فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تصور (۱)

   

  پروفسور دکتر الفرد کوزینگ

برگردان

شین میم شین

 

    ۱

·      تصور به فرمی از انعکاس ایده ای (فکری) واقعیت عینی به واسطه سیستم مرکزی عصبی جانوران عالی و انسان اطلاق می شود.

 

۲

·       تصور عبارت است از تصویر حسی کلی (مبتنی بر کلیت) اشیاء با خواص و روابط شان.

 

۳

·      تصور اما بر خلاف ادراک، تصویر بی واسطه و مستقیم از اشیاء حاضر که بر اعضای حسی تأثیر می گذارند، نیست.

 

۴

·      تصور عبارت است از بازتولید «تصویر ادراک».

·      تصویری که قبلا به واسطه ادراک از اشیاء حاصل آمده است.

 

۵

·      تصور مثل احساس و ادراک به فرم های شناخت مبتنی بر مشاهده تعلق دارد که پایه و اساس عصبی ـ پویای (نویرودینامیکی) آنها در «کردوکار» واکنش مشروط سیستم علامتی اولیه دیده می شود. 

 

۵

·      تصور به مثابه تصویر بازتولید شده، خصلت غیرمستقیم و با واسطه دارد.

 

۶

·      تصور با خصلت غیرمستقیم و با واسطه بودن خود از ادراک متمایز می شود.

 

۷

·      خصلت غیرمستقیم و با واسطه، فعالیت آگاهانه وسیعتری را شامل می شود.

 

۸

·      روندهای بیوشیمیائی که در مراکز حسی مغز بزرگ بازتولید تصاویر قبلا ادراک شده را ممکن می سازند، هنوز به اندازه کافی روشن نشده اند.

 

۹

·      چون تصور با اشیاء واقعیت عینی به طور مستقیم و بی واسطه مرتبط نیست، امکان تعمیم معینی را پدید می آورد، امکان کنار گذاشتن مختصات فرعی و کم اهمیت را و امکان عمده کردن مختصات مهم را.

 

۱۰

·      این تعمیم حسی، تصور را به حلقه واسط میان ادراک و مفهوم مبدل می سازد.

 

ادامه دارد.