۱۴۰۲ تیر ۱۵, پنجشنبه

خود آموز خود اندیشی (۶۸۶)

 Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت سیزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶)

بخش سوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

به چنگ آر و با دیگران نوش کن

نه بر فضله دیگران گوش کن

معنی تحت اللفظی:

خودت مایحتاج خود را در بیاور و منتظر تغذیه از پس مانده این و آن نباش.

  

سعدی

در این بیت شعر،

 برای طفره رفتن از پرداختن به نتیجه آزمایش،

دست به وارونه سازی حقایق اجتماعی می زند و دست خود را رو میک ند.

یعنی جامعه ـ تئوری خود را فراموش می کند.

 

آنچه سعدی مورد انتقاد قرار می دهد،

در واقع شیوه زندگی اشراف بنده دار، فئودال و دربار است.

 

آنها هستند که در تولید اجتماعی شرکت ندارند و از طریق کندن پوست رعایا و بنده ها به زیست انگلی خود ادامه می دهند و توده مولد و زحمتکش را در ایام پیری و بیماری و علیلی به گدائی می اندازند.

 

به گدائی افتادن توده مولد و زحمتکش به هنگام پیری و یا بیماری و علیلی نتیجه حاکمیت این طبقه اجتماعی ارتجاعی و فاسد است،

نه خصلت بنیادی و مادرزادی آنها.

 

سعدی بر این امر واقف است،

 او می داند که بنده ها و غلامان به هنگام پیری «آزاد» می شوند،

همان طور که خری به هنگام پیری و ضعف و بیماری در صحرا رها می شود تا طعمه گرگ بیابان شود.

 

او نمی تواند نداند که گدایان محصول جامعه فئودالی اند.

 

از این رو ست که می گوید:

«با دیگران نوش کن!»

 

سعدی و حافظ

 مبلغ درویش دوستی و گداپروری اند.

 

بدون درویش دوستی و گداپروری به امید اجر دنیوی و اخروی

 توده های بی خانمان 

سیستم فئودالی را منفجر خواهند کرد.

حافظ این را با شم تیزطبقاتی اش بومی کشد و ویکتور هوگو دراثرماندگارش به نام «گوژپشت نوتره دام» صحت پیشگوئی حافظ را در انقلاب بورژوائی فرانسه نشان می دهد:

 

ساقی به جام عدل، بده باده

تا

گدا

غیرت نیاورد که جهان پر بلا کند.

 معنی تحت اللفظی:

اگر عدل در جامعه برقرار نباشد،

توده های تهیدست، دست به انقلاب خواهند زد.

 

احسان و گداپروری

مفری برای جلوگیری از انفجار انقلابی است.

 

سعدی بهتر می بود که این رهنمود را به شاهان و اشراف بدهد، که از فضله زحمت دیگران می خورند،

 نه به مرد تیزهوش آزمایشگر.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر