد.

درنگی در فرمایشات آنتونیو گرامشی (۲۱)

  

 
آنتونیو گرامشی
(۱۸۹۱ ـ ۱۹۳۷) 
 
 
مارکس ما

نويسنده: آنتونیو گرامشی
برگردان: پارسا نیک جو

درنگی 

از  

یدالله سلطانپور


 گرامشی

تحقق ایده نیز به این دلیل نیست که گویا به طور منطقی با حقیقت و انسانیت ناب سازگار است 
( ایده ای که فقط به عنوان برنامه و اهداف اخلاقی عام انسان وجود دارد). 
ایده ها، هنگامی تحقق می یابند که دلیل موجه و ابزار تحقق شان را در واقعیت اقتصادی بیابند و نشان دهند.
 
 معنی تحت اللفظی:
دلیل تحقق ایده 
  انطباق منطقی آن با حقیقت و انسانیت محض نیست.
ایده ای که فقط به عنوان برنامه و اهداف اخلاقی عام انسان وجود دارد.
پیش شرط تحقق ایده ها
اولا
 بودن موجهیت آنها در واقعیت اقتصادی 
ثانیا
واقعیت اقتصادی ابزار تحقق آنها بودن است.

 گرامشی که منکر وجود مارکسیسم است،
بسان علمای بیسواد بورژوازی
جای خالی مارکسیسم را با اکونومیسم (اقتصادگرایی) مبتذل و مورالیسم (اتیسم، اخلاقگرایی) پر می کند.
تحقق برنامه و اهداف اخلاقی (ایده)
 به شرطی صورت می گیرد که به لحاظ اقتصادی موجه باشد و ابزار تحققش واقعیت اقتصادی کذایی باشد.
 
 معلوم هم نیست که من ـ زور گرامشی از مفاهیم زیر چیست:
موجهیت برنامه 
 اهداف اخلاقی 
  واقعیت اقتصادی
 چیست.
 
۲
برای پایه ریزی و بنا کردن دقیق اهداف تاریخی یک کشور، جامعه و گروه اجتماعی، 
 مهم ترین چیزی که باید بدانیم آن است 
که
 در آن کشور و جامعه، 
چه نظام و روابط تولید و مبادله ای حکم فرما است.
 
معنی تحت اللفظی:
برای تأسیس و تشکیل دقیق اهداف تاریخی هر کشور و جامعه و گروه اجتماعی
تعیین پیشاپیش نظام و روابط تولیدی حاکم 
خیلی اهمیت دارد.
 
 به مفاهیم کودکانه گرامشی در این جمله باید دقت کرد:
اهداف تاریخی کشور
اهداف تاریخی جامعه
اهداف تاریخی گروه اجتماعی
پایه ریزی و بنای اهداف فوق الذکر
نظم (نظام) روابط تولید و مبادله

گرامشی از تفاوت سوبژکت با اوبژکت، مثلا از تفاوت گروه اجتماعی با کشور و جامعه بی خبر است.
کشور و جامعه که اهداف تاریخی ندارند.
سوبژکت تاریخ 
مثلا
طبقه کارگر
می تواند رسالت تاریخی (و نه اهداف تاریخی) داشته باشد.

 رسالت تاریخی اشراف بنده دار و روحانی تحت رهبری رسول اکرم 
تار و مار سازی مناسبات تولیدی کمون اولیه 
و
بنای مناسبات تولیدی برده داری بوده است.

رسالت تاریخی طبقه کارگر
به گور سپردن مناسبات تولیدی سرمایه داری (لغو مالکیت خصوصی بر وسایل تولید)
و
تشکیل مناسبات تولیدی سوسیالیستی و کمونیستی (برقراری مالکیت جامعتی بر وسایل تولیدی) است.

گرامشی و مترجم از الفبای مارکسیسم بی خبر اند.
به عوض مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) از نظم روابط تولید و مبادله دم می زنند.

گرامشی و مترجم
خیال می کنند که مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) به تنهایی وجود دارد.
به همین دلیل از دو جقت دیالک تیکی مناسبات تولیدی
یعنی
از
نیروهای مولده و روبنای ایده ئولوژیکی حرفی حتی نمی زنند.
یعنی
از اساسی ترین دیالک تیک های ماتریالیسم تاریخی 
)دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده
و
دیالک تیک مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) و روبنای ایده ئولوژیکی)
 
 بی خبرند.
 
اگر لنین این مزخرفات گرامشی را می دید، دیوانه می شد.

ادامه دارد.