۱۴۰۲ تیر ۲۷, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تصویر تئوری (انعکاس ـ تئوری) (۹)

 

 

 پروفسور دکتر الفرد کوزینگ

پروفسور مانفرد بور

پروفسور گئورگ کلاوس

برگردان

شین میم شین

 

۱۵

 موریتس اشلیک

 (۱۸۸۲ ـ ۱۹۳۶)

فیزیکدان

فیلسوف

مؤسس محفل وین

 

·    مطلق کردن این علائم قراردادی و تفسیر ایدئالیستی آنها از سوی نئوپوزیتیویسم به پیدایش تئوری علائم شناخت منجر شده که بنا بر آن، شناخت از تنظیم علائم مربوط به واقعیات امور معینی تشکیل می یابد.

·    (اشلیک، «آموزه شناخت عمومی»، ص ۱)

 

۱۶

·    تصویرتئوری ماتریالیستی ـ دیالک تیکی بر بنیان دستاوردهای علم الاشیاء ‌(علوم طبیعی) جدید، تدوین یافته و بنیان های مبتنی بر علم الاشیایی خود را قبل از همه در نویروفیزیولوژی و فیزیولوژی کردوکار عصبی عالی و در نویرو سیبرنتیک می یابد.

 

·    مراجعه کنید به بازتاب، سیستم علامتی

 

 

۱۷

·    جامعه شناسی عامیانه به ساده کردن تصویرتئوری به مثابه تصویرتئوری مکانیکی مبادرت می ورزد و بدین طریق روند تاریخی ـ فکری از آن خود کردن واقعیت عینی و استقلال نسبی آن را نادیده می گیرد.

 

۱۸

·    انگلس در سال ۱۸۹۰ میلادی در مخالفت با این طرز برخورد، درنامه ای به کنراد اشمیت می نویسد:

 

الف

·    «فلسفه اما به مثابه تقسیم کار معینی در هر دوره، مواد فکری معینی در اختیار دارد.

 

ب

·    فلسفه این مواد فکری معین را از فلسفه های پیشین به میراث می برد و بر بنیان این مواد فکری معین آغاز به کار می کند.

 

پ

·    از این رو ست که کشورهای به لحاظ اقتصادی عقب مانده (مثلا آلمان در آن زمان) می توانند در زمینه فلسفه پیشقراول گردند.

 

ت

·    به عنوان مثال:

 

۱

·    فرانسه در قرن هجدهم در مقایسه با انگلستان که فلسفه اش مرجع فرانسوی ها بود

 

۲

·    و بعدها آلمان در مقایسه با انگلستان و فرانسه.

 

ث

·    اما رشد فلسفه در آلمان و فرانسه نیز به شکوفائی ادبی آن زمان شباهت داشت و نتیجه رشد اقتصادی بود.

 

ج

·    اقتصاد اینجا مستقیما  چیزی را به وجود نمی آورد، بلکه نحوه تغییر و تکامل مواد فکری به میراث رسیده را اغلب به طور غیرمستقیم تعیین می کند.

·    زیرا بازتاب های سیاسی، حقوقی و اخلاقی اند که بزرگترین تأثیر مستقیم را بر فلسفه می گذارند.»

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۷، ص ۴۹۳)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر