۱۴۰۲ مرداد ۹, دوشنبه
درنگی در نامه فروغ فرخزاد به احمدرضا احمدی (۱۵)
خود آموز خود اندیشی (۷۰۱)
شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت چهاردهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶ ـ ۶۷)
بخش سوم
یکی بد که شیرین و خوش طبع بود
که با ما مسافر در این ربع بود
«مرا بوسه» ، گفتا:
«به تصحیف ده
که درویش را توشه از بوسه به
معنی تحت اللفظی:
در جمع ما، حریف شیرین سخنی بود و گفت:
به عوض روبوسی با من، سفره ای برایم بگستر.
چون برای مستمندان
نان لازم تر از بوسه است.
۱
به خدمت منه دست بر کفش من
مرا نان ده و کفش بر سر بزن
معنی تحت اللفظی:
من نمی خواهم که کفش هایم را جفت کنی.
من ترجیح می دهم که لقمه نانی به من تازه از راه رسیده بدهی و با کفش بر سرم بزنی.
این بیت شعر سعدی
سرشته به طنز است.
سعدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک مادی و فکری
را
به شکل دیالک تیک نان و احترام بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را به درستی، از آن مادی (نان) می داند.
این بیت شعر از لحاظ فلسفی بی عیب و نقص را می شد از دهان یک گدای حرفه ای نیز شنید.
تبدیل انسانهای مولد جسمی و فکری به گدا،
یکی از عوارض جانبی زیانبار نظامات جامعتی برده داری و فئودالی است.
شعرای برجسته ای مثل سعدی و حافظ،
در مواردی فرق زیادی با خیل گدایان ندارند.
ادامه دارد.
فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تضاد (۶)
پروفسور گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
۳
تضاد در فلسفه جوردانو برونو
۱
· جوردانو برونو به دنبال کوزانوس، از اندیشه انطباق اضداد، درک دیگری ارائه می دهد، که به واقعیت نزدیکتر بوده است:
· یکی از دو ضد همیشه اصل ضد دیگر است.
۲
· تغییرات، دایره وارند.
· زیرا هر دو ضد، بالاخره بر هم انطباق می یابند.
۳
· بدین طریق، عشق نوعی نفرت است و بر عکس.
۴
· پزشک پادزهر را از زهر تهیه می کند و الی آخر.
۵
· «هرکس به ژرفترین اسرار طبیعت پی بردن می خواهد، باید حداقل و حداکثر را در اضداد مورد توجه و مطالعه قرار دهد.
· کشف اضداد پس از یافتن نقطه وحدت، جادوی ژرفی است.»
· (جوردانو برونو، «راجع به علت، اصل و وحدت»، ص ۱۹۰)
۶
· درک برونو از انطباق اضداد نیز سرانجام به جوهر الهی ختم می شود.
· آنجا که همه اضداد در هم ذوب و یکی می شوند و منحل می شوند.
۷
· با این تفاوت که انطباق و انحلال اضداد در جوهر الهی، ذاتی آن اند و به طور پانته ئیستی مطرح می شوند.
۴
تضاد در فلسفه یاکوب بومه
یاکوب بومه
(۱۵۷۵ ـ ۱۶۲۴)
عارف، فیلسوف و تئوسوف آلمانی
هگل او را «اولین فیلسوف آلمانی» می نامد.
نقاط مرکزی تفکر او:
یکسان انگاشتن طبیعت و خدا
تضاد به مثابه گشتاور ضرور در همه پدیده های واقعیت عینی
اهمیت قوه معرفتی قلب و جسم و روح (اصل زنانه)
لیاقت انسان به آزادی
۱
· یاکوب بومه اندیشه انطباق اضداد را جامه انجیلی ـ تئوسوفیستی ـ عرفانی می پوشاند و به مثابه رابطه تنش لاینقطع میان خدا، جهان و انسان تلقی می کند.
(تئوسوفیسم
آموزه (تعلیمات) مذهبی ئی است که بنا بر آن،
درک معنی کلیه چیزها تنها در عروج عرفانی به سوی خدا می تواند حاصل آید.
مترجم)
۲
· بومه (از عرفای آلمانی) به نقش شرهای اخلاقی، به مثابه ضد فعال خیرهای اخلاقی در حیات انسانی اشاره می کند:
· شر ـ به عنوان ضد خیر ـ ضروری است و به پیروزی خیر کمک می رساند.
ادامه دارد.